xtrim

سیف کارآمدتر از همتایان

به گزارش جهان صنعت نیوز: رییس کل بانک مرکزی در کشورهایی که چتر و سایه دولت بر سر بانک مرکزی قرار ندارد و استقلال کافی و لازم به این نهاد داده شده است، از موثرترین شخصیت‌های سیاسی در کشورها به حساب می‌آید. در ایران شوربختانه سایه سیاست بر سر اقتصاد از بخش‌ها و نهادهای گوناگون بلند است و روسای بانک مرکزی به طور الزام‌آوری به ویژه در سیاست‌های ارزی که اهمیت درجه اول در ایران دارد، باید سیاست دیکته‌شده از سوی دولت را رعایت کند. در همه دهه‌های تازه‌سپری‌شده جز در دوره ریاست شادروان محسن نوربخش بر بانک مرکزی به ویژه در دولت اصلاحات روسای بانک مرکزی زیر فشار رییس‌جمهور بوده‌اند. دلیل استقلال نسبی بیشتر بانک مرکزی در دولت اصلاحات به ویژه در زمان ریاست شادروان نوربخش یکی این بود که رییس‌جمهور وقت هرگز در کار اقتصاد دخالت تمام‌عیار نمی‌کرد و دغدغه او بیشتر فرهنگ و سیاست بود و دوم اینکه شادروان نوربخش نیز یک مدیر باسابقه و ورزیده در کار اداره بانک مرکزی بود.

پس از دوره اصلاحات و به ویژه در سال‌های آخر فعالیت دولت دهم تحت ریاست محمود احمدی‌نژاد تا امروز سه شخصیت اقتصادی – سیاسی بر بانک مرکزی ریاست کرده‌اند که نوشته حاضر به بررسی کارنامه این سه رییس در موضوع‌هایی غیر از سیاست ارزی پرداخته است. دلیل اجتناب این است که در گزارش اصلی صفحه ۶ به طور مفصل به مقوله یادشده پرداخته شده و دیگر اینکه در سیاست ارزی اتفاقا دست روسای بانک‌های مرکزی کمتر باز است تا بخش‌های دیگر.

نرخ تورم

opal

در تعریف تازه از مهم‌ترین وظیفه بانک مرکزی بر اساس استیلای سیاست‌های پولی و نقش اصلی این سیاست‌ها بر نرخ و نوسان تورم‌، بانک مرکزی باید سکاندار نخست در مهار تورم باشد. بانک‌های مرکزی جهان به ویژه در کشورهای با اقتصاد سالم‌تر با هدف  کنترل حجم پول در جامعه متناسب با رشد بخش حقیقی اقتصاد توانسته‌اند نرخ تورم را در اندازه‌های دو تا پنج درصد تثبیت کنند. مقایسه نرخ تورم در کارنامه روسای بانک مرکزی پیش و پس از ولی‌الله سیف رییس کل بانک مرکزی در سال‌های ۱۳۹۲ تا اوایل ۱۳۹۷ نشان می‌دهد نرخ تورم به طور میانگین در دوره سیف نوسان کمتری را به ویژه از نظر جهش‌های تورمی تجربه کرده است  در حالی که در سال‌های ۱۳۹۷ تا امروز و در دوره ریاست عبدالناصر همتی نرخ تورم با شتاب به سوی بالا رفته است. در دوره سیف حتی به تورم تک‌رقمی نیز رسیدیم. متقاعد کردن همه نهادهای سیاسی در آن سال‌ها هنری بود که سیف داشت و عطش ریال‌پاشی روسا را خنثی کرد. مهار سیری‌ناپذیری مدیران سیاسی برای اینکه دندان طمع آنها نسبت  به منابع نقدی بانک‌ها کمتر شود، کار مهمی بود که محمود بهمنی و عبدالناصر همتی نسبت به سیف موفقیت کمتری داشتند.

در موقعیت تعادل منطقی

در حالی که محمود بهمنی در مقام ریاست بانک مرکزی سیاست‌های ارزی را در سال‌های تحریم به وزارت تازه‌تاسیس صنعت، معدن و تجارت واگذار کرده بود و سیاست‌های تجاری بود که سیاست‌ورزی را زیر چتر داشت و با هر تغییری در میزان واردات یا صادرات و اعمال محدودیت‌های تجارت خارجی، بانک مرکزی را به تبعیت فرا می‌خواند و همین‌طور هم می‌شد این کار در دوره ریاست آقای عبدالناصر همتی برعکس شد. همتی با استفاده از موقعیتی که به هر شکل برای خود نزد سایر نهادهای سیاسی غیر از دولت باز کرده بود و با استفاده از ضعف مدیران بخش واقعی اقتصاد به ویژه وزارت صنعت، معدن و تجارت که در دو سال تازه‌سپری‌شده با بحران مدیریت مواجه بود، استیلای بانک مرکزی را گسترش داد و سیاست‌های تجاری و صنعتی و در برخی مقوله‌ها سیاست‌های مالیاتی و حتی بازار سهام را زیر بلیت بانک مرکزی درآورده بود و هنوز نیز با وجود استقرار یک مدیر تازه‌نفس در بخش صنعت و تجارت اصرار دارد باید سیاست‌های تجاری و صنعتی و نیز سیاست‌های مالی با سیاست‌های ارزی سازگار شوند. دقت در کارنامه ولی‌الله سیف نشان می‌دهد وی با روش معتدل و مداراجویانه با همکارانش در کابینه رفتاری برپایه منافع گسترده‌تر دولت و شهروندان دنبال می‌کرد. سازگاری بانک مرکزی با فعالیت‌های صنعتی و تجارت خارجی و نیز سیاست‌های مالی موجب شد کمترین تنش را در میان فرماندهان اقتصادی ببینیم و بشنویم. در حالی که هم محمود بهمنی و هم همتی با رییس سازمان برنامه و نیز وزیر اقتصاد به چالش رسیدند که سیاست‌های کدام نهاد به موج تورمی منجر شده است، این چالش‌ها در دوره آقای سیف دیده نمی‌شد.

مدارا با بخش خصوصی

 بخش خصوصی در ایران با وجود همه ضعف‌هایی که از نظر حجم فعالیت‌های اقتصادی نسبت به دولت دارد اما به هر حال پایه و اساس اقتصاد به حساب می‌آید. بررسی کارنامه محمود بهمنی‌، ولی‌الله سیف و عبدالناصر همتی در برخورد با بخش خصوصی نشان‌دهنده رفتار مداراجویانه‌تر و همراه با نگاه مثبت به فعالان خصوصی از سوی سیف است. آقای سیف در بیشتر نشست‌های شورای گفت‌وگوی دولت و بخش خصوصی حاضر بود و یا یکی از معاونان ارشد را به این شورا می‌فرستاد اما بهمنی و همتی در این باره با تکبر رفتار کرده‌اند. علاوه بر این هرگز شنیده نشد سیف تنگناهای بانک مرکزی را بر دوش بخش خصوصی بیندازد و آنها را مسوول افزایش نرخ ارز به جامعه معرفی کند و شهروندان را در برابر بخش خصوصی قرار دهد یا آنها را تهدید کند. انبوه گلایه‌های بخش خصوصی از بهمنی و نیز همتی و استبداد آنها نشان‌دهنده این موضوع است. بخش خصوصی بارها از همتی گلایه کرده است و همتی نیز آنها را عامل بدبختی‌ها معرفی کرده است.

 سیاسی کردن بانک مرکزی

همان‌طور که در صدر این نوشته آمد، بانک مرکزی شأن و شخصیتی فراتر از هر نهاد دیگر اقتصادی دارد. این نهاد به همین دلیل در کشورهای دیگر هرگز گریبان سیاست روز و سیاست خارجی را نمی‌گیرد و به کار تخصصی خود می‌پردازد. بررسی کارنامه سه رییس کل بانک مرکزی پشت سر هم تا امروز نشان می‌دهد همتی بیشتر از دو رییس دیگر به ویژه بانک مرکزی را در مسیر سیاست قرار داد و از ریاست بانک مرکزی اعتبارزدایی کرد. در حالی که بهمنی نیز با منتقدان دولت دهم دست به گریبان بود ولی‌الله سیف با درک موقعیت ممتاز بانک مرکزی کمترین دخالت در رفتار و گفتار را در سیاست به سوی بانک مرکزی کشاند.

ناراحت کردن شهروندان

 بانک مرکزی سکاندار سیاست‌های ارزی است و سیاست‌های ارزی به ویژه قیمت دلار در ایران یکی از کانون‌های توجه شهروندان است چون می‌دانند با افزایش نرخ ارز، قیمت کالاها افزایش می‌یابد. شهروندان در شرایط عادی و حتی در شرایط سخت ترجیح می‌دهند رییس کل بانک مرکزی از تهدید و تحقیر آنها و اندرز دادن و وعده دادن‌های بیهوده و امیدوارسازی‌های بی‌نتیجه احتراز کنند. در بررسی کارنامه سه رییس کل بانک مرکزی می‌توان به خوبی دید که در این زمینه ولی‌الله سیف کمتر وعده داد و کمتر شهروندان را تهدید کرد که اگر به بازار دلار بیایید سرمایه‌تان را از دست می‌دهید. این در حالی است که بهمنی و نیز همتی بارها از این وعده‌ها دادند و در عمل مردم دیدند رفتار بازار برعکس حرف آنها بوده است و ناراحت شدند.

اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژه
شناسه : 170217
لینک کوتاه :