اقدام رادیکال در برابر اقدام رادیکال
به گزارش جهان صنعت نیوز: این نکتهای است که همین دیروز در نشست خبری سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان مورد سوال قرار گرفت و وی نیز در توضیح آن گفت: «طبق مصوبه مجلس اگر تا آن موقع دیگر طرفهای عضو برجام به تعهد خود عمل نکنند، دولت مکلف است اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را متوقف کند و این زمانبر نیست و هر روزی فرا برسد، میتواند اجرا شود. بر اساس این مصوبه نظارتهای فراپادمانی متوقف میشود که ما در چارچوب پروتکل الحاقی اجرای آن را به صورت داوطلبانه پذیرفتهایم.»
خطیبزاده خاطرنشان کرد: «توقف اجرای نظارتهای فراپادمانی به معنای پایان تمام نظارتها نیست چرا که ما عضو پادمان هستیم و بر اساس پادمان بخش عمدهای از نظارتها ادامه خواهد داشت و اجرای پروتکل الحاقی متوقف میشود.» به گفته سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان «همکاری ما با آژانس ادامه خواهد داشت و ایران طی نامهای همه موارد را به اطلاع آژانس میرساند همانطور که پیش از این نیز این اطلاعرسانی میشد.»
حال سوال اینجاست که بعد از توقف اجرای پروتکل الحاقی چه خواهد شد؟ پرونده هستهای ایران چه مسیری را طی میکند و واکنش طرفهای برجامی به این اقدام ایران چه خواهد بود؟ این تصمیم مجلس یازدهم چه هزینههایی دارد و چه کسی قرار است آن را بپردازد. این سوالات را از حسن بهشتیپور تحلیلگر مسائل بینالمللی پرسیدهایم.
* تا سوم اسفند خیلی نمانده و به نظر نمیرسد آمریکاییها قصد تن دادن به خواسته ایران و لغو تحریمها را داشته باشند. سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان نیز در نشست خبری خود گفت بلافاصله مصوبه مجلس و اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را متوقف میکنند. به این ترتیب عملا چه تغییری در وضعیت پرونده هستهای و برجام ایجاد خواهد شد؟
همانطور که گفتید، به احتمال زیاد طرف مقابل رفتار خود را تغییر نمیدهد. ضمن اینکه قراین و شواهد نشان میدهد که اگر ایران چنین کند، آنان هم در شورای حکام اقدامات را علیه ایران سازماندهی میکنند و بعد هم احتمالا پرونده را به شورای امنیت میبرند.
* یعنی واکنش آنان هم به اندازه ایران تند خواهد بود؟
حتما. واقعیتی که از قبل هم مشخص بود، این است که اقدامات رادیکال موجب عکسالعملهای رادیکال میشود. به طور معمول تصمیمگیری رادیکال به تصمیمگیری منطقی منجر نخواهد شد.
* اقدام ایران، توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی است و نظارتهای آژانس باقی خواهند ماند. این امر تاثیری در تعدیل وضعیت ندارد؟
اگر ما پروتکل الحاقی را اجرا نکنیم عملا نظارتهای آژانس را به پادمان هستهای یعنی ترتیبات اجرایی پیمان NPT که بین ایران و آژانس امضا شده است، محدود میشود. این یک ترتیبات اجرایی است که به سبب آن آژانس بینالمللی انرژی اتمی طبق NPT بر فعالیتهای هستهای ایران نظارت میکند منتها جزئیات آن در یک توافقنامه دوجانبه بین ایران و آژانس مشخص شده است. بعد از توقف اجرای پروتکل الحاقی که نظارتهای آن خیلی وسیعتر از این است، وضعیت فرق خواهد کرد. دقت داشته باشید که ایران در برجام یکسری نظارتها و کنترلهای خیلی وسیعتر از پروتکل الحاقی را پذیرفته بود زیرا آنان موافقت کرده بودند ایران غنیسازی را ادامه دهد. در واقع ایران برای رفع نگرانی طرف مقابل این نظارتها را پذیرفته بود.
* اکنون ایران قصد توقف و محدود کردن این نظارتها را دارد و به گفته شما موجب اقدامات رادیکال و متقابل طرف غربی خواهد شد. این سیر رادیکال به نظر شما تا کجا پیش میرود؟ امیدی هست که بتوان از یک جایی این رویه را متوقف کرد؟
کسانی که در مجلس تصمیم گرفتند و شورایعالی امنیت ملی که ظاهرا نظر آنان را تصویب کرد، به این جمعبندی رسیدهاند که تا وقتی ایران سیاست کجدار و مریز را ادامه دهد، طرف مقابل اقدام اساسی نمیکند. خواست ایران این است که تحریمها لغو شود و این یکی از اهداف برجام است. اکنون اما نهتنها این هدف محقق نشده بلکه تحریمها افزایش هم یافته است بنابراین ایران ناگزیر است کارهایی انجام دهد که طرف مقابل ناچار به تجدید نظر شود.
* این اقدامات که مجلس یازدهم تصویب کرد و دولت مکلف به اجرای آن است، واقعا طرف مقابل را ناگزیر به تجدیدنظر میکند؟
تجربه میگوید نه. بر اساس تجارب گذشته نه تنها تجدیدنظر نمیکنند بلکه به سمت اقدامات رادیکالی میروند که توضیح دادم.
* در این شرایط اقدام بعدی ایران باید چه باشد؟
سوال این است که آیا واقعا باید دست روی دست بگذاریم و تماشا کنیم؟ من قبلا هم گفتهام که ایران باید اقداماتی انجام دهد تا تحریم بیاثر یا بیخاصیت شود. اگر بتوانیم چنین کنیم، طرف مقابل به تکاپو میافتد و در رویکرد خود تجدیدنظر میکند. اگر نه تا زمانی که سلاح تحریم برای آنان کاربرد دارد، این سلاح را زمین نخواهند گذاشت ولو اینکه ما ذخایر اورانیوم را چند برابر یا حتی اورانیوم فلزی تولید کنیم.
منظور این است که بر اساس شواهد طرف مقابل ما زمانی از خیر تحریم میگذرد که این سلاح در داخل ایران تاثیر نداشته باشد. مثلا وقتی میخواستند بنزین را تحریم کنند دیدند که ایران در این زمینه خودکفا شده و صرفنظر کردند. بنابراین واقعیت این است که مجلس شورای اسلامی باید طرحهایی را اجرا و دولت را موظف به اجرا کند که سبب کماثر یا بیاثر شدن تحریمها شود.
* فرض کنیم چنین مجلسی روی کار است و این را هم در دستور کار دارد. تا مجلس طرحی در این راستا ارائه کرده و دولت را مکلف کند و نتیجه اجرا مشاهده شود، زمان قابل توجهی سپری خواهد شد. در این مدت طرف غربی در حال نشان دادن واکنشهای به قول شما رادیکل در مقابل اقدام ما مبنی بر کاهش نظارتهاست. این یعنی افزایش تحریم و بدتر شدن اوضاع اقتصادی و معیشتی مردم. درست است؟
من در چند سالی که پیرامون این موضوع بررسی و پژوهش کردهام، به این نتیجه رسیدهام که وضعیت بدتر از این ممکن نیست یعنی الان جایی نمانده که تحریم نشده باشد. بدترین تحریم برای ما فروش نفت بود که انجام شد یا اینکه نتوانیم پول فروش نفت را به کشور برگردانیم. مهمترین اقلام صادراتی ما یعنی محصولات پتروشیمی نیز قبلا تحریم شده است. بانک مرکزی ما و بانکهای بزرگ کشور، کشتیرانی، هواپیمایی و… تحریم هستند. به نظر من جایی نمانده که فکر کنیم اگر آن را تحریم کنند، اوضاع ایران بدتر میشود.
* پس واکنش رادیکال آنان چطور بروز خواهد کرد؟
بحث آنها ایجاد فضای بینالمللی منفی علیه ماست. وقعی علیه ما در شورای حکام قطعنامه صادر کنند، فضای بینالمللی علیه ما منفی خواهد شد. این موضوع از نظر حقوق بینالملل خیلی برای ما بد است. مثلا اگر پرونده به شورای امنیت برود و علیه ما قطعنامه صادر شود، از نظر سیاسی، دیپلماتیک و حقوقی بسیار برای ما بد خواهد بود اما از نظر اقتصادی وضعیت بدتر نخواهد شد.
* سوال من این است که نمود قابل لمس این تبعات منفی حقوقی، سیاسی و دیپلماتیک برای مردم چه خواهد بود؟ مثلا احتمال درگیری نظامی افزایش مییابد؟
نه، درگیری نظامی که خیلی بعید است. به نظر من اصلا فضای درگیری نظامی از طرف ایران یا از طرف مقابل وجود ندارد. البته مساله محاصره دریایی مطرح است یا اقداماتی که در مجامع بینالمللی میتوانند علیه ما انجام دهند. ممکن است این مسائل برای مردم عادی مهم نباشد اما برای کسانی که اهل سیاست، پژوهش و آگاه به روابط بینالملل هستند مهم است و میدانند که این امر برای چهره ایران چقدر بد است.
کشورها میلیونها دلار سرمایهگذاری میکنند تا چهره مثبتی از خودشان به دنیا ارائه دهند. به خاطر تروریسم یا نفوذ فرهنگی بیشتر و… . بنابراین ممکن است مردم عادی خیلی آثار این موضوع را حس نکنند مگر اینکه دست به محاصره دریایی و… بزنند اما در فرآیند ارائه چهره مثبت ایران به دنیا اختلال ایجاد میشود و این هزینه گزافی از نظر معنوی دارد و برای جبران آن نیز خیلی باید تلاش کرد.
* گفتید شاید برای مردم خیلی مهم نباشد. بر اساس تجارب پیشین فکر میکنید تصمیمگیرندگان عرصه سیاست خارجی در ایران چقدر به این مساله اهمیت میدهند؟
قطعا برای آنها هم مهم است. اما حتما آنان اطلاعاتی دارند که من ندارم یعنی شاید آنها به این امید دارند که این اقدامات اثربخش باشد. آنها میگویند ما بر اساس تجربه آموختهایم که هر قدر عقب برویم، آمریکاییها جلوتر میآیند بنابراین باید استراتژی حرکت رو به جلو داشته باشیم.
* هزینه این حرکت رو به جلو را چه کسی میدهد؟ شما گفتید وضع اقتصادی مردم بدتر از این نخواهد شد اما در عین حال گفتید ارائه چهره منفی به دنیا چطور در صنعت تروریسم و … خود را نشان خواهد داد. مگر همه اینها به معنی هزینهکردن از جیب مردم نیست؟
کلا هزینه همه اینها را مردم میپردازند اما اینها هم میگویند ما نمایندگان مردم هستیم و چنین تصمیماتی میگیریم. این را نیز در نظر داشته باشید که ما گاهی میگوییم هزینه میدهیم تا مستقل باشیم، در برابر زورگویی طرف مقابل ایستادگی کنیم و… . در واقع به این شکل هزینهها را توجیه میکنند.
* برای ایستادگی در مقابل زورگویی طرف مقابل، استقلال و … راههای کمهزینهتری نبوده است؟
به نظر من به جای تمرکز بر افزایش توان هستهای باید بر افزایش توان اقتصادی تمرکز کرد یا حداقل همزمان به توان اقتصادی هم پرداخت. خوب است به این فکر کنیم که برای رسیدن به این دستاوردها که خیلی هم مهم است، چه راههای دیگری وجود دارد که هزینه کمتر و اثر بیشتری داشته باشد. به نظر من یکی از راههای آن افزایش توان اقتصادی است که حتی اگر زمانبر باشد، قابل انجام است.
مساله این است که ما باید در راهبرد خود در این زمینه بازنگری کنیم و ببینیم که آیا واقعا راه دیگری غیر از آنچه پیش گرفتهایم، وجود دارد یا خیر.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهسیاسیصنعت و معدنلینک کوتاه :