سرگیجه در بورس
به گزارش جهان صنعت نیوز: گفته میشود نرخ دلار به یکی از مهمترین عوامل اثرگذار در تصمیمگیریهای سهامداران بدل شده و اخبار و شایعات سیاسی، آنها را به بیشواکنشی نسبت به این متغیر دچار کرده است. در حالی که بازار ارز نسبت به اخبار سیاسی و اقتصادی واکنش خاصی نشان نمیدهد اما معاملهگران بازار سرمایه برای کشف قیمت دلار هر روز چشم به تابلوی صرافیها میدوزند.
از سوی دیگر نیز تحلیلگران عنوان میکنند طی ماههای گذشته نرخ بهره بانکی به مرور افزایش یافته و موجب کاهش رغبت صاحبان سرمایه به بازار سهام شده است. این روند در نهایت آهنگ ورود نقدینگی به بازار سرمایه را کند و بخشی از سرمایهها را به سمت بازار پول هدایت کرده است. در این میان رییس کل بانک مرکزی در جدیدترین اظهارات خود دو سیگنال متناقض را به بازار سرمایه ارسال کرده است. همتی از یک سو به کاهش نرخ ارز تا سطح ۲۰ هزار تومان اشاره کرده که سیگنال خروج را به ویژه برای سهامداران نمادهای دلارمحور صادر میکند و در مقابل از کاهش نرخ بهره بینبانکی که اکنون بالای ۲۰ درصد است به ۱۸ تا ۵/۱۸ درصد در روزهای آینده خبر داده است.
با توجه به این نکته که هر چه نرخ بهره و سود بانکی کاهش یابد، سپردههای مردم به سمت بازار سرمایه هدایت میشوند، این خبر به عنوان یک سیگنال مثبت برای بازار سهام ارزیابی میشود. بدین ترتیب معاملهگران با دو خطمشی کاملا متناقض برای نحوه دادوستد سهام خود روبهرو شدهاند. روز گذشته هم نمادهای شاخصساز و عمدتا صادراتمحور در صف فروش قرار گرفتند و استقبال از نمادهای کوچکتر بیشتر شد اما با این حال بازار سرمایه با افت سنگین ۱۷ هزار واحدی به کار خود پایان داد. به نظر میرسد تصمیمات اقتصادی ناپایدار و متناقض و افزایش حاشیهها، بازار سرمایه را دچار سرگیجه کرده است.
فعالان بازار سرمایه همواره خواستار آن بودهاند که بانک مرکزی به بازنگری در نرخ بهره بانکی اقدام کند و در مسیر کاهش تدریجی آن گام بردارد تا سرمایههای سرگردان به جای آنکه به عنوان سپرده بانکی به پول غیرمولد تبدیل شوند، از طریق بازار سرمایه در خدمت تولید و تامین مالی پروژهها قرار گیرند. اگرچه فعالان بازار میزان نرخ بهره بانکی در معاملات بازار سرمایه را بسیار اثرگذار میدانند و برای آن نقش پررنگی قائل هستند اما رییس کل بانک مرکزی نظر متفاوتی دارد.
عبدالناصر همتی با بیان اینکه «همواره حمایت لازم را از بازار سرمایه به عمل آوردهام» گفته است: از ۱۳ خرداد تا مرداد ۹۹ نرخ سود بینبانکی افزایش داشته اما در همان مدت شاهد رشد ۱۰۰ درصدی سهام بودیم! در نتیجه نرخ سود بینبانکی اگر هم افزایش یافت، بین خود بانکها بوده است. او بدین ترتیب اثرگذاری نرخ سود بانکی بر بازار سرمایه را نفی کرده است در حالی که تحلیلگران بازار سرمایه یکی از مهمترین دلایل رشد نرخ سهام را تورم موجود در اقتصاد میدانند و اثرگذاری افزایش مداوم نرخ سود را در «بلندمدت» برای بازار سرمایه آسیبزا ارزیابی کردهاند.
همتی همچنین بیان کرده است که در روزهای آینده نرخ بهره بازار بینبانکی را به ۱۸ تا ۵/۱۸ درصد خواهیم رساند. با این حال همین میزان کاهش نیز اگرچه آغاز مثبتی ارزیابی میشود، اما همچنان مورد نقد فعالان بازار سرمایه قرار دارد. آنها بر این باورند در حالی که نرخ بهره در اغلب کشورهای جهان کمتر از ۲۵/۰ درصد است، نرخ دالان بینبانکی در ایران هشت درصد بوده و در چنین شرایطی سخن گفتن از نرخ بهره ۱۸ درصدی اقدام ویژهای محسوب نمیشود. همتی همچنین با بیان اینکه علت نوسان ارز بیشتر روانی است، تصریح کرده است: بانک مرکزی مدافع سرکوب نرخ ارز نیست اما به هر حال انتظارات تعدیل شده و نرخ ارز به کمتر از ۲۰ هزار تومان خواهد رسید. اعلام این رقم از سوی همتی سبب سرخپوشی اغلب نمادهای صادراتمحور در معاملات روز گذشته بازار سهام شد.
افزایش نرخ بهره، سد راه تولید
مخالفان نرخ بالای بهره بانکی تنها به معاملهگران و کارشناسان بازار سرمایه محدود نمیشوند و این دایره گسترده، فعالان بخشهای تولید و تجارت کشور را نیز دربر میگیرد. افزایش نرخ بهره بانکی همواره به عنوان سدی در مسیر رونق تولید و تامین مالی آسان و بدون دغدغه برای بنگاههای تولیدی و تجاری بوده است. طی دو سال گذشته و با افزایش استقبال صاحبان سرمایههای سرگردان به سمت بازار سرمایه، این نقدینگی فزاینده و بلاتکلیف به محلی برای تامین مالی بخش تولید کشور بدل شده است. با این حال بانک مرکزی طی ماههای گذشته با افزایش نرخ بهره بانکی نهتنها آهنگ ورود سرمایه به بازار سهام به عنوان محل اصلی تامین مالی را کند کرده بلکه حتی دریافت تسهیلات از بانکها را نیز بسیار پرهزینه کرده است. علی شریعتی عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی در این خصوص بیان کرد: در این سالها نرخ بهره بانکی همواره چالشی برای اقتصاد ما بوده و عدهای با بالا بردن نرخ بهره بانکی، بلای موسسات مالی غیرمجاز را به اقتصاد کشور تحمیل کردند. این فعال اقتصادی تاکید کرد: با در نظر گرفتن شرایط اقتصادی کشور، در صورت تحقق خوشبینیها به اوضاع آینده، حداقل سه سال زمان میبرد تا رشد اقتصادی کشور به سال ۱۳۹۰ برسد و در چنین وضعیتی باید هوشیار بود که نرخ بهره بانکی، سد راه رونق تولید نشود. شریعتی در پاسخ به برخی اظهارنظرها که افزایش نرخ سود بانکی را زمینهساز مهار تورم در بازارها میدانند، گفت: اگرچه با کاهش سیالیت پول در اقتصاد کشور، شیب رشد بازارهای مختلف، کندتر خواهد شد اما پرداخت بهره بالا به سپردههای بانکی پاک کردن صورت مساله است.
وی تصریح کرد: به جای هدایت پول به سمت رسوب در بانکها باید نقدینگی با حداقل هزینه به سمت بنگاههای تولیدی هدایت شود؛ صنایع تولیدی به شرط بهرهوری مناسب، امکان جذب نقدینگی سرگردان و تبدیل پولهای مخرب به پولهای مولد را دارند. شریعتی همچنین تاکید کرد: حرفهای نبودن بازار سرمایه، نقطه ضعف این بازار بوده و در این سالها در هدایت نقدینگی به سمت تولید از طریق بازار سرمایه، عملکرد مطلوبی نداشتهایم. او خاطرنشان کرد: البته مادامی که عملکرد هر رییسجمهور با مقایسه نرخ دلار دوره اول ریاستجمهوری و نرخ پایانی فعالیت وی سنجیده میشود، اظهارنظر در مورد افزایش نرخ بهره بانکی برای مهار تورم هم عجیب نیست!
ضربه سیستم بانکی به بازار سرمایه
به دلیل حاکمیت سیستم بانک محور در اقتصاد ایران، بانکها همواره از پشتیبانی بیحد و حصر دولتها برخوردار بودهاند و در نبردی نابرابر با دیگر بازارها به پیروزی رسیدهاند. عدم سختگیری در روشن کردن محدوده فعالیت بانکها و الزام آنها بر خروج از بنگاهداری، این سیستم را به حریفی قدر برای بازار سرمایه تبدیل کرده است. کامران ندری اقتصاددان نیز با اشاره به اثرگذاری رفتار بانکها در بازارهای دیگر گفته است: زمانی که هزینه تامین منابع مالی برای بانکها بسیار کم و سوددهی دیگر بازارها بسیار زیاد باشد، طبیعی است که بانکها فرصت سرمایهگذاری را شکار میکنند و وارد بازارهای مختلف میشوند. او در گفتوگو با تجارت نیوز افزود: نرخ بهره بینبانکی در ایران اکنون حدود ۲۰ درصد است.
این در حالی است که ابتدای سال این نرخ حدود ۸ درصد بود. اما میزان سوددهی بازارهای دیگر بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ درصد بوده است. اگر فقط بازار سهام را نگاه کنید میبینید که با وجود ریزش شدید بازار، رشد نقطه به نقطه بازار سرمایه از دی ۹۸ تا دی ۹۹ حداقل ۱۵۰ درصد بوده است. ندری افزود: وقتی نرخ تامین منابع بینبانکی کم است، از طرفی نرخ سود سپردهها در بالاترین میزان حدود ۲۰ درصد است، چرا بانکها نباید وارد بازارهای دیگر شوند؟ به خصوص که بانکها شرکتهای تخصصی در زیرمجموعه خود دارند و میدانند چه زمانی وارد بازار شوند و چه زمان از آن خارج شوند. یعنی ریسک فعالیت اقتصادی بانکها پایین است.
وقتی بانک میتواند با کمترین ریسک بیشترین سود را کسب کند چرا نباید چنین کاری را بکند؟ این اقتصاددان همچنین در پاسخ به این نکته که انتظار میرود بانکها وارد این فعالیتها نشوند، اظهار کرد: این نقد درستی نیست. بانک به خصوص بانک خصوصی یک بنگاه اقتصادی است و هدف آن حداکثر کردن سود برای سهامداران خود است. اینکه فعالیتهای سفتهبازانه و دلالی در اقتصاد ما بیشترین سودآوری را دارد، مشکل بانکها نیست. مشکل از سیستم اقتصادی است. ندری ابراز کرد: چرا الان که اوضاع بورس خراب است از بانکها دعوت میکنند وارد بورس شوند؟ چرا الان ورود بانکها به بورس و جبران ضرر مردم خوب است اما ورود آنها و کسب سود زیاد وقتی بورس در رونق است، بد تلقی میشود؟ من با خوب و بد این ماجرا کاری ندارم. آن یک بحث دیگر است. اما سوالم این است که چرا در این شرایط بانک نباید وارد بازار شود؟ این اقتصاددان تاکید کرد: مشکل این است که سیستم اقتصادی ما به گونهای پیش رفته که همه را تشویق کرده تا وارد بازارهای مالی شوند. اما حالا که همه مردم و بنگاهها و بانکها وارد این حوزه شدهاند میگویند چر؟! این اقتصاد هزینه تامین کسری نقدینگی بانکها را به حداقل و میزان سودآوری بازارها را به حداکثر رسانده و حالا میگوید چرا یک بنگاه اقتصادی از این شرایط استفاده کرده است! این اقتصاددان در ادامه تصریح کرد: البته میدانید که از همان ابتدا مشخص بود بازار سرمایه میریزد اما اطلاعات بانکها درباره بازار سرمایه از عامه مردم بیشتر است. پس آنها سریع دارایی خود را از بازار خارج کردند و ریزش نصیب آنهایی شد که اطلاعات کمتری داشتند و تازهوارد بودند!
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانبانک و بیمهپیشنهاد ویژهلینک کوتاه :