آیا اقتصاد ایران میتواند از قفس تحریمها رها شود؟
مجید سلیمیبروجنی * همین روزها جو بایدن سکاندار کاخ سفید خواهد شد. بایدن در حالی کلید کاخ سفید را از دونالد ترامپ تحویل میگیرد که روابط ایران و آمریکا طی دو سال اخیر به شدت متشنج بوده و ترامپ تا آنجایی که میتوانسته فشار تحریمها را بر پیکره سیاست و اقتصاد ایران سنگین کرده است؛ تحریمهایی که به گواه اکثر کارشناسان شدت آن در طول تاریخ، نمونه مشابه نداشته است. بدون شک تحریمها یکی از مهمترین موانع رشد اقتصادمان بودهاند.
این مهمان ناخوانده هرگاه که وارد حریم اقتصاد ایران شده آن را درگیر نااطمینانی و تنش کرده و موجب فرار سرمایهگذاران از اقتصاد و صنعت ایران شده است. آخرین مجموعه از تحریمها همزمان با خروج ترامپ از برجام کلید خورد و متاسفانه دولتمردان کشورمان بدون درس گرفتن از تحریمهای قبلی چهار دهه گذشته، بسیار منفعل در برابر آن عمل کردند بهگونهای که طی دو سال اخیر شاهد سقوط رشد اقتصادمان، تورمهای سنگین، کاهش صادرات نفت و فرآوردههای وابسته و همچنین مسدود شدن دلارهای نفتیمان در کشورهایی همچون کرهجنوبی، چین، هند و… بودیم. با این حال بایدن در انتخابات اخیر امید ایران برای بازگشت آمریکا به برجام بیش از گذشته شد.
جو بایدن در مصاحبه با نیویورکتایمز گفت که اگرچه بازگشت به برجام کار سختی است اما او به حرف خود در مورد احیای آن وفادار خواهد ماند. وی اعلام کرد بازگشت به برجام نقطه شروع مذاکرات جدی با ایران خواهد بود و او آماده رفع تحریمهایی است که دولت ترامپ از بهار سال ۹۷ علیه ایران اعمال کرده است. این روزها که زمزمههای لغو تحریم پررنگتر از قبل شده به دلیل تشابه مختصات این روزهای اقتصادمان با دوره پیشین تحریمها، بازخوانی تجربه تحریمها طی سالهای ۸۶ تا ۹۲ بهخصوص در سال پایانی آن دوران میتواند در ارائه تصویر از حال و احوال آینده اقتصاد ایران کمکمان کند. میتوان گفت یکی از مهمترین نقاط ضعف سیاستهای اجرا شده در تحریمهای قبلی افق دید کوتاهمدت و نداشتن استراتژی بلندمدت برای برخورد با اثرات ماندگار تحریمها بود. طی سالهای مورد بحث اعمال شرایط تحریمی از یکسو و افزایش نرخ ارز از سوی دیگر باعث ایجاد شرایط رکودی در اقتصاد ایران شد. تورم بالا، نرخ بیکاری بالا، نوسانات تراز تجاری و کاهش شدید سرمایهگذاری طی آن سالها حکایت از وضعیت قرمز در تمام متغیرهای کلان اقتصادی داشت. اجرای سیاست هدفمندی یارانهها، تحریمهای اعمالی به کشور، جهش نرخ ارز، سیاستهای انبساطی دولت در سالهای قبل و سیاستهای فعال و غیرمستقل پولی میتوانند از عوامل ایجاد رکود در ایران باشند. هر چند کارشناسان بر شدت اثرگذاری این متغیرها اتفاقنظر ندارند. اما تحریمها از سوی بسیاری از کارشناسان با عنوان عامل اصلی وضعیت نامساعد اقتصاد کشور طی سالهای ۹۱ و ۹۲ نامگذاری شده است. در مجموع میتوان گفت که تحریمها از سه طریق بر اقتصاد ایران اثر گذاشته است: «افزایش شدید نرخ ارز»، «ممنوعیت تجارت» و «تحریمهای نفتی» در دنیای سیاست، رقابت و خصومت چند کشور با ما باعث ایجاد روابط دوستانه و دیپلماتیک میان دشمنان دیرینه یعنی اعراب و اسراییل شد. همه اینها در راستای تامین منافع مشترکمان نهایت همکاری را با ترامپ داشتند تا که برجام ناکام ماند. مطالعه و بررسی سیر تحولات گذشته برجام و دلایل بازگشت تحریمهای اقتصادی، بیش از هر چیز مهمترین منبع اطلاعاتی برای ارزیابی مشکلات مقابل دولت ایران در تلاش برای تحریمها و موانع پیش روی دولت در شرف شروع به کار بایدن در بازگشت به برجام است. اما موضوع مهم این است که امروز دوباره اهداف مدنظر ایران و آمریکا از مذاکرات احتمالی پیشرو به نسبت آنچه در سال ۹۲ و در زمان شروع مذاکرات برجامی وجود داشته فاصله بسیار بیشتری ایجاد شده است. در سال ۹۲ تنها هدف آمریکا برنامه هستهای ایران بود و تنها هدف ایران نیز رفع تحریمها از طریق مذاکره اما امروز برنامه هستهای ایران تنها یکی از محورهای مورد نظر غرب برای مذاکره است و در ایران نیز بخش بزرگی از قدرت به دنبال مسیرهای مختلفی برای خنثیسازی تحریمها هستند که بروز چنین تفکری در قانون اخیر مصوب مجلس با عنوان «طرح راهبردی لغو تحریمها» به خوبی نشان داده شده است مضافا اینکه به دلیل نقض برجام از سوی آمریکا در دولت قبل میزان اعتماد ایران به پایبندی طرف مقابل به هرگونه توافق احتمالی آینده به حداقل ممکن رسیده است. متاسفانه به دلیل عملکرد ضعیف تیم دیپلماسی کشورمان در منطقه برای اولینبار شاهد اعتماد علنی اعراب و اسراییل با یکدیگر هستیم و تردیدی نیست که با تمام توان سیاسی و اقتصادیشان تلاش خواهند کرد که آمریکا به برجام بازنگردد. بنابراین ایران کار دشواری در مسیر رفع تحریمها پیشرو نخواهد داشت. اما در این هیاهو هنوز روزنه امیدی وجود دارد که با خروج ترامپ از کاخ سفید و آمدن بایدن شاهد تغییراتی در فشار حداکثری آمریکا علیه ایران باشیم و نشستن طرفین بر سر میز مذاکره بتواند آرام آرام به لغو تحریمها و برقراری روابط تجاری با سایر کشورها منتهی شود.
به اعتقاد تحلیلگران محتملترین رخداد از روابط آینده کوتاهمدت سیاسی پیرامون برجام ایجاد یک تعادل حداقلی در وضعیتی است که در آن پیامهایی غیرمستقیم به امید دستیابی به شرایطی جهت مذاکره تبادل خواهد شد. به احتمال زیاد پیشگفتوگوهایی نیز میان نمایندگان طرفین اتفاق خواهد افتاد، اما ممکن است فعلا مذاکره مستقیمی پیش نیاید یا حتی در صورت رخ دادن نتیجه مشخصی نداشته باشد. این وضعیت بینابین دستکم میتواند تا اواسط تابستان ۱۴۰۰ و پایان دولت حسن روحانی ادامه داشته باشد. متاسفانه دولتمردان ایرانی هیچگاه از تحریمهای گذشته درس نگرفتهاند و همواره در برابر فشارهای تحریمی دست و پا بسته عمل کردهاند. اقتصاد ایران در بالاترین سطح از عدم قطعیت در سیاست خارجی رنج میبرد. از دل این تحریمها بوده که صادرات نفت به شدت کاهش یافته است.
بنابراین تحریم موجود و پابرجایی یا برطرف یا خنثی کردن آن یک عدم قطعیت و نااطمینانی برای بنگاهدار ایجاد کرده است. این مقوله بازارهای ارز و سهام و نیز بخش واقعی اقتصاد را با نااطمینانی و نوسانهای بزرگ روبهرو کرده است. هر چقدر تلاطمهای اقتصادی بیشتر شود به همان میزان سطح اعتماد عمومی هم کاهش مییابد. تحریمهایی که به نفت و بانک مرکزی ایران مربوط میشود راحتتر است، چون تحت فرمان اجرایی رییسجمهوری است. برداشتن هر تحریمی که به فرمان اجرایی رییسجمهور برگردد، راحتتر خواهد بود. همانگونه که ترامپ با یک امضا تحریمها را برگرداند بایدن هم دقیقا میتواند همین کار را بکند. تیم سیاست خارجی که بایدن با خود آورده قبلا با ایران کار کردهاند، این خیلی مهم است. باید اراده سیاسی وجود داشته باشد و بایدن اجازه ندهد اسراییل دخالتی در کارش کند. اقتصاد ایران برای رشد و احیای مجدد نیازمند رفع تحریمها و ورود سرمایه و تکنولوژیهای بهروز دنیا است. در غیر این صورت باز هم در سال آینده شاهد تورمهای سنگین و سقوط آزاد اقتصادمان خواهیم بود.
* کارشناس اقتصادی
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :