دیوار بی‌اعتمادی بین ایران و آمریکا

محمدقلی یوسفی * حتی اگر تمام دنیا با ایران دوست باشند، حتی اگر تمام تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران لغو شوند و بتوانیم بیش از حد معمول نفت صادر کنیم باز هم مشکلات و چالش‌های ایران سرجای خود باقی می‌مانند و ایران به سعادت لازم نخواهد رسید؛ چه آنکه سرچشمه مشکلات امروز اقتصاد ایران داخلی است و انواع و اقسام ویروس‌هایی که در داخل ایران وجود دارد شدت بیماری‌زایی اقتصاد را در سایه چالش‌های فرامرزی دوچندان کرده است.

به این ترتیب حتی اگر هیچ‌گونه مانع بین‌المللی سر راه پیشرفت ایران نباشد، استراتژی‌هایی که در داخل وجود دارد نمی‌توانند هدایتگر اقتصاد به مسیر پیشرفت باشند. با این حال مقامات ایرانی تلاش می‌کنند مشکلات را به اشکال مختلف به گردن تحریم‌ها بیندازند و بنابراین چنین تصور می‌شود که اگر تحریم‌ها برداشته شود راه غلبه بر مشکلات آسان می‌شود اما در جایی که درختی کاشته نشده چگونه می‌توان ثمره آن را دید؟ در عین حال چرا باید سرنوشت کشور را به تصمیمات دیگران گره زد و انتظار داشت که شکوفایی اقتصادی ایران از مسیر تصمیمات و سیاست‌های سایرین عبور کند؟

مقامات داخلی با اتکای صرف به برجام و تحولات سیاسی بر این عقیده‌اند که دستیابی به توافق با آمریکا می‌تواند مسائل مربوط به غنی‌سازی اورانیوم و ساخت سلاح هسته‌ای را در سطح بین‌المللی روشن کند و به تبیین جایگاه ایران در سطح جهانی منجر شود اما دیوار بی‌اعتمادی بین ایران و آمریکا به راحتی قابل حل نیست. هرچند انتظار می‌رفت در سایه توافق برجام شبهاتی که در خصوص ایران مطرح می‌شد برطرف شود اما این اتفاق نیفتاد و حال با تغییر دولت آمریکا و رفتن ترامپ و آمدن بایدن این توقع به وجود آمده که همه مشکلات ایران بازتاب سیاست‌های دولت ترامپ بوده و ایران به دنبال تغییر نقشه بین‌الملل نبوده است. اما اتخاذ سیاست‌های نامناسب در داخل و تندروی برخی جناح‌های سیاسی مانع از جلب اعتماد نهادهای بین‌المللی شده و همین موضوع احتمالات در خصوص عدم تغییر شرایط در دوره ریاست‌جمهوری آقای بایدن را نیز تضعیف کرده است. بنابراین قابل پیش‌بینی بود که رفتن آقای ترامپ مسائل را به راحتی حل نکند.

برخلاف آن چیزی که مقامات داخلی نشان می‌دهند در درون با بحران‌های متعددی روبه‌رو هستیم و اقتصاد ایران با مشکلات جدی مواجه است. هرچند این انتظار وجود دارد که رییس‌جمهور جدید آمریکا تحریم‌ها را لغو و مشکلات ایران را حل کند اما این اتفاق به راحتی نخواهد افتاد. به نظر می‌رسد آقای بایدن توجیحات لازم برای لغو تحریم‌ها را ندارد و با در نظر گرفتن منافع کشور آمریکا بی‌گدار به آب نمی‌زند. به این ترتیب برخلاف آنکه مقامات داخلی انتظار دارند دولت آمریکا سریعا در خصوص ایران تصمیم‌گیری کند اما این کشور عجله‌ای برای تصمیم‌گیری ندارد و ضرب‌الاجل ایران به آمریکا مبنی بر غنی‌سازی اورانیوم در خصوص عدم تصمیم‌گیری این کشور در خصوص برجام، در واقع تصمیم به خودکشی است.

با توجه به آنکه تنها چند ماه از عمر دولت ایران باقی مانده آمریکا تا زمان روی کار آمدن دولت جدید ایران منتظر می‌ماند تا قرارداد ماندگار و بلندمدتی با ایران منعقد کند نه قراردادی کوتاه‌مدت و بی‌حاصل. به این ترتیب دولت بایدن تا زمان اعلام نتایج انتخابات، کجدار و مریز با ایران طی خواهد کرد و سرنوشت ایران از آن زمان به بعد تنها به رفتار نهادهای داخلی بستگی خواهد داشت. در هر صورت مقامات داخلی تنها به تصمیمات و سیاست‌های کوتاه‌مدت بسنده کرده و برای دوره‌های بلندمدت چاره‌اندیشی نکرده‌اند و الان با این نگرانی مواجه هستند که در صورت تداوم چنین وضعیتی، فشارهای اقتصادی باعث ایجاد بحران‌های سیاسی و اجتماعی شود و بحران را عمیق‌تر کند؛ موضوعی که می‌تواند به افزایش نارضایتی‌های عمومی بینجامد.

* اقتصاددان

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 171795
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا