سایه برجام بر انتخابات ۱۴۰۰
به گزارش جهان صنعت نیوز: اکنون اما با مشاهده گامهایی هر چند کوچک از سوی طرف غربی که مساله برجام و آینده آن را به شدت حساس کرده است، میتوان یک بار دیگر به این مهم پرداخت. درست است که طرف ایرانی در موضوع برجام سر موضع خود مانده و اصرار دارد که به کمتر از لغو تحریمها رضایت نمیدهد اما طرف مقابل از اروپا گرفته تا آمریکا همه تلاش خود را میکنند که ایران در راستای کاهش نظارتهای آژانس گام برندارد و به هر شکل که شده میخواهند یک بار دیگر فضای مذاکره را حاکم کنند.
حاکم شدن فضای مذاکره نیز همانا و اثرگذاری آن بر انتخابات ریاستجمهوری پیشرو همان. این همان گزارهای است که جریان اصولگرا به شدت از جدی شدن آن پرهیز میکند و سعی دارد مانع از آن شود.
ضعف اصولگرایان
پرهیز اصولگرایان از شکلگیری یک دوقطبی انتخاباتی حول محور مذاکره از اینرو است که در انتخابات ۹۲ این آزمون را پشت سر گذاشته و نتیجه آن را دیدهاند. آنان به واسطه نارضایتی مردم از دولت روحانی و جریان سیاسی حامی آن یعنی اصلاحطلبان از ماهها قبل خود را برنده انتخابات آتی دانستهاند؛ میدانند که با محوریت یافتن مساله سیاست خارجی و احتمالا مذاکره یک بازی برده را خواهند باخت.
اصولگرایان هیچ وقت حامی مذاکره و حل مسائل بینالمللی از این طریق نبودهاند؛ چهره کاربلد و قابل اعتنایی نیز در این حوزه ندارند.
درست است که برخی از سیاسیون در این جبهه تلاش دارند به جامعه القا کنند اگر قرار به مذاکره باشد، در یک دولت اصولگرا بهتر مذاکره شده و نتیجه بهتری نیز حاصل خواهد شد اما کسی این حرفها را باور نمیکند. هزار بار هم که امثال حمیدرضا ترقی از اهمیت مذاکرهکننده بگویند و این سیگنال را بفرستند که اصولگرایان به خاطر نزدیکی خود به عناصر تصمیمگیرنده در حاکمیت، مذاکرهکننده بهتر هستند، کسی باور نمیکند. این در واقع اصلیترین نقطه ضعف اصولگرایان است.
شانس اصلاحطلبان
اصلاحطلبان در این انتخابات شانس چندانی ندارند. این جریان سیاسی با چالش بزرگی مثل ریزش سرمایه اجتماعی مواجه است و مثل همیشه مانع شورای نگهبان را نیز پیشرو دارد. این جریان سیاسی مثل اصولگرایان از طرح دوقطبی حول محور مذاکره واهمه ندارد و اتفاقا برعکس از آن استقبال میکند. دلیلش نیز روشن است؛ اصلاحطلبان با همین روش در انتخابات ۹۲ بردهاند. تصور اینکه یک بار دیگر از همین راه میتوانند مردم را پای صندوق رای بکشانند اما خیلی هم در ذهن نمیگنجد.
هرچه باشد این مردم یک بار به ثمربخشی سیاست خارجی مذاکرهمحور دل خوش کرده، رای داده و نتیجه آن را دیدهاند. وضعیت اقتصادی و تنگناهای معیشتی که مردم اکنون با آن دست به گریبان هستند، سبب شده بحث سیاست خارجی و تعامل با دنیا از مرکزیت توجه عموم مردم خارج شده و جای آن را مسائل ابتداییتری مثل رفع احتیاجات روزمره بگیرد.
با این حال اصلاحطلبان تصور میکنند مردم یادشان هست در دولت نخست روحانی و بعد از امضای برجام گشایشهای اقتصادی حاصل شده بود و مسائل بعدی در پی روی کار آمدن ترامپ بروز کرد. لذا امیدوارند یک بار دیگر بتوان با شعارها و وعدههای انتخاباتی حول محور سیاست خارجی کار را پیش برد. ضمن اینکه این جریان سیاسی برخلاف رقیب اصولگرا، گزینههای قابل اعتنایی نیز برای ریاستجمهوری در یک فضای سیاسی متاثر از سیاست خارجی در چنته دارند.
کاندیداهای احتمالی
نگاهی به کاندیداهای احتمالی در دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب نشان میدهد در صورت طرح دو قطبی مبتنی بر سیاست خارجی پیروی با کیست. اصولگرایان این بازی را ساده خواهند باخت زیرا نه رییسی که این روزها همه دنبال کاندیداتوری او هستند گزینه حامی مذاکره است و نه کسی وعدههای اینچنینی را از محمدباقر قالیباف میپذیرد. اهل مذاکرهترین کاندیدای احتمالی آنان سعید جلیلی است که سابقهاش مملو است از مذاکرات بینتیجه و بدتر کردن اوضاع.
در مقابل اما اصلاحطلبان قرار دارند و گزینهای مثل محمدجواد ظریف. نکته قابل تامل در اینجا اما آن است که ظریف تمایلی به ریاستجمهوری نداشته و بارها این را گفته است. اصلاحطلبان اما از این بابت چندان نگران نیستند. طیفی از اصلاحطلبان مثل حزب ندای ایرانیان برای حل این مشکل رایزنیها با ظریف را برای پذیرش کاندیداتوری افزایش داده و طیفی دیگر نیز به دنبال مدل ائتلاف است. این طیف از اصلاحطلبان به نظر ظریف برای ماندن در سیاست خارجی احترام گذاشته و بر این باورند که باید گزینه دیگری را به مردم معرفی کنند که اطمینان حاصل شود وزیر امور خارجهاش همین ظریف است و خط مذاکره را پی خواهد گرفت. بر این اساس است که تصور میشود قرار گرفتن انتخابات زیر چتر سیاست خارجی به سود اصلاحطلبان خواهد بود.
جمعبندی
همه اینها در حالی است که گامهای کوچک طرف آمریکایی از جمله صرفنظر کردن از فعال کردن مکانیسم ماشه، شرکت در جلسه کمیسیون مشترک و… با سیگنالهای مثبتی از سوی تهران همراه شده و دیپلماسی نقشی محوری یابد. در غیر این صورت اما با کاهش نظارتهای آژانس از سوی ایران، احتمالا واکنشهای تندتری را از طرف غربیها خواهیم دید و فضای سیاست خارجی به سوی رادیکالیسم میرود. این نیز همان چیز است که اصولگرایان میخواهند.
بدیهی است در چنین اوضاعی وعده و شعارهای اصلاحطلبانه درباره مذاکره، تعامل با دنیا و حل مشکلات از طریق دیپلماسی خریدار ندارد و این اصولگرایان هستند که میتوانند در یک انتخابات حداقلی، گزینه مورد نظر خود را به پاستور برسانند.
لینک کوتاه :