آسمان ایران قابل چشم‌پوشی نیست

به گزارش جهان صنعت نیوز: کمی بیشتر از دو سال پیش، در تاریخ ۵ ژوئن سال ۲۰۱۷ میلادی، تنش دیپلماتیک میان قطر و کشورهای عربی آشکار شد و چهار کشور عربستان سعودی، امارات متحده عربی، مصر و بحرین روابط خود را با این کشور قطع کردند. کمی بعد از آن کشورهای لیبی، مالدیو، چاد، سنگال، موریتانی، کومور و نیجر نیز با قطع روابط، سفرای خود را از دوحه فراخواندند تا قطر خود را در میانه بزرگ‌ترین چالش بین‌المللی تاریخ این کشور ببیند. این تحریم جنبه‌های مختلف داشت و یکی از جنبه‌های آن آسمان را هدف گرفته بود: هواپیماهای متعلق به قطر از جمله ناوگان شرکت قطری (به عنوان یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های هواپیمایی حاشیه خلیج‌فارس) حق عبور از آسمان کشورهای تحریم‌کننده را نداشتند.

این اقدام فعالیت شرکت قطری را تحت‌الشعاع قرار می‌داد چراکه هواپیماهای این شرکت برای طی برخی مسیرهای اروپایی و برخی مسیرهای جنوب شرق آسیا و تمامی مسیرهای آفریقایی نیاز به عبور از آسمان یکی از کشورهای بحرین، امارات متحده عربی و عربستان سعودی داشتند. ایران بلافاصله واکنش نشان داد و با افزودن مسیرهای فوق‌العاده هوایی و افزایش فعالیت کارکنان و سامانه‌های حوزه ناوبری هوایی، پذیرای پروازهای قطری شد. این اقدام، یک کنش دیپلماتیک و سیاسی بود اما ناگفته پیداست که به افزایش درآمد حاصل از عبور پروازهای بین‌المللی از آسمان ایران نیز منجر شد.

این البته اولین بار نبود که تنش‌های بین‌المللی آسمان ایران را شلوغ می‌کرد؛ ناآرامی‌های افغانستان، ظهور داعش در عراق و سرنگونی پرواز MH17 هواپیمایی مالزی بر فراز آسمان اوکراین نیز پروازهای بین‌المللی را به آسمان ایران گسیل داشته بود به طوری که در مقطعی، آسمان ایران شاهد عبور روزانه بیش از ۱۱۰۰ پرواز بین‌المللی بود و بستری را برای کسب درآمد ۲۰۰۰ میلیارد تومانی در سال برای کشور فراهم کرده بود. اما کاهش تنش‌ها، طبیعتا مجددا منجر به کاهش پروازهای عبوری شد؛ بازگشایی آسمان عراق و گشایش یک گذرگاه هوایی جدید میان عراق و ترکیه در کنار ارائه قیمت‌های رقابتی، بخشی از پروازهای عبوری کشورهای حاشیه خلیج‌فارس به سمت اروپا را روانه آسمان این کشور کرد و در تازه‌ترین رویداد، ازسرگیری روابط دیپلماتیک کشورهای عربی و قطر و رفع تحریم‌های این کشور، آن بخش از پروازهای قطری را که ناچار به عبور از آسمان ایران بودند، به آسمان بحرین، امارات و عربستان بازگرداند. اما آیا این اتفاقات باید باعث نگرانی ایران از خلوت شدن آسمانش شود؟

آینده روشن است

عبور از آسمان ایران را باید فارغ از تنش‌های مقطعی و تحولات سیاسی منطقه تحلیل کرد چراکه در بلندمدت و حتی میان‌مدت، این تنها ظرفیت و استعداد آسمان ایران است که به جذب پروازهای عبوری منجر می‌شود. محمدسعید شرفی کارشناس حقوق هوانوردی در گفت‌وگو با «جهان‌صنعت» به این مساله اشاره کرده و می‌گوید: «ایران به لحاظ موقعیت جغرافیایی، وسعت سرزمینی و تجهیزات مناسب ناوبری هوایی، نقش ویژه‌ای در ارائه خدمات به پروازهای عبوری  منطقه‌ای و بین قاره‌ای دارد. اقدامات مثبت سال‌های اخیر در طراحی مسیرهای هوایی بهینه و به‌روزرسانی سامانه‌های ناوبری و راداری، علاوه بر ارتقای سطح ایمنی، موجب ایجاد مزیت‌های رقابتی در حوزه‌های بازرگانی و اقتصاد و فعالیت شرکت‌های هواپیمایی شده و با برداشتن گام‌های استوار با تمرکز بر رویکردهای نوین ناوبری و همگرایی با برنامه ناوبری هوایی منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در افق ۲۰ ساله آتی، می‌توان شاهد افزایش چشمگیر سهم ایران از پروازهای عبوری بود.»

از نظر او، با وجود اینکه طی چهار دهه اخیر صنعت حمل‌و‌نقل هوایی به‌طور اعم و ارائه خدمات ناوبری هوایی به صورت اخص همواره آماج تحریم‌ بوده‌ اما  رویدادهای ادوار گذشته بیانگر این بوده که آسمان ایران همواره به عنوان نقطه ثبات در بحران‌های منطقه‌ای نظیر محدودیت‌ها و انسداد فضای کشورهایی نظیر اوکراین، عراق، افغانستان، تنش فی‌ما‌بین هند و پاکستان و اعمال تحریم‌های شدید علیه قطر، با ارائه خدماتی شایسته در تراز بین‌المللی در فضایی امن و ایمن، مورد توجه شرکت‌های هواپیمایی و سازمان‌های بین‌المللی هوانوردی نظیر ایکائو و یاتا بوده است.

تعامل حداکثری بین نهادهای دست‌اندرکار ارائه خدمات ناوبری هوایی، چابکی در تصمیم‌گیری و مدیریت بحران‌ها در کنار تکیه بر منابع انسانی متخصص و کارآمد توانسته از ایران یک کشور کنشگر در تعاملات ناوبری هوایی بسازد. اما آیا رفع تنش دیپلماتیک میان قطر و کشورهای عربی، باعث به خطر افتادن سهم ایران از کیک بزرگ پروازهای بین‌المللی خواهد شد؟

امکان کاهش درآمدها در کوتاه‌مدت

شرفی در این رابطه خوش‌بین است و می‌گوید: «اگرچه حل اختلاف فی‌مابین قطر و عربستان سعودی و به تبع آن امکان عبور هواپیماهای قطری از آسمان امارات متحده عربی، بحرین و مصر پس از سه سال و اندی از اعمال تحریم‌های سخت، می‌تواند در کوتاه‌مدت موجب کاهش پروازهای عبوری در بخش‌هایی از آسمان ایران شود اما نکات محوری‌ای وجود دارد که نباید از دید کارشناسان مغفول بماند؛ نکته اول این است که نگاه ایران به موضوع همکاری با قطر در ایجاد ظرفیت مضاعف برای عبور پروازهای آن کشور از آسمان ایران آن هم در اولین ساعات بروز بحران‌، صرفا اقتصادی نبوده و در یک رویکرد کلان‌تر باید مورد توجه قرار گیرد. ضمن اینکه از همان روزهای آغازین کارشناسان اقتصاد هوانوردی به درآمدهای حاصل از شرایط یادشده‌، نگاهی بلندمدت نداشته‌اند.»

او ادامه می‌دهد: «شرکت‌های هواپیمایی نسبت به هزینه‌های عملیاتی خود بسیار حساسند، ضمن اینکه انتخاب مسیرهای هوایی با وجود  لحاظ پارامترهای متعدد عملیاتی  تاثیر بسزایی بر این هزینه‌ها دارند بنابراین اصل در انتخاب فضای هر کشور برای انجام پروازهای عبوری در شرایط عادی، بیش از اینکه سیاسی باشد، تابع عوامل اقتصادی است. جدا از موضوعات و تنش‌های سیاسی،  اختلافات جدی در عرصه ارائه خدمات ناوبری هوایی بین کشورهای حاشیه جنوبی خلیج‌فارس به ویژه امارات‌، بحرین و قطر وجود دارد که فراتر از عبور پروازهای قطری از آسمان کشورهای یادشده است‌. موضوع  ناظر بر حاکمیت قطر بر آسمان آن کشور است که سال‌هاست محل اختلاف بین قطر و بحرین بوده که تاکنون به سازش منجر نشده است.»

شرفی معتقد است آسمان ایران فضایی نیست که بتوان به سهولت از آن چشم‌پوشی کرد اما چرا با این وجود، در روزهای اخیر شاهد افزایش ناگهانی پروازهای قطری بر فراز کشورهای تحریم‌کننده این کشور بوده‌ایم؟ در نگاه او گسیل پروازهای قطری از فراز آسمان کشورهایی نظیر بحرین، امارات متحده عربی و عربستان سعودی در ساعات اولیه پس از توافق و ورود امیر قطر به عربستان، بیش از جنبه‌های فنی و بازرگانی، واجد ابعاد تبلیغاتی و تا حد زیادی متاثر از فضای روحی-روانی حاکم بر جامعه قطری اعم از نخبگان هوانوردی است که طی روزهای آتی شاهد تعدیل آن خواهیم بود.

 باید چابک‌تر شویم

از منظر تخصصی آسمان ایران هم واجد موقعیتی ممتاز است و هم ظرفیت‌های قابل توجهی برای جذب و مدیریت پروازهای عبوری دارد. در اختیار داشتن نوار ساحلی شمالی خلیج‌فارس از اقیانوس هند تا غربی‌ترین نقطه خلیج‌فارس، وسعت سرزمینی و تخصص و توان کارشناسی داخلی، امتیازاتی است که رقبای جنوبی منطقه هر یک به تنهایی از آن بی‌بهره‌اند. بنابراین با اتخاذ راهبردی مناسب‌، اعمال تغییراتی در ساختار مسیرهای هوایی، بهره‌گیری از رویکردهای نوین ناوبری، همگرایی نهادهای داخلی، پرهیز از نگاه سنتی به مقوله ناوبری هوایی در حوزه مدیریت و راهبری و همچنین عبور از تلقی حکومتی و حاکمیتی ارائه خدمات ناوبری هوایی، می‌توان شاهد تحولاتی شگرف و ایفای نقش ممتاز در عرصه منطقه‌ای و بین‌المللی برای کشور بود.

این کارشناس حقوق هوانوردی نگرانی جدی بابت کاهش پروازهای عبوری از آسمان ایران در میان‌مدت ندارد اما همچنان بر لزوم اقدام ایران برای حفظ خود در این رقابت بین‌المللی تاکید دارد و می‌گوید: «نباید فراموش کرد که کسب‌و‌کار ارائه خدمات ناوبری هوایی در منطقه جنوب غرب آسیا‌، بسیار رقابتی و مشتری محور بوده و کشورهای منطقه برای جذب هر چه بیشتر پروازها و تصاحب سهم بیشتر از این بازار، استراتژی‌های تهاجمی و عملکردی چابک را در دستور کار خود قرار داده‌اند اما با تدبیر و عقلانیتی که در مدیران ارشد و کارشناسان  بخش ناوبری هوایی ایران طی سال‌های پس از انقلاب نهادینه شده‌، آینده‌ای به مراتب بهتر از سابق برای این بخش متصور و قابل پیش‌بینی است.»

مزیت رقابتی تعیین‌کننده است

حضور رقبای نوظهوری نظیر عراق و افغانستان در عرصه ارائه خدمات ناوبری هوایی و بهره‌گیری آنها از فناوری‌های نوین در کنار کاهش قابل توجه تعرفه‌ها و عوارض پروازهای عبوری، تجدیدنظر در استراتژی‌های بازاریابی و دیپلماسی هوانوردی را امری محتوم ساخته است که اخیرا مورد توجه شرکت فرودگاه‌ها و ناوبری هوایی ایران به عنوان نهاد ارائه خدمات یادشده قرار گرفته است. این اقدام همراه با عرضه بسته‌های رقابتی و بازنگری در نرخ خدمات در رقابت با سایر کشورهای منطقه می‌تواند آثار مطلوبی به دنبال داشته باشد.

شرفی به این مساله اشاره کرده و می‌افزاید: «توجه به ظرفیت محدود قلمرو کوچک کشورهای حاشیه جنوبی خلیج‌فارس (نظیر قطر، امارات، بحرین و کویت) در محدودیت جذب پروازهای عبوری بر آن کشورها و امکان ایجاد مسیرهای موازی بر فراز  سواحل شمالی و آب‌های سرزمینی ایران به عنوان ساختاری برای  جذب ترافیک رو به رشد منطقه و همچنین توجه به تکمیل زیرساخت‌های مخابراتی و ناوبری از مهم‌ترین موضوعاتی است که طی سنوات اخیر در قالب برنامه‌های راهبردی بخش ناوبری هوایی کشور جای گرفته و باید با شتاب بیشتری محقق شوند.»

او در پایان می‌گوید: «تعامل حداکثری بخش‌های حاکمیتی نظام با شرکت دولتی ارائه‌دهنده خدمات ناوبری هوایی کشور به عنوان بزرگ‌ترین شرکت فرودگاهی و ناوبری هوایی منطقه رقابتی جنوب غرب آسیا در افق چشم‌انداز ۱۴۰۴ از منظر تعداد فرودگاه‌ها و آسمان در اختیار، حمایت سیاستگذاران و تصمیم‌سازان در عرصه ملی و قرار دادن حل مشکلات تحمیل شده بر آسمان کشور در اولویت و دستور کار دستگاه دیپلماسی خارجی کشور از مهم‌ترین عواملی است که می‌تواند در هم‌افزایی با استراتژی‌های بخش ناوبری هوایی‌، موجبات ارتقای جایگاه اقتصادی حمل‌ونقل هوایی، جذب درآمدهای ارزی برای کشور و افزایش قدرت نرم در عرصه منطقه‌ای و بین‌المللی را برای جمهوری اسلامی ایران فراهم آورد.»

در عرصه روابط بین‌الملل، معروف است که هیچ دوستی یا دشمنی همیشگی نیست و در بلندمدت، کشورها تنها بر اساس منافع تصمیم‌گیری می‌کنند. بنابراین در عرصه دیپلماسی حمل‌ونقل هم نمی‌توان کنش‌ها را بر پایه تنش‌های مقطعی، نظیر آنچه میان قطر و کشورهای عربی رخ داد، بنا کرد. در بلندمدت، این ظرفیت، توانایی، مزیت رقابتی و البته قدرت دیپلماسی و چانه‌زنی ایران است که به افزایش عبور پروازهای بین‌المللی از آسمان کشور منجر خواهد شد. به طور خلاصه می‌توان گفت: نه تحریم قطر مایه شادمانی آسمان ایران بود و نه رفع تحریم، مایه نگرانی.

اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژه
شناسه : 163620
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا