موانع ریاستجمهوری مقتدر
پروانه سلحشوری * پیشداوری و قضاوت امر صحیحی نیست اما اشکالات موجود در ساختار کشور ما به نحوی است که میتوان نتیجه گرفت هر فردی که رییسجمهور شود، ضعیف خواهد بود.
بنابراین بیش از آنکه به افراد و تواناییهای آنان بپردازیم باید به ساختار ناصواب موجود بپردازیم. به هر حال این ساختارها هستند که کنشگری در هر پست و مقامی را شکل میدهند. اینکه مسیر آزادانه بودن کنشگری، خلاقانه بودن و اجرای برنامهها و … باز است یا بسته، بستگی به ساختارها دارد و متاسفانه این ساختارها در کشور ما به شدت متصلب و بسته است. بر همین اساس کنشگری در قالب یک ریاستجمهوری مقتدر را تحتالشعاع قرار میدهد.
به خاطر محدودیت امکانات، اختیارات و ایرادات ساختارها نمیتوان منتظر یک رییسجمهور موثر و موفق بود. نشانههای بسیاری در این راستا وجود دارد. مثلا تعیین سیاست خارجی در دست دولت نیست یا حتی تعیین کابینه و وزرا در اختیار کامل دولت نیست، به عنوان مثال در دولت فعلی بعد از ۲۱ انتخاب به وزیر علوم رسیدند. چالش دیگر آن است که مجلس میتواند ابزار فشار بر دولت باشد. قوا و نهادهای دیگر نیز همینطور. این امر در هیچ جای دنیا حتی کرهشمالی نیز مشاهده نمیشود.
ما در برخی موارد با کرهشمالی مشابهتهایی داریم اما در نوع حکمرانی با این کشور هم فرق داریم زیرا در همه جا نهادهای مختلف از جمله ریاستجمهوری، مجلس، قوه قضاییه، نهادهای نظامی و امنیتی منافع ملی را در اولویت قرار میدهند و در یک راستا حرکت میکنند. اولویتها و اختلافات حزبی نیز در کشورهای حزبی تا جایی است که به منافع ملی ضربه وارد نشود و خط قرمز آنان منافع ملی است. در ایران اما خط قرمز کجاست؟
بنابراین در کشور ما تا وقتی ساختارها و نحوه انتخاب تغییر نکند و اصلاح نشود، مشارکت مردم معنادار نشده و رییسجمهوری هم نمیتواند کار خاصی انجام دهد. مردم الان دیگر پی بردهاند که رای دادن آنان برای تبلیغات است نه اینکه پشتوانهای برای پاسخگویی به نیازهای مردم باشد.
* فعال سیاسی اصلاحطلب
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :