رشد اقتصادی با درجه حرارت صفر
به گزارش جهان صنعت نیوز: در این رتبهبندی جایگاه ایران در شاخص توسعه انسانی و معیارهای سهگانه رشد اقتصادی، آموزش و بهداشت به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار در بهبود جایگاه اقتصادی ایران در سطح جهان مورد توجه قرار گرفته است. این ادعا در حالی مطرح میشود که حداقل طی یک دهه گذشته رشد اقتصادی ایران صفر درصد بوده و درآمد سرانه خانوارها به حداقل رسیده؛ مسالهای که ایران را در شاخصهای توسعهیافتگی به عقب رانده است.
بررسیها نشان میدهد در ارزیابی وضعیت اقتصادی هر کشور معیارهای چندگانهای از قبیل هزینه نسبی زندگی و نرخ تورم در تولید ناخالص داخلی لحاظ میشود تا بتوان سطح استانداردهای زندگی در هر کشور را مشخص کرد. بر این اساس کشورهایی که توانسته باشند تورم را در سطح مناسبی نگه دارند و ابزارهای لازم برای افزایش محصول ناخالص داخلی را در اختیار بگیرند، به جایگاه بهتری در رتبهبندی اقتصادی جهانی دست مییابند. مولفههایی که ما را به این درجهبندی میرساند نشان میدهد که کشورهای دارای قدرت برتر اقتصادی توانستهاند سطح رفاه بالایی را برای شهروندان کشورشان فراهم کنند. اما آیا ایران نیز توانسته در مسیر رشد و توسعه اقتصادی گام بردارد و حداقل رفاه را برای خانوارها فراهم کند؟
به نظر میرسد ایران طی حداقل یک دهه گذشته از این آزمون سرافراز بیرون نیامده است. به گواه آمارها متوسط رشد اقتصادی ایران طی یک دهه گذشته صفر شده است. به نظر میرسد منفی بودن محصول ناخالص داخلی در تمام این سالها غالب بوده و تنها در سالهایی، آن هم به دلیل افزایش فروش نفت رشد اقتصادی بهبود قابل توجهی را تجربه کرده است. بیثباتی جریان رشد اقتصادی طی این سالها و حرکت رو به پایین آن در بیشتر سالها در نهایت به کاهش شدید درآمد سرانه منجر شده است. به این ترتیب سهم خانوارهای ایرانی طی این سالها از تولید ناخالص داخلی کاهش قابل توجهی یافته و سطح رفاه نیز کمتر شده است. بدیهی است بیثباتی در قیمتها و افزایش هزینههای زندگی نیز بر این موضوع اثرگذار بوده و به سقوط طبقات متوسط به سطوح پایینتر اقتصادی منجر شده است.
با استناد به برآوردهایی که از وضعیت اقتصادی ایران میشود و موقعیتی که هماکنون اقتصاد در آن قرار دارد، باید پرسید رتبهبندی ایران از سوی رییس سازمان برنامه و بودجه بر اساس کدام معیار اقتصادی بوده است؟ وی در لابهلای صحبتهای خود به تحت فشار قرار داشتن خانوارها و کاهش قدرت خرید آنها نیز اشاره کرده، با این حال آن را ملاک مناسبی برای ارزیابی وضعیت اقتصادی نمیداند. جایگاه مناسب ایران در شاخص توسعه انسانی نیز به عنوان یکی دیگر از ملاکهای بهبود وضعیت اقتصادی نام برده شده است. این ادعا اما در حالی مطرح میشود که در تازهترین رتبهبندی اعلام شده ایران در جایگاه ۷۰ در بین ۱۸۹ کشور قرار گرفته و با چند پله سقوط همراه شده است. یکی از مولفههای اصلی برای سنجش وضعیت کشورها از منظر شاخص توسعه انسانی دسترسی به سطح مناسب زندگی، یعنی سطح اشتغال و بیکاری است. اندکی تامل در آمارهای مربوط به بیکاری نشان میدهد که حداقل طی یک سال گذشته بخش زیادی از مردم از بازار کار خارج شدهاند. هر چند بحران کرونا یکی از دلایل اصلی این موضوع بوده است اما وضعیت بازار کار ایران طی سالهای گذشته نیز چندان قابل قبول نبوده است و بخش زیادی از جامعه در مشاغل غیرپایدار مشغول کار هستند. به این ترتیب حتی با در نظر گرفتن این معیار نیز نمیتوان گفت اقتصاد ایران در جایگاه بالایی در سطح جهان قرار دارد.
به این ترتیب باید پرسید که ملاک و معیار مقامات دولتی در تبیین جایگاه اقتصاد ایران در سطح جهانی چیست؟ اگر رشد محصول ناخالص داخلی برای خانوارهای ایرانی رفاه و آسایش به همراه نیاورد چگونه میتوان آن را به عنوان یکی از مولفههای بهبود وضعیت اقتصاد ارزیابی کرد و در حالی که متوسط نرخ تورم در تمام این سالها از ۲۰ درصد بیشتر بوده و به بیانی ایران گرفتار بیماری تورم مزمن است چگونه میتوان پذیرفت که خانوارهای ایرانی از حداقلهای رفاهی برخوردارند؟
رشد شاخصهای اقتصادی
بر اساس صحبتهای محمدباقر نوبخت معاون رییسجمهوری و رییس سازمان برنامه و بودجه در ۴۲ سال گذشته اتفاقات زیادی به ما گذشت که روی اقتصاد ما اثر گذاشت. با همه مشکلاتی که داریم و رنج و فشار اقتصادی روی مردم، باید بپذیریم براساس معیارهای قدرت اقتصاد، ما جزو ۱۸ کشور بزرگ جهان هستیم. همه شاخصهای ما نشان میدهد رشد قابل توجهی داشتیم. اگر رفاه به معنای امکانات دسترسی است باید بگوییم امروز حتی یک روستا هم بدون برق نیست و امروز همه جادهها آسفالت هستند. چیزی که امروز در اختیار مردم است نسبت به گذشته خیلی بیشتر است. امکانات اینترنتی، بهداشتی، شبکه حملونقل و… امروز در اختیار روستاییان قرار دارد.
آنطور که وی میگوید، امروز برای مقایسه کشورها هدف توسعهیافتگی مورد ارزیابی قرار میگیرد. در دورهای رشد پنج تا هفت درصدی اقتصادی ملاک توسعهیافتگی بود. در ادامه، رشد اقتصادی به همراه عدالت ملاک توسعهیافتگی قرار گرفت و در ادامه توسعه انسانی ملاک قرار داده شد. اکنون مسائل سیاسی، علمی و زیستمحیطی نیز به ملاک و معیار توسعهیافتگی افزوده شده است. بسیاری از کشورهای توسعه یافته با نرخ بالای بیکاری روبهرو هستند. ما اشکالاتی داریم و ۴۲ سال درگیر جنگ و ترور بودیم و مشکلات داشتیم. اگر با معیارهای جهانی شاخص توسعه انسانی را بررسی کنیم درمییابیم در همه سالها نسبت به سالی که این محاسبه را شروع کردند وضع ما بهتر شده است. شاید این را با قیمت گوشت و مرغ مقایسه کنید، اما این شاخص توسعه انسانی با سه مولفه رشد اقتصادی، آموزش و بهداشت ارزیابی میشود.
با باور نوبخت، ما بر اساس شاخصهای اشاره شده، در تمام سالهای پس از پیروزی انقلاب نسبت به گذشته وضع بهتری داریم. ما جزو گروههای بالای توسعهیافتگی هستیم و در منطقه از منظر توسعه انسانی در جایگاه خوبی قرار داریم. از منظر علمی نیز در میان ۱۵ کشور دنیا قرار داریم؛ باید با نسل جوان صادق باشیم و دید واحد و گفتمان واحد درباره مسائل داشته باشیم اما ما جز کشورهای عقب مانده نیستیم.
رییس سازمان برنامه و بودجه گفت: اگر از منظر فردی به اقتصاد کشور نگاه کنیم نخستین موردی که مطرح میشود درآمد و هزینه است. این نابرابری با توجه به نوع نیازها وجود دارد. واقعیت این است که دولت به دلیل آنکه درآمدش به عوامل بیرونی بستگی دارد قدرت درآمدی اش کاهش یافته است و بخش خصوصی نیز برای سرمایهگذاری ملاحظات و مناسباتی دارد، از این رو از سوی دولت و بخش خصوصی سرمایهگذاری کافی صورت نمیگیرد و با رشد منفی سرمایهگذاری روبهرو هستیم.
نوبخت توضیح داد: تلاش کردیم طرحهای عمرانی خود را رها نکنیم و بالغ بر ۶۶ هزار و ۴۰۰میلیارد تومان در بخش عمرانی سرمایهگذاری کردیم و اگر این سرمایهگذاری انجام نمیشد دچار مشکل میشدیم. سال گذشته نتوانستیم ۵۰ هزار میلیارد تومان برای طرحهای عمرانی سرمایهگذاری کنیم اما این چند ماه تلاش کردیم این موضوع جبران شود. بین سالهای ۹۲ تا ۹۵ قیمت ارز را تا زیر ۴ هزار تومان تثبیت کردیم. برخی میگویند باید سالی ۳۰ درصد به نرخ ارز میافزودید درصورتی که ما نرخ ارز را تثبیت کردیم و مدیران امروز مدیران همان دوره بودند.
وی ادامه داد: دولت در آن دوره توانست نرخ دو رقمی تورم را یک رقمی کند و مدتها زیر یک رقم این تورم ثابت بود. در همان سالها رشد منفی اقتصادی را به رشد مثبت تبدیل کردیم. ما انتقاد مردم را به جان میخریم اما همین دوستان در همان سالها این شرایط را ایجاد کردند اما با اعلام تحریم و خروج آمریکا از برجام، همه دیدند چه اتفاقی رخ داد و تقاضای صوری برای تبدیل ریال به دلار رخ داد. معاون رییسجمهوری تاکید کرد: تلاش کردیم نیازهای مردمی را با قیمت دلار جدا کنیم از این رو دلار ۴۲۰۰ تومانی را ایجاد کردیم و این در شرایطی بود که قدرت ارزی بالایی داشتیم. امروز درآمد بیش از ۱۰۰ میلیارد دلاری ما به چند میلیارد دلار تقلیل یافته است و ایا میتوان توقع داشت با این چند میلیارد دلار با قدرت ۱۰۰ میلیارد دلار بازار را تنظیم کنیم؟
به اعتقاد وی، اگر دلار ۴۲۰۰ تومانی را برداریم چه اتفاقی رخ میدهد؟ باید نسبت به افراد خدمتگزار انصاف داشته باشیم و اینها در دولت یازدهم امتحان خود را پس دادند. این رضایت حاصل شد و مردم بیش از گذشته به دولت تدبیر و امید رای دادند. ما چقدر منابع مالی داریم و مگر نمیدانند ما به چه دلیلی درآمدهایمان کم است؟ قصد توجیه نداریم و برخی سیاستها نیز اشتباه بوده است. به خیلی از اسرار کشور دسترسی دارم اما نمیتوانم درباره محدودیتها با مردم صحبت کنم. اگر قرار است به دولت نمره بدهیم باید به این هشت سال نمره بدهیم.
به گفته وی، تلاش میکنیم در بخش زیر پوشش دولت، دهکهای پایین جامعه را پوشش دهیم و گاه رقم دریافتی این دهک به پنج تا شش برابر رسید. تلاش میکنیم به مردم کالاهای اساسی را بدهیم. درآمد ما در سال ۵۶ از نفت را با درآمدهای امروز مقایسه کنید و خیلی مسائل در آن دوره قابل سرمایهگذاری بود اما امروز ما با درآمد کمتر، این امور را انجام میدهیم. این در حالی است که درآمد ما چنددهم درآمد سال ۵۶ از نفت است. ما از همین منابع محدود در جهت جبران کاهش قدرت خرید و طرحهای زیربنایی استفاده کردیم.
با استناد به صحبتهای رییس سازمان برنامه و بودجه به نظر میرسد ملاک توسعهیافتگی و رفاه در اقتصاد ایران تفاوت زیادی با سایر کشورها دارد. هر چند بر اساس بایستههای علم اقتصاد توسعهیافتگی با خود افزایش رفاه و بهبود در وضعیت معیشتی خانوارها را به همراه میآورد اما در ایران توسعهیافتگی تنها افزایش سختیهای زندگی و مقاومت در برابر فشارهای اقتصادی را به همراه آورده است!
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهلینک کوتاه :