جلیلی و نقش مجهول در معادلات اصولگرایی
به گزارش جهان صنعت نیوز: سعید جلیلی تا همین یکی دو ماه گذشته به عنوان یکی از گزینههای جدی جریان اصولگرا برای ورود به کارزار انتخاباتی ۱۴۰۰ به شمار میرفت اما همزمان با افزایش شایعات درباره احتمال ورود ابراهیم رییسی به این رقابتها، گمانه دیگری مطرح شد و برخی از کانالهای تلگرامی اصولگرا نیز به نقل از جلیلی نوشتند که در صورت کاندیداتوری رییسی، به میدان نخواهد آمد.
جلیلی آن کاندیدایی نیست که اصولگرایان بتوانند روی پیروزی او در انتخابات ریاستجمهوری حساب کنند اما عملکرد او در این انتخابات میتواند معادلات سیاسی در این جریان را زیر و رو کند. برای درک این مهم کافی است در نظر داشته باشیم که او حاضر به رقابت با رییسی در انتخابات ۱۴۰۰ نیست و اگر به مجلس برود رقیب قالیباف خواهد شد.
بدیهی است که پایداری نمیخواهد گزینه اصلح خود را در شرایطی که هنوز معلوم نیست رییسی کاندیدا شود یا نشود، به مجلس فرستاده و تبدیل به یک نماینده ساده کند. رییس شدن او نیز به این سادگیها نیست و متغیرهای مختلفی در تحقق این هدف نقش دارد. بر این اساس باید منتظر ماند و دید که سعید جلیلی ریسک رفتن به مجلس و رییس نشدن را میپذیرد یا خیر؟ هرچه باشد محمدباقر قالیباف هنوز به صورت رسمی اعلام کاندیداتوری نکرده و این طور که معلوم است، حتی تصمیم قطعی هم ندارد. به نظر نمیرسد آقای رییس مجلس در صورت کاندیدا شدن رییسی در انتخابات ریاستجمهوری بخواهد کرسی نقد ریاست قوه مقننه را به کرسی نسیه ریاستجمهوری بفروشد و وارد رقابت با گزینهای شود که میداند مورد اجماع اصولگرایان است.
ضمن اینکه هنوز کاندیدا شدن ابراهیم رییسی قطعی نیست بنابراین جلیلی در یک دوراهی سخت قرار دارد و ممکن است بعد از ورود به مجلس و مشاهده کاندیدا نشدن رییسی به این نتیجه برسد که بیخودی خود را از حضور در رقابتهای انتخاباتی ۱۴۰۰ محروم و این کرسی را مفت تقدیم قالیباف کرده است.
مساله اما به همینجا ختم نمیشود. فرض کنیم که جلیلی به مجلس رفته و قالیباف نیز از این نهاد خارج شود. حال باید دید نتیجه رقابت او با سایر مدعیان کرسی ریاست چه خواهد شد. آیا او چهرههایی مثل زاکانی و میرسلیم که از مدعیان کرسی ریاست بوده و پیشتر نیز در این رابطه با قالیباف رقابت کردهاند را میبرد؟ آیا ممکن است جلیلی به خاطر رییس مجلس شدن از خیر انتخابات ریاستجمهوری بگذرد و در بهارستان نیز از زاکانی یا دیگری شکست بخورد؟
به خاطر همین ابهامات است که ورود جلیلی به انتخابات میاندورهای و بعد هم انتخابات هیاترییسه مجلس گزاره پرریسکی به نظر میرسد که نهتنها آینده سیاسی او بلکه آینده قالیباف را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد. حال باید منتظر ماند و دید که تصمیمسازان در جبهه اصولگرایی به چه جمعبندیای میرسند. آیا با یک نگاه خوشبینانه به این نتیجه میرسند که قالیباف رییسجمهور و جلیلی هم رییس مجلس خواهد شد یا اینکه سناریوهای بدبینانهتر را نیز در نظر میگیرند؟
رییسی؛ از کاندیداتوری تا ریشسفیدی
گروه سیاسی – گمانهزنیها درباره نقشی که سیدابراهیم رییسی در انتخابات ریاستجمهوری آتی بازی میکند، روزبهروز بیشتر میشود. شایعاتی درباره فعال شدن ستادهای انتخاباتی وی به گوش میرسد و در عین حال تاکیدات بسیاری بر ضرورت ماندن او در قوه قضاییه وجود دارد! در نتیجه همین دوگانگی است که گزاره نقشآفرینی او به عنوان یک چهره موثر و تصمیمساز خلق میشود.
برای درک بهتر از وضعیت و جایگاه رییس قوه قضاییه در انتخابات پیشرو باید نگاهی کلانتر به عرصه سیاست کشور و وضعیت جریان اصولگرا داشت. فعالیتهای انتخاباتی در این جریان ماههاست که شروع شده اما این جریان مجموعا از برنامه عقب است. دلیلش این است که طبق تجربه ادوار انتخابات، تا اینجای کار باید حداقل تکلیف سازوکار اجماعساز معلوم میشد. اکنون اما شاهد یک دوراهی هستیم. بخشی از اصولگرایان حول محور غلامعلی حداد عادل و مهدی چمران و پرویز سروری و… خواستار تداوم شورای ائتلاف نیروهای انقلاب هستند. این شورا همان سازوکاری است که در جریان رقابتهای انتخاباتی مجلس یازدهم شکل گرفت و برای رسیدن به لیست نهایی نیز چالشهای بسیاری داشت.
ریشسفیدان اصولگرا در جامعه روحانیت مبارز اما با این گروه همراه نشده و سازوکار مورد نظر خود که نامش شورای وحدت است را مرجع مناسبتری برای تشخیص کاندیدای نهایی اصولگرایان میدانند.
وجود دو سازوکار و اختلاف نظرها درباره آن، همه ماجرا نیست و چالش دیگری اصولگرایان تکثر کاندیداها است. آن هم کاندیداهایی که هیچ یک را نمیتوان در قد و قواره ریاستجمهوری پنداشت. برای همین هم گفته میشود که محمدباقر قالیباف حاضر به قرار گرفتن در قالب هیچ یک از دو شورای یادشده نیست و خود را از اساس بالاتر از سایر کاندیداها میداند.
درست از همینجا است که نقش ابراهیم رییسی در انتخابات پیشرو حائز اهمیت میشود. او همان نامزد شانزده میلیون اصولگرایان است که اگر پا به میدان رقابت بگذارد بیبرو برگرد گزینه مورد اجماع همه طیفها است و جناب قالیباف به سادگی کنار میزند؛ چنانکه در انتخابات پیشین کنار زد.
مساله اما اینجا است که تحقق خواست هواداران رییسی و ورود او به این کارزار انتخاباتی چندان ساده نیست. اولا اینکه از تمایل رییس دستگاه قضا اطلاع دقیقی نداریم و بر اساس اهتمام وی در ساماندهی قوه قضاییه این طور استنباط میشود که تصمیم جدی در راستای کاندیداتوری ندارد. ضمن اینکه به گفته برخی اصولگرایان مثل عباس سلیمی نمین، رییسی و سایر افرادی که با حکم رهبری مسوولیتهای اجرایی را به عهده گرفتهاند، از ورود به انتخابات قبل از استعفا از سمت خود منع شدهاند!
با توجه به همین موانع در مسیر کاندیداتوری رییسی است که اصولگرایان به فکر استفاده از ظرفیت او به شکل دیگری افتادهاند. گفته میشود که شورای ائتلافیها از رییس قوه قضاییه خواستهاند تا در صورت عدم کاندیداتوری نیز با آنان همراه شده و در تعیین کاندیدای نهایی این جریان نقشآفرین شود. پذیرش یا عدم پذیرش این پیشنهاد از سوی رییسی معلوم نیست اما نشانههای بسیاری وجود دارد که ثابت میکند، فعالان سیاسی اصولگرا اصرار دارند، رییسی این نقش را ایفا کند. مثلا لاله افتخاری فعال سیاسی اصولگرا گفته بود: «بزرگان اصولگرا باید تلاش کنند این جریان به اجماع برسد حتی اگر به طور مستقل کاندیدا و نامزد این جریان نباشند. مهم نیست که رییسی به عنوان کاندیدای اصولگرایان به میدان بیاید یا نه اما مهم است که اصولگرایان راه او را بروند و حرف او را گوش بدهند.»
اخبار برگزیدهپیشنهاد ویژهسیاسیلینک کوتاه :