قدرنشناس و چالشساز
به گزارش جهان صنعت نیوز: تازهترین این اظهارات را نیز در پاسخ به سخنان اخیر صادق خرازی دبیرکل حزب ندای ایرانیان بیان کرده است. خرازی و برخی از اصلاحطلبان در هفتههای اخیر با اشاره به عملکرد دولت روحانی از حمایت نکردن از نامزد نیابتی میگویند و این حرفها انگار جناب واعظی را مکدر کرده است.
برای همین هم میگوید: «یکی از مسوولان ستاد انتخاباتی حسن روحانی در سال ۹۲ بودم، یادم میآید او (خرازی) در هیچ جای ستاد نقشی نداشت. نخست بیاید اثبات کند برای روی کار آمدن رییسجمهوری چه کار کرده که چنین اظهاراتی داشته است؛ ضمن اینکه محمدرضا عارف تا روز سهشنبه قبل از رایگیری نامزد جریان اصلاحات در انتخابات یازدهمین دوره ریاستجمهوری بود. آن زمان نظرسنجیها فاصله معناداری میان رای روحانی و عارف را نشان میداد بهطوری که روحانی جزو نفرات اول و دوم بود. بر همین اساس خودشان و بیشتر از همه سیدمحمد خاتمی و دوستان آنها تصمیم گرفتند عارف که دیگر شانسی برای رقابت نداشت، کنار برود. آنها آزاد بودند به قالیباف یا کسی دیگر رای دهند اما مردم تصمیم گرفتند به دکتر روحانی رای دهند. بنابراین حرفی که او میزند نادرست است.»
واعظی همچنین میگوید: «آنها با نگاهی به گذشته ببینند قبل از این دولت چه شرایطی داشتند و فعالیتهای آنها در چه حدی بود. این دولت همفکران آنها را در استانداریها و سمت معاونت وزیر به کار گرفت و امروز به جای تشکر، طلبکار هم شدند و حرفهای بیربط میزنند و الان که زمان انتخابات شده در پی یکسری حرفهای بیپایه و اساس هستند.»
عنصر نامطلوب دولت
رییس دفتر روحانی در حالی مدعی است که اصلاحطلبان برای گرفتن سمت در دولت باید متشکر باشند که یکی از جدیترین انتقادات جریان اصلاحات به دولت روحانی در سالهای گذشته این بود که بعد از رسیدن به پاستور فراموش کرد با حمایت چه کسانی رییسجمهور شد و ضمن تغییر رویکرد، سهم حامیان خود را از کابینه نداد.
از همین رو است که سیدمصطفی درایتی، عضو حزب اتحاد ملت در گفتوگویی با «جهانصنعت» در واکنش به این سخنان واعظی گفت: «آقای واعظی چون فرد سیاسی است، با وجود اینکه در یک جایگاه اجرایی قرار گرفته است گاهی اوقات حرفهایی میزند که فرافکنیهایی کرده باشد.»
وی در ارزیابی نقش و جایگاه واعظی در دولت روحانی گفت: «آنهایی که از بیرون نگاه میکنند به این نتیجه میرسند که او غیر از ایجاد چالش برای دولت، کاری نکرده و نقش مثبتی ایفا نکرده است. همیشه بخشی از انتقادات و اعتراضات دوستان اصلاحطلب به آقای روحانی به خاطر حضور آقای واعظی در دولت و عملکرد او بوده است.»
درایتی با تاکید براینکه «واعظی باید در برابر خیلی از مسائل این دولت پاسخگو باشد» گفت: «او نهتنها رفع مشکل نکرده، عموما مشکلساز است. از جایی که او قرار گرفته انتظار میرود که بین افرادی که با روحانی کار میکنند، همگرایی ایجاد کند اما بیشتر ایجاد مشکل و افتراق کرده است. او به جای اینکه از روحانی و دولت او دفاع کند، برای او ایجاد مساله میکند. به خصوص در این زمان که روحانی به شدت از سوی اصولگرایان مورد نقد و هجمه است. رفتار آقای واعظی سبب میشود، جریان اصلاحات که میبیند برخی از این نقدها نامنصفانه است و با وجود آنکه خودش انتقادات جدی دارد، از دولت حمایت میکنند؛ تغییر رویه داده و از حمایت از دولت خودداری کند.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: «مثل اینکه آقای روحانی هجمهها به دولت را کم میداند و میخواهد آن را بیشتر کند. من اینگونه حرکتها و اظهارات را از آقای واعظی به عنوان رییس دفتر رییسجمهور خلاف تدبیر میدانم.»
وی ادامه داد: «متاسفانه آقای واعظی در مدتی که این مسوولیت را به عهده داشته، همین رویه را پیش گرفته و بخشی از انتقادات جریان اصلاحات نیز به حضور او در دولت و رویکرد وی مربوط بوده است؛ از نوع رفتار او و اظهاراتش گرفته تا دخالتهایی که در عزل و نصبها و… کرده است.»
درایتی به واعظی توصیه کرد: «بهتر است که در این مدت باقیمانده از دولت طوری رفتار کنید که فشار این هجمه سنگین بر روحانی که بعضا منصفانه نیست، قدری رها نشود نه اینکه وضعیت بدتر شود.»
وی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه رویکرد واعظی و اظهارات اخیر او در تعامل و همراهی جریان اصلاحات و اعتدال و توسعه در انتخابات آتی چه اثری دارد؟ گفت: «من آن جریان را یک جریان مقطعی میدانم و این طیف اعتدال و توسعه را یک جریان سیاسی ماندگار نمیدانم. درست است که با توجه به حال و هوای ریاستجمهوری آقای روحانی، تحرکاتی داشتند و فعال شدند اما این امر فروکش میکند و نقش آنان یک نقش سیاسی ماندگار در کشور نیست.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب در پایان خاطرنشان کرد: «نقش آقای واعظی در دولت با توجه به اهمیت و وظایف جایگاهی که در آن قرار داشت، مثبت نبوده است.»
کتمان حقایق
بخش دیگری از واکنشها به سخنان اخیر واعظی اما به آنچه در جریان انتخابات سال ۹۲ رخ داد و او و سایر دولتیها، فراموش کردهاند مربوط است. مثلا محمدجواد حقشناس عضو شورای مرکزی حزب اعتمادملی در گفتوگو با «جهانصنعت» گفت: «برای اینکه جامعه بداند و در تاریخ هم ثبت شود باید نکاتی را بیان کرد چراکه یکی از مشکلات عرصه سیاستورزی در ایران متاسفانه تلاش برای سرپوش گذاشتن بر واقعیات است.»
وی افزود: «یادمان نرفته که وقتی آقای روحانی کار خود را در رقابتهای سال ۹۲ آغاز کرد حتی در بین ۵، ۶ نامزد اول آن دوره نبود. شانس اول جریان انتخابات در سال ۹۲ آقای هاشمی رفسنجانی بود و این را حتی کسانی که منتقد جدی آیتالله بودند هم میدانستند. به همین دلیل هم شورای نگهبان و نظام سیاسی بزرگترین خطای تاریخ حیات خود را مرتکب شد و کسی که یکی از ستونهای نظامی سیاسی بود را رد صلاحیت کرد. برای همه مسلم بود که در صورت حضور ایشان در انتخابات ۹۲، اساسا ثبتنام کاندیداهایی دیگر موضوعیت ندارد. با توجه به اجماعی که فراهم شده بود و رویکرد آقای هاشمی بعد از سال ۸۸ که نشان داده و ثابت کرده بود برای ایشان همراهی با مردم مهم است و از گذشته خود هم فاصله گرفته بودند، این روند موجب شد که جامعه حضور ایشان را بپذیرد و جریان اصلاحطلب نسبت به آقای هاشمی با تعریف جدیدی که از خود ارائه کرده بود، اقبال نشان دهد بنابراین تا این مرحله از انتخابات ۹۲ اصلا دیگرانی مطرح نبودند.»
این عضو شورای شهر تهران گفت: «بعد از رد صلاحیت آقای هاشمی نیز هم آقای عارف و هم آقای جهانگیری مطرح بودند. حتی این سخن مطرح بود که اگر آقای هاشمی نیامد، آقای خاتمی وارد شوند. میخواهم بگویم که با مطرح بودن این نامها اصلا موقعیتی برای آقای روحانی وجود نداشت. بعد از ردصلاحیتها نیز دو نفر در این فضا ماندند. نسبت آقای عارف با جریان اصلاحطلب نیز روشنتر بود. او به هرحال معاون اول آقای خاتمی بود و ریاست سازمان برنامه را قبل از آن به عهده داشت. بر این اساس نسبت آقای عارف با جریان اصلاحات به نسبت آقای روحانی خیلی نزدیکتر و روشنتر بود. در نظرسنجیها نیز آقای عارف از روحانی جلوتر بود. هر دوی این چهرهها حدود دوازده، سیزده درصد در نظرسنجیها رای داشتند و همان وقت آقای قالیباف بالای ۲۰ درصد رای داشت.»
وی افزود: «اما جریان اصلاحات با توجه به هزینهای که آقای هاشمی در فضای انتخابات داد، برای نظر ایشان احترام ویژهای قائل بود و دید که نگاه ایشان بیشتر به سمت آقای روحانی است. نهایتا گروه نظرسنجی با در نظر داشتن همین نکته اعلام نظر کرد و بحث کنار رفتن آقای عارف بیان شد. ایشان هم حاضر نبود که به سادگی کنار رود زیرا باور داشت که جایگاه و آرای او بیشتر از آقای روحانی است. اما دخالتی که آقای خاتمی کردند و یادداشتی که برای ایشان نوشتند سبب شد که نهایتا در آن روز یکشنبه از ادامه رقابت صرفنظر کند. آقای عارف به احترام آقای خاتمی و جریان اصلاحطلبی از رقابت کنار کشید و این رفتار در تاریخ سیاسی ایران ماند و میماند.»
حقشناس تاکید کرد: «رای روحانی ظرف چند روز بعد از آن، از سیزده درصد به بالای ۵۰ درصد رسید. یعنی این متاثر از کنار رفتن آقای عارف و حمایت اصلاحطلبان بود. با این حال امروز شاهدیم فردی مثل آقای واعظی چنان چشمهایش را بسته و دهانش را باز میکند که این نه با واقعیت و حقیقت نسبتی دارد و نه با انصاف و جوانمردی.»
به جای تشکر
این فعال سیاسی اصلاحطلب در واکنش به سخنان اخیر واعظی مبنی بر اینکه اصلاحطلبان باید برای سمتهای دریافت کرده از دولت تشکر میکردند، گفت: «این منتی برای اصلاحطلبان نیست. حضور فردی مثل آقای زنگنه که سی سال است در کابینهها حضور داشته، مایه افتخار آقای روحانی است نه منتی بر سر اصلاحطلبان. اگر برخی از چهرههای اصلاحطلبی پذیرفته و در کابینه حضور داشتهاند، مایه آبروی دولت روحانی بوده و منتی نیست.»
عضو شورای شهر تهران با اشاره به اینکه « این حرفهای آقای واعظی تازگی ندارد» گفت: «آقای واعظی در تمام سالهای قبل از این حرفهای نامربوط زیاد بیان کرده و خیلی هم اهمیتی ندارد.»
وی همچنین در پاسخ به اینکه این رویه واعظی در تعامل اصلاحطلبان و اعتدال و توسعه در جریان انتخابات ریاستجمهوری پیشرو چه تاثیری دارد؟ گفت: «همانطور که گفتم این حرفها اصلا اهمیتی ندارد و سخنان آقای واعظی محل تامل نیست.»
فعالان سیاسی اصلاحطلب سعی دارند که واعظی و اظهاراتش را جدی نگیرند اما بدیهی است که او با این سخنان آنان را بیش از قبل متوجه مصائب حمایت از کاندیدای غیراصلاحطلب کرده است. واعظی خواسته یا ناخواسته شانس گزینه ائتلافی در انتخابات ۱۴۰۰ را کاهش داد و به اصلاحطلب یادآور شد که پیدا کردن یک موتلف قدرشناس به این سادگیها نیست.
اخبار برگزیدهپیشنهاد ویژهسیاسیلینک کوتاه :