حذف صفر، آری یا خیر
به گزارش جهان صنعت نیوز: اصلاح واحد پول یا حذف چند صفر از واحد پول کشور به یکی از نیازهای اقتصادی کشور برای تسهیل در مبادلات تجاری تبدیل شده است. این موضوعی است که از سالها پیش در دستور کار بانک مرکزی قرار داشته است. حذف صفر از پول ملی اقدامی است که با هدف افزایش ارزش اسمی پول صورت میگیرد. بنابراین با توجه به وضعیت تورم در ایران در سالهای اخیر و عزم دولت به اجرای طرح تحول اقتصادی که بخشی از آن را تغییر واحد پول تشکیل میدهد و مزایایی که برای این سیاست بیان شده است، چگونگی فرآیند انجام و بررسی آثار چنین اقدامی بر تورم بسیار ضروری به نظر میرسد.
چرا حذف صفر
در شرایط تورم شدید، یعنی زمانی که قیمتها با سرعت زیاد و بیتناسب بالا میروند، روابط عادی اقتصادی مختل میشود و افکار به سمت عدم اطمینان به آینده اقتصاد سوق پیدا میکند. تحت این شرایط به تدریج وظیفه پول به عنوان وظیفه مبادله از بین میرود و مردم اعتماد خود را به پول ملی از دست میدهند، به عبارت دیگر در یک روند برهمافزا عکسالعمل مصرفکنندگان و سرمایهگذاران نسبت به افزایش قیمتها و پیشبینی آنها مبنی بر اینکه افزایش قیمتها در آینده مسیر فزاینده خواهد داشت، باعث میشود در جامعه احساس بیاعتمادی نسبت به ارزش واقعی پول ایجاد شود. این احساس آثار روانی تورم است که در جامعه پیدا میشود و موجب میشود با افزایش هزینه زندگی قیمت کار یا هزینه دستمزد نیز رو به فزونی گذارد و اقتصاد در وضعی قرار گیرد که قیمتها و دستمزدها بر یکدیگر سبقت جویند. در این وضعیت، پول کشور در زمره پولسوزان قرار میگیرد یعنی پولی که دست دارنده را میسوزاند و دارنده به جای اینکه آن را نگه دارد با خرید کالاها آن را از خود دور میکند. محیط تورمی شدید در رفتار اقتصادی افراد تغییر ایجاد میکند و آنها را به حفظ ارزش داراییهای خود از طریق نگهداری طلا، ارزهای باثبات، کالاها و خدمات بادوام ترغیب میکند و باعث میشود پسانداز ملی به مسیری غیر از سرمایهگذاری کانالیزه شود. در نتیجه این اقدامات ممکن است به دلیل تورم شدید، اقتصاد در لبه پرتگاه رکود اقتصادی نیز قرار گیرد. در چنین شرایطی سیاستگذاران به فکر تغییر واحد پول میافتند تا از عواقب منفی ناشی از سرعت شدید تورم یا همان ابرتورم جلوگیری کنند.
اصلاح پولی یا تغییر واحد پول سیاستگذاری و برنامهریزی با هدف بهبود شرایط پول ملی یک کشور است. یک دسته از اصلاحات پولی ساختاری و بنیادی است که از طریق اتخاذ سیاستهای پولی با پشتیبانی سیاستهای ارزی و مالی مکمل جهت حفظ ارزش پول ملی کشور در حوزه داخلی (ثبات سطح عمومی قیمتها یا همان نرخ تورم) و خارجی (حفظ ارزش برابری با سایر اسعار) نمود مییابد. دسته دیگر اصلاحات پولی تنها به تغییرات سطحی و روبنایی توجه دارد که معمولا به مفهوم تغییر قطعهای اسکناس و مسکوک است و میتوان آن را به سه دسته کلی تغییر نام واحد پول یک کشور، حذف چند صفر از واحد پول و ترکیبی از هر دو روش گفتهشده طبقهبندی کرد. در برخی موارد دیده شده که کشورها همراه با اصلاح قطعهای اسکناس و مسکوک مبادرت به تغییر دستوری نرخ برابری پول ملی با اسعار جهانی میکنند. علاوه بر آن، تشکیل اتحادیههای پولی نظیر منطقه پولی یورو نیز در زمره اصلاحات پولی ارزیابی میشود.
به طور کلی ارزشگذاری مجدد پول ملی شامل فرآیندی است که به موجب آن مقیاس واحد پول یک کشور برای دستیابی به مجموعهای از اهداف مالی و اقتصادی با حذف تعدادی از صفرهای پول ملی تغییر میکند. وجود تورمهای بالا و مستمر، کشورها را در معرض کاهش مداوم ارزش پول ملی قرار میدهد. این امر محاسبه و عملیات حسابداری و نیز ارزیابی پروژهها را بسیار مشکل کرده، پول ملی را در مقابل اسعار خارجی، بیارزش جلوه میدهد به طوری که هر واحد پول خارجی معادل واحدهای بسیار زیادی از پول داخلی میشود. از همه مهمتر اینکه حاصل چنین شرایطی بروز بیثباتی، تشدید انتظارهای تورمی و شروع بیاعتمادی در اقتصاد خواهد بود. از این رو در طول دهههای اخیر مشاهده میشود بسیاری از کشورهایی که با تورمهای بالا مواجه بودهاند، سعی در تغییر واحد پول ملی خود داشته و حتی برخی کشورها چندین بار اقدام به چنین کاری کردهاند. کشورهایی که در شرایط نامطمئن و بیثبات و بدون انجام اصلاحات سیاستی و تثبیتی اقدام به تغییر صفرهای پول خود کردهاند، به نتایج مورد نظر دست نیافتهاند اما کشورهایی که با اقدامهای اصلاحی و تثبیتی، زمینه را برای تغییر واحد پولی فراهم کردهاند، به هدف خود رسیدهاند.
توهم پولی
تغییر واحد پول از جمله اقدامات سیاستی با هدف تسهیل درک، استفاده و مدیریت پول ملی از طریق ارائه آن در مقیاسی جدید و ارزشهای بالاتر است. به عبارت دیگر، تغییر واحد پول عبارت است از حذف تعداد مشخصی صفر از پول ملی و بیان هر آنچه به پول ملی مربوط میشود، اعم از قیمت کالاها و خدمات فروختهشده در داخل کشور، حقوق و دستمزدها، پساندازها، مقرریها، بدهیها، اجارهها و دیگر تعهدات پرداخت و نرخ ارز و مالیاتها در قالب یک مقیاس پولی جدید.
وقتی پول یک کشور دارای تعداد زیادی صفر باشد به طور معمول توهم پولی نزد آحاد آن جامعه بیشتر است. این امر انتظارات تورمی را افزایش میدهد که به نوبه خود بر روند افزایش قیمتها موثر است. با اجرای برنامه اصلاح پولی و حذف صفر از پول ملی از اثر انتظارات تورمی کاسته شده و روند قیمتها به سمت پایین تعدیل میشود. البته مهم نیست بانک مرکزی مجری طرح تا چه حد به مردم اطمینان خاطر داده باشد که تغییر واحد پول تاثیری بر تورم ندارد. به هر حال همواره نااطمینانی (به ویژه زمانی که بانک مرکزی از اعتبار خوبی برخوردار نباشد) در بین مردم نسبت به نظرهای اقتصاددانان و سیاستمداران وجود دارد که میتواند موجب تشدید انتظارات تورمی ناشی از تغییر واحد پول شده و به جای کاهش انتظارات تورمی به افزایش آن بینجامد. همچنین مشاهده شده در کشورهای مجری برنامه اصلاح پولی، گرد کردن قیمت کالاها و خدمات به سمت بالا نیز آثار تورمی بر جا گذاشته است. بنابراین برای تخفیف آثار ناخوشایند ناشی از اجرای برنامه اصلاح پولی، لازم است بانک مرکزی همراه با برنامههای آموزشی جهت آگاهی آحاد جامعه، سیاستهای ضدتورمی را نیز به اجرا درآورد. ارزشگذاری مجدد پول (که گاهی اوقات به عنوان اصلاح پولی از آن یاد میشود) اغلب به عنوان آخرین راه چاره برای مقامات پولی در اقتصادهایی که دچار تورم بالا هستند و در آنها پول جاری داخلی کمترین ارزش داخلی و بینالمللی را دارد، به حساب میآید. این سیاست برای به دست آوردن اعتماد عمومی مردم به اقتصاد داخلی و سیاستهای اقتصادی اجرا شده، به کار میرود.
تغییر واحد پول ملی میتواند به عنوان قسمتی از بسته اصلاحات سیاسی و اقتصادی قلمداد شود. همچنین برنامه تغییر واحد پول ملی میتواند وسیلهای برای بازگرداندن اعتبار پول ملی مانند ترکیه با حذف شش صفر یا معیاری برای احیای دوباره حاکمیت پولی توسط دولت و بازگرداندن اطمینان شهروندان به پول ملی باشد. زمانی که کشورها شرایط ابرتورم را تجربه میکنند، این امر باعث غیرجذاب شدن پولهای ملی و استفاده از واحدهای پول خارجی میشود. در این حالت، ارزشگذاری مجدد پول ملی برای مقابله با دلاریزه شدن اقتصاد صورت میگیرد مانند برزیل، آرژانتین و پرو.
به طور کلی، کشورهایی که دارای تورمهای فوقالعاده شتابان بودهاند، اقدام به اجرای برنامه اصلاح پولی کرده و از آن منتفع شدهاند اما بررسیها نشاندهنده این واقعیت است که کشورهای یادشده تا به مرز ناچاری نرسیدند، به لحاظ هزینههای بالای مطالعاتی و عملیاتی، دست به این عمل نزدهاند. گفتنی است برخی کشورهای مبادرتکننده به این اقدام، تجربه تورمهای ۵۰۰۰ درصدی را داشته و تقریبا تمامی کشورهایی که تغییر واحد پول دادهاند، تورمهای بالای ۱۰۰ درصد را تجربه کردهاند. یکی از وجوه مشترک کشورهایی که اصلاح پولی انجام دادهاند، بسترسازی برای انجام آن است. تمام کشورهایی که اقدام به اصلاح پولی کردهاند، زمانی توانستند از مزایای طرح بهرهمند شوند که در ابتدا نرخ تورم را با اقدامات و سیاستهای اصلاحی، کنترل کنند. در واقع کشورهایی که بدون توجه به این امر هزینههای سنگین ناشی از تغییر واحد پولی را پذیرفتند طی تنها دو تا پنج سال بعد نیازمند اصلاح دیگری در واحد پولی خود شدند.
علاوه بر مورد فوق، نکته مشترک دیگر در تجربه کشورهای موفق مجری طرح اصلاح پولی، لحاظ کردن این برنامه در بسته سیاستی ثبات مالی است به عبارت دیگر، در اکثر این کشورها مجموعه برنامه اصلاح ساختاری بخش مالی با هدف حصول به شرایط ثبات پیگیری میشد که برنامه اصلاح پولی بخشی از آن را تشکیل میداد. سیاستگذاران اقتصادی در کشورهایی که با تورم لجامگسیخته مواجه میشوند ناچار به اتخاذ تصمیماتی جهت کسب وجوه بینالمللی در کنار جلب اعتماد افکار عمومی داخلی هستند. مستقیمترین ابزار برای مهار تورم و دستیابی به اهداف پیشگفته، اجرای برنامه ثبات اقتصادی است. این برنامه معمولا بر اساس نرخ ارز یا رویکرد پولی تنظیم میشود که صندوق بینالمللی پول نیز از طریق برنامه توافق پشتیبانی از آن حمایت میکند. برنامه تغییر واحد پول زمانی خیلی موفق است که در یک فضای باثبات اقتصادی، تورم در حال کاهش، نرخهای ارز پایدار، انضباط مالی و انتظارات عقلایی و محتاطانه از اعتبار سیاستهای تثبیت اقتصادی، به اجرا در آمده باشد.
اساسا گذر به پول جدید در دو مرحله انجام میپذیرد: در مرحله اول اسکناسهای قدیمی و جدید برای مدت زمان مشخصی، به موازات همدیگر در جامعه مورد پذیرش واقع میشوند. پس از مدتی پول قدیمی فاقد ارزش میشود. این مدت زمان را دولت مشخص میکند و لزوم این مدت زمان برای کشورها یکسان نیست. مثلا این مدت زمان تعیین شده برای کشورهای عضو اتحادیه اروپا در گذر به یورو سه سال و در ترکیه یک سال در نظر گرفته شده بود. در مرحله دوم بعد از گذشت چند سال واژه جدید از واحد پولی حذف میشود. اکثر کشورها بدین صورت اقدام به گذر از پول قدیم به پول جدید کردهاند.
هزینههای اصلاح واحد پول
مهمترین دلایلی که برای حذف صفر از پول ملی عنوان میشود بیان کرد، به اختصار عبارتند از: برطرف کردن مشکلات فنی و اجرایی ناشی از کاربرد اعداد بزرگ در صورتحسابهای مالی و ماشینهای محاسباتی، بازگرداندن اعتماد به پول ملی به عنوان یکی از نمادهای هویت ملی، بسترسازی برای کاهش تورم، ایجاد تسهیل در معاملات تجاری، صرفهجویی در وقت افرادی که با مسائل پولی سر و کار دارند، کاهش سرانه اسکناس در گردش و صرفهجویی در هزینه انتشار حجم بالای اسکناس و کسب اعتبار بینالمللی در بازارهای سرمایه.
برخی از دلایل ذکرشده در فوق مکمل یکدیگر هستند. مثلا بازگرداندن اعتماد به پول ملی، اعتبار و پرستیژ یک کشور را نزد سازمانهای بینالمللی (از جمله صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی و…) افزایش میدهد و استفاده از منابع مالی بازارهای سرمایه با انتشار اوراق قرضه در سطح بینالمللی را تسهیل میکند. عدم اعتماد به پول ملی در برخی از کشورهایی که به صفر کاهی از پول ملی خود اقدام کردهاند (مانند روسیه، ترکیه، آذربایجان) موجب شده بود که مردم پساندازهای خود را به ارزهای معتبر بینالمللی نگهداری کنند و پول ملی به پول سوزان تبدیل شود که ویژگیهای آن بر اقتصاددانان پوشیده نیست.
در برخی از موارد انگیزههای سیاسی در ترغیب دولتها به «صفرکاهی» از پول ملی تاثیر بسزایی داشته است. دولت نیکاراگوئه در سال ۱۹۸۸ تنها سه روز به اتباع کشور یا دارندگان پول ملی قدیم برای تعویض آنها نیز با اسکناسهای جدید مهلت داده بود. در برخی از کشورهای آفریقایی نیز تعویض پولهای ملی که به خارج انتقال یافته یا در اختیار برخی از گروههای رقیب قرار داشته است امکانپذیر نبوده است. دولت لائوس در سال ۱۹۷۶ برای تعویض پولهای قدیم با اسکناسهای جدید تنها یک روز وقت تعیین کرده بود. بدیهی است که در این موارد، کسب در آمد (به سبب بیارزش شدن اسکناسهای قدیم) یا ضربه زدن به گروههای خاص یکی از مولفههای مورد نظر است. طرفداران و مخالفان اصلاح پولی دلایلی در موافقت و مخالفت با اصلاح پولی بیان کردهاند که به اختصار بیان میشود.
منافع اصلاح پولی
کاهش حجم اسکناس، یکی از منافع اصلاح پولی است. سرانه اسکناس در ایران، ۱۱۴ برگ است در حالی که این میزان در اروپا تنها ۱۰ تا ۱۲ برگی است. حجم اسکناس در کشور ما با متوسط جهانی نیز فاصله زیادی دارد. این حجم بالا ضرورت استفاده کمسابقه از دستگاههای پولشمار را موجب شده و در عین حال زمینه اتلاف وقت در بانکها و مبادلات روزمره را نیز فراهم آورده است. در حال حاضر عملا واحد پول ایرانی که همان ریال است، مورد استفاده قرار نمیگیرد و خود به خود از ادبیات روزمره مردم حذف شده است. حجم بالای اسکناس برای حملونقل آن نیز مشکلات زیادی ایجاد میکند. از این مشکلات اگرچه با توسعه بانکداری الکترونیک کاسته خواهد شد اما صورتمساله همچنان به قوه خود باقی خواهد بود. وقت و زمان زیادی که برای عملیاتهای مالی در ادارات و بانکها صرف میشود ناشی از همین حجم بالای پول در کشور است.
کاهش هزینه چاپ و امحاء اسکناس در کشور، از دیگر منافع اصلاح پولی است. هزینه چاپ و امحاء اسکناس نیز از مشکلات تبعی حجم بالای اسکناس در کشور ایران است. گفته میشود هزینه چاپ اسکناس در ایران چیزی در حدود ۱۵۰ میلیارد تومان است. در واقع هر سال هزینه هنگفتی صرف چاپ اسکناس میشود. در عین حال به واسطه همین حجم بالای فرسوده شدن اسکناسهای در حال گردش نیز سرعتی چندان مییابد که این استهلاک اسکناس در کشور منجر به ضعف سیستم بانکی کشور میشود که هنوز نتوانسته آنطور که باید بانکداری الکترونیکی و بهرهگیری از کارتهای اعتباری را ترویج دهد. از طرف دیگر امحاء آنها مشکل دیگری است که سیستم بانکی را درگیر خود میکند.
سادگی مبادلات و ترازنامههای مالی از دیگر منافع اصلاح پولی است. مبادلات کنونی در حالی انجام میشود که دستگاههای دولتی و غیردولتی با صفرهای زیادی سروکار دارند؛ صفرهایی که عملا تلفظ هم نمیشود اما در ترازنامههای مالی درجشان ضروری است. در واقع نگهداری سادهتر حسابها، ارقام و ترازنامهها و نقلوانتقال سهلتر پول از نتایج حذف سه صفر از واحد ریال است. به این ترتیب نیاز به استفاده از چکپولها نیز کاهش مییابد و واحد اصلی پولی جایگاه خود را خواهد یافت. همچنین کمتر شدن صفرهای دست و پاگیر در محاسبات، باعث میشود در ثبت دفاتر مالی و حسابداری اشتباهات احتمالی کاهش پیدا کند و حسابداری و کنترل محاسبات مالی پیچیده نیز آسانتر شود.
تقویت پول ملی و ارزش اسمی آن در مقایسه با سایر ارزها منفعت دیگر اصلاح پولی است. حذف شدن سه صفر در عین اینکه تبادلات پولی با سایر کشورها را سادهتر میکند، تقویت جایگاه پول ملی در حوزه بینالملل را به دنبال خواهد داشت. برای ملموستر شدن موضوع میتوان در نظر گرفت که در صورت حذف سه صفر از ریال ایران، یک دلار آمریکا به جای ده – هزار ریال، ده ریال معامله میشود. این در واقع همان افزایش ارزش اسمی پول ملی است. البته باید توجه داشت آنچه به افزایش ارزش واقعی و ثبات کامل پولی در این حوزه منجر میشود، افزایش تولید ناخالص داخلی و رونق اقتصادی است که لازم است دولت در هر دو مورد اقدام کند.
اصلاح پولی اثرات مثبت روانی در جامعه ایجاد میکند. افزایش اعتماد به پول ملی از یک سو رویکرد به ارزهای خارجی را تا حدودی کاهش میدهد و از سوی دیگر به نوعی از نظر روانی در جامعه تاثیرگذار است. وقتی صفرها از پولی حذف میشود مردم از لحاظ روانی احساس میکنند که پول کمتری را در مبادلات روزمره هزینه میکنند و همان میزان کالا و خدمات قبل را دریافت مینمایند، در نتیجه آرامش اعصاب ملایمی به لحاظ روانشناسی دریافت میکنند.
از دیگر فواید حذف سه صفر میتوان به کاهش آلودگی میکروبی در جامعه و افزایش سطح بهداشت جامعه، صرفهجویی در وقت و هزینهها، اشغال فضای کمتر آمار و اطلاعات مالی در حافظه و هارد رایانهها، نقلوانتقال سهلتر پول و کاهش آثار روانی تورم اشاره کرد.
معایب اصلاح پولی
طرح حذف سه صفر مخالفانی هم دارد که معتقدند حذف صفرها به بروز مشکلاتی منجر میشود و حتی سبب میشود برخی اسکناسهای ریز و سکههای مورد استفاده مردم در این تغییرات گم و فاقد ارزش شوند. آنها معتقدند کاهش تعداد صفرهای اسکناسهای با ارزشگذاری پول ملی بیربط است و با این کار هیچ تغییری در فرآیندهای اقتصادی ایجاد نمیشود و فقط نابسامانی به وجود میآید و علاوه بر اینکه در جامعه تنش ایجاد میکند، اتفاق اقتصادی خاصی را در پی ندارد و تا مردم خودشان را با اسکناسهای جدید تطبیق دهند جامعه تا حدی متلاطم خواهد شد. به اعتقاد این دسته از مخالفان معمولا راهکار حذف صفر در کشورهایی استفاده میشود که تعداد صفرهای اسکناسشان زیاد است و این امر نهتنها در کاهش تورم و تقویت ارزش پول ملی تاثیری ندارد بلکه میتواند باعث ایجاد تورم نیز شود، زیرا ارزش اسکناس را کاهش میدهد. همچنین شاخصهای واقعی اقتصاد با حذف صفرها متأثر نمیشود و آثار این سیاست کوتاهمدت است و در بلندمدت تاثیر اقتصادی خاصی در کشور ندارد.
از جمله آسیبهایی که مخالفان طرح حذف سه صفر نام بردهاند میتوان به موارد زیر اشاره کرد: تحمیل هزینه چاپ اسکناس و ضرب مسکوکات جدید، اختلال در قیمتگذاری کالاها در کوتاهمدت، سردرگمی مردم در کوتاهمدت و تلاطم جامعه تا تطبیق با وضعیت جدید، احتمال فرار سرمایه از کشور به علت نابسامانی بازار پولی، کاهش ارزش اسکناس و ایجاد تورم، بیربط بودن تعداد صفرهای اسکناس با ارزشگذاری پول ملی، عدم تغییر در فرآیند اقتصادی، فاقد ارزش شدن و گم شدن برخی اسکناسها و سکههای ریز در دست مردم در مبادلات روزمره، ایجاد مشکلات در صورت عدم همراهی مردم با طرح نسبت به پول جدید و کاهش صادرات به علت افزایش ارزش پول ملی.
تاثیر حذف صفر بر تورم
برداشتهای متفاوت درباره آثار برنامه اصلاح قطع پول بر تورم (به مفهوم افزایش عمومی و پایدار سطح قیمتها) وجود دارد. به لحاظ کارکردی نمیتوان انتظار داشت تورم (اعم از آنچه تک تک مصرفکنندگان در خریدهای روزانه احساس میکنند یا آنچه به مخارج یک مصرفکننده نوعی و متوسط اقتصاد اصابت میکند) تابعی از واحد پولی باشد. مروری اجمالی بر ادبیات وسیع و گسترده موجود در خصوص عوامل ایجادکننده تورم دامنه وسیعی از عوامل حقیقی اقتصادی (نرخ افزایش مخارج مالی دولت و نحوه تامین کسری بودجه، نرخ رشد نقدینگی، حجم تولید ناخالص داخلی و میزان عرضه کالاها و خدمات، نرخ تورم اقتصاد جهانی یا شرکای عمده تجاری و…) را به عنوان عوامل اصلی ایجاد و تداوم تورم در کلیه اقتصادها معرفی میکند. نحوه تاثیرگذاری عوامل یادشده بر تورم کلیه جوامع – صرفنظر از واحد پول ملی آنها کاملا یکسان بوده و از قوانین مسلم اقتصادی تبعیت میکند.
یکی از موارد و شاید مهمترین بهانهای که برای حذف صفر از پول ملی توسط دولتها وجود دارد تورم است. تورم یعنی درصد تغییر قیمتها، رشد نقدینگی و افزایش عرضه پول و در نتیجه افزایش حجم پول موجب رشد تورم میشود. در این راستا سه نظریه بین صاحبنظران وجود دارد: اول، حذف سه صفر باعث افزایش یا ایجاد تورم میشود. دوم، حذف سه صفر باعث کاهش تورم میشود و در نهایت طبق نظریه سوم، حذف سه صفر تاثیری در تورم ندارد.
گروه اول یعنی نظریات افزایش تورم معتقدند این راهکار در کشورهایی باید اجرا شود که تعداد صفرهای اسکناس شان زیاد باشد. چون با اجرای حذف سه صفر ارزش اسکناس کاهش پیدا میکند و تورم زیاد میشود زیرا اسکناسهای با صفر زیاد به خاطر وجود اسکناسهای با صفر کمتر بیارزش میشوند و جابهجایی کامل اسکناسهای قدیم و جدید به یک دوره نسبتا طولانی نیاز دارد که طولانی بودن این مدت زمینه را برای افزایش تورم فراهم میکند، مثل آنگولا، جمهوری کنگو و نیکاراگوئه که با وجود حذف صفرها همچنان تورم بالایی را تجربه میکنند.
گروه دوم یعنی نظریات کاهش تورم معتقدند چون با اجرای طرح حذف صفر از پول ملی حجم پول در گردش که هم اکنون در کشور ایران بیش از هشت میلیارد قطعه است کاهش پیدا میکند و همچنان که قدرت خرید افزایش مییابد، تورم نیز کاهش خواهد یافت و اگر بعد از اجرای طرح حذف سه صفر تورم پیش بیاید، نمیتوان گفت به این خاطر بوده است بلکه به این دلیل بوده است که اقتصاد قادر به تولید نیست و عرضه کمتر از تقاضا است؛ مانند ترکیه اجرای طرح حذف سه صفر فقط در کوتاهمدت باعث افزایش موردی قیمتها آن هم در کالاهایی با قیمت خرد میشود. مثلا کالایی که قیمت آن کمتر از ۱۰ ریال است چون خرد نداریم رند میشود و به ۱۰ ریال میرسد.
گروه سوم معتقدند که اجرای طرح حذف صفر از پول ملی تاثیری در تورم ندارد یا تاثیر آن بسیار اندک است، تورم درصد تغییر قیمتهاست و تعداد صفرهای پولها تفاوت عمده و چشمگیری در درصد تغییرات ایجاد نمیکند که بتواند در نرخ تورم تاثیر گذار باشد. ممکن است در کوتاهمدت عدهای بخواهند اسکناسهای قدیمی را سریعتر خرج کنند و به این دلیل خریدهای خود را زودتر انجام دهند این امر زمانی اتفاق میافتد که مردم برای تبدیل اسکناسهای خود با مشکل مواجه باشند که میتوان از این عمل جلوگیری کرد. خرید زودتر میتواند افزایش قیمت موردی را به دنبال داشته باشد ولی در شاخص تغییر قیمتها تاثیرگذار نیست.
تاثیری که حذف صفر میتواند بر سطح عمومی قیمتها داشته باشد از دو جنبه یکی بحث گرد کردن بعضی از قیمتها و دیگری اجحاف قیمتی است. مشکل گرد کردن قیمتها به این صورت است که پول جدید برای خرید ارزانترین کالا فاقد کوچکترین قطع مناسب باشد. در بعضی مواقع نیز ممکن است قیمت بعضی از کالاها را نشود با ترکیب سکه و اسکناس پرداخت کرد. مساله دوم اجحاف قیمتی است به این شکل که وقتی پول جدید معرفی شد بعضی فروشندگان قیمت کالاها را بالاتر اعلام کنند با این تصور که خریداران قادر به تطبیق قیمت آن کالا با قبل از تغییر واحد پول نیستند. برای مشکل اول یعنی گرد کردن قیمتها کالاهایی که کمترین قیمتها را دارند باید با شناسایی این دسته از کالاها، سعی شود قطع اسکناس و مسکوک جدید به گونهای تعیین شود که امکان تسویه مبادلات وجود داشته باشد. در مورد اجحاف قیمتی علاوه بر کنترل قیمتها بعد از اصلاح پولی باید با همکاری نهادهای ذیربط، فروشندگان برچسب قیمتها را بالاتر نزنند و دو برچسب قیمت به پول جدید و پول قدیم در معرض دید خریداران قرار گیرد که امکان مقایسه و اطمینان از عدم تغییر قیمتی حاصل شود.
تاثیر سیاسی حذف صفر
در نظامهای سیاسی دموکراتیک، استفاده از حذف صفر پول ملی، میتواند تاثیر مهمی در انتخاب مجدد یک حزب داشته باشد. البته حذف صفر از پول ملی میتواند تاثیر معکوس داشته باشد و موجب شکست سیاستهای اقتصادی یک دولت و حزب شود. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان پول واسطه مبادلات است که امکان مبادلات در اقتصاد را تسهیل میکند. برخی دیگر از کارشناسان بر این باورند که پول نهتنها واسطه مبادلات اقتصادی است بلکه بر هویت ملی شهروندان و اقتدار دولت نیز تاثیر میگذارد؛ بنابراین پول میتواند به عنوان ابزاری برای تحکیم هویت ملی و سیاسی ملتها به شمار رود؛ بنابراین حذف صفر از پول ملی میتواند بر دیدگاه شهروندان نسبت به وضعیت اقتصادی و هویت ملی کشورشان تاثیر گذار باشد. اگر شهروندان یک کشور همواره انتظار کاهش ارزش پول ملی خود را داشته باشند، این مساله موجب نگرانی مقامهای دولتی خواهد شد. دولت باید با حفظ ارزش پول ملی، اعتماد شهروندان خود را نسبت به پول ملی کشور افزایش دهد و مانع از این شود که شهروندان به ارزهای خارجی روی آورند. دموکراسی و نظام دموکراتیک سیاسی کشورها نیز تاثیر زیادی در اتخاذ سیاست حذف صفر از پول ملی دارد. نتیجه اینکه هر چقدر نظام سیاسی یک کشور دموکراتیکتر باشد، نظام سیاسی آن کشور در برابر حذف صفر از پول ملی مقاومت کمتری میکند.
نکته دیگر اینکه از فشارهای صندوق بینالمللی پول برای اجرای برنامه حذف صفر از پول ملی نباید غافل شد. پس عوامل و متغیرهای خارجی نیز بر اتخاذ سیاست حذف صفر از پول ملی موثر است. صندوق بینالمللی پول برای اعطای وام و تسهیلات به کشورها از آنها میخواهد تا اصلاحات ساختاری را در اقتصاد خود ظرف مدت معینی انجام دهند که بخشی از این اصلاحات مربوط به حذف صفر از پول ملی آنها است؛ بنابراین فشار صندوق بینالمللی پول، عامل تاثیرگذاری در اتخاذ این سیاست است. نکته دیگر اینکه اگر کشوری در گذشته از سیاست حذف صفر از پول ملی استفاده کرده باشد، احتمال استفاده مجدد از این سیاست افزایش خواهد یافت و دولتهای بعدی مقاومت کمتری در برابر اجرای این سیاست خواهند داشت. تجربه صفر زدایی در کشورهای مختلفی چون رومانی، اوکراین، بلغارستان، تاجیکستان، افغانستان، ترکیه، یونان، مجارستان، آلمان، لهستان، چک، اسلواکی، بولیوی، مکزیک، برزیل، آرژانتین، صربستان، روسیه، کرهجنوبی، زیمباوه، غنا و ایسلند چند درس کلی دارد:
اول، سیاست
نتایج تجربی حاکی از آن است که تاثیر اجرای سیاست حذف صفر از پول ملی با وجود استقلال بانکی مرکزی در کشورهای مورد مطالعه مطابق انتظار و رابطه عکس با تورم داشته است به طوری که در کشورهایی که استقلال بانک مرکزی بالاتر بوده است، سیاست حذف صفر از پول تورم را بیشتر از سایر کشورها کاهش داده است. به عبارت دیگر، استقلال بانک مرکزی عامل مثبتی برای افزایش درجه موفقیت سیاست حذف صفر از پول ملی در جهت کنترل تورم بوده است و نقش معنیدار در این رابطه داشته است. از این رو میتوان چنین استدلال کرد که درجه موفقیت سیاست حذف صفر به درجه استقلال بانک مرکزی بستگی داشته و هر چه درجه استقلال بانک مرکزی بیشتر باشد، میزان موفقیت سیاست حذف صفر در کنترل تورم نیز بیشتر خواهد بود.
همچنین نتایج به دست آمده نشان میدهد اجرای سیاست حذف صفر در صورت تامین مالی دولت با انتشار اسکناس رابطه مثبت و معنی دار با تورم داشته و از این رو به عدم موفقیت سیاست یادشده منجر شده است. در کشورهایی که کسری بودجه دولت از راههایی به جز چاپ پول تامین مالی میشود، در این کشورها سیاست حذف صفر از پول ملی توانسته است که بعد از اجرای این سیاست نرخ تورم را کاهش دهد. از این رو، در این گروه از کشورها سیاست حذف صفر از پول ملی از موفقیت بالایی برخوردار بوده است. به عبارت دیگر، با توجه به رابطه عکس تورم و عدم تامین مالی دولت از طریق انتشار اسکناس میتوان گفت که در صورت عدم تامین مالی دولت از راه انتشار اسکناس و ثابت بودن سایر متغیرها، احتمال موفقیت اصلاحات حذف صفر از پول ملی و کاهش میزان تورم افزایش مییابد؛ اما تاثیر اجرای سیاست حذف صفر از پول ملی با وجود سیستم نرخ ارز ثابت در کشورهای مورد مطالعه رابطه معکوس و بیمعنی با تورم وجود دارد. به عبارتی، نتایج نشان میدهد در کشورهایی که از سیستم نرخ ارز ثابت برخوردار هستند، رابطهای با موفقیت سیاست حذف صفر وجود ندارد.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهلینک کوتاه :