سوم اسفند و یک اشتباه راهبردی
جاوید قرباناوغلو * پرونده هستهای ایران در مرحله حساسی است و شخصا امیدوارم کار به سوم اسفند و اجرای مصوبه مجلس که به هر حال نوعی تکلیف برای دولت است، نرسد. در این مرحله شاهدیم که برخی واسطهها مثل فرانسه، قطر و عمان اعلام آمادگیها و اقداماتی برای تسهیل حلوفصل این پرونده کردهاند. این امر اما کافی نیست و به نظر من بهتر بود خود ما با توجه به ابراز تمایل بایدن این کار را کلید میزدیم و مانع از آن میشدیم که کار به سوم اسفند نرسد و مصوبه مجلس اجرا نشود.
به اعتقاد من اجرای این مصوبه تبعات بسیاری برای ایران خواهد داشت. مساله خروج از پروتکل الحاقی و توقف بازرسیها و کاهش دسترسیهای آژانس میتواند برای ما تبعات سنگینی داشته باشد. اولین اثر آن این است که موضع اروپاییها که این روزها سخت است و به آمریکا نزدیک شده، سختتر میشود و فشار مضاعفی را علیه خودمان از سوی اروپا و آمریکا احساس خواهیم کرد.
دومین مساله نیز این است که اجرای این مصوبه برای اسراییل و عربستان که از مدتها قبل فعال شده بودند تا آمریکا به برجام برنگردد، حکم عروسی را دارد و از این مساله بسیار خوشحال خواهند شد و این برای ما اصلا مناسب نیست.
ضمن اینکه ورود به این مرحله برای مردم ایران نیز تبعاتی خواهد داشت. برای درک این تبعات باید توجه داشت که هنوز تحریمها علیه ایران لغو نشده و طبیعی است که بایدن بخواهد از این تحریمها که در زمان سلف او تصویب شده و ایران را به گوشه رینگ انداخته، به عنوان ابزار چانهزنی و امتیازگیری استفاده کند. این صورت مساله است و باید دید بهترین راهبرد برای حل این مساله چیست.
به نظر من بهترین راهبرد آن است که ایران و آمریکا با توجه به ترکیب تیم بایدن که به تعبیر همه کارشناسان متشکل از خبرهترین کارشناسان در حوزه برجام است، اعلام کنند که نیازی به واسطه نیست و میتوانیم با خود آمریکا مذاکره کنیم تا هر دو طرف به صورت همزمان به برجام برگردند به گونهای که آثار ملموس آن را هر دو طرف مشاهده کنند یعنی آمریکا ببیند که ما از آن پنج گام طی یک بازه زمانی مشخص عقبنشینی میکنیم و آنان نیز متعهد شوند که در همان بازه زمانی تمام تحریمهایی که از زمان خروج ترامپ از برجام اعمال شده را لغو کنند و تعهداتی که آمریکا و غرب در برجام برعهده داشت و اجرا نکرد را اجرا کنند.
در شرایط کنونی، بهترین گزینه این است و فرصت دادن به واسطهها که قطعا در پی منافع خودشان هستند کار چندان عاقلانهای نیست. البته مذاکره مستقیم نافی فعالیت واسطهها نیست و میتوان به صورت موازی از هر دو راهبرد استفاده کرد به خصوص که مقام معظم رهبری قبلا گفته بودند اگر بتوان تحریمها را لغو کرد، یک لحظه هم نباید درنگ کرد. باید وارد فاز گفتوگوی مستقیم با آمریکا شد.
دقت داشته باشید که این تابوشکنی نیست. سابقه نیز دارد. موضوع گفتوگو نیز مشخص است و فعلا برجام است و بعدا هم با رعایت پروتکلها قابل تسری به موضوعات دیگر است.
مساله این است که در ایران برخی تصور میکنند اگر ما غنیسازی ۲۰ درصدی را افزایش دهیم و از سوی دیگر با اجرای مصوبه مجلس به پروتکل الحاقی پایبند نمانیم، قدرت چانهزنی ما بالا میرود! به نظر من اما این یک اشتباه و استراتژی غلط است. درست است که ما فعلا مقاومت کردهایم و ترامپ در سیاست فشار حداکثری خود شکست خورد اما این شکست به معنای پیروزی ما نیست. اقتصاد ما کوچکتر شد و روزبهروز از مسیر توسعه عقب افتادیم. در تامین معیشت مردم مشکلات داریم و اکنون در موضوع کرونا و واکسیناسیون نیز مسائلی داریم. اینها واقعیتهایی است که نه میتوان آن را نادیده گرفت و نه میتوان به سیاستهایی گره زد که تصور میکنیم اگر اجرا شود، نتیجه مطلوب دارد زیرا واقعا معلوم نیست که آن سیاستها طبق روالی که تصور میکنیم، جلو برود.
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :