رییسجمهوری سیزدهم و آوار مشکلات
داریوش قنبری * با توجه به شرایط فعلی کشور که ناشی از مشکلات اقتصادی، تنگناهای تحریمی و فشارهای بینالمللی است، برخی بر این باورند که رییسجمهوری سیزدهم به دلایل مشکلات پیدا و پنهان، وضعیت مناسبی ندارد و شاید بتوان او را ضعیفترین رییسجمهوری و دولتش را ضعیفترین دولت انقلاب دانست.
از جمله دلایلی هم که برای این تحلیل مطرح میکنند سطح پایین مشارکت در انتخابات و اقتصاد نامناسب و وضعیت بد معیشتی مردم است. از جمله دلایل دیگر هم وضعیت کشور در عرصه بینالمللی و نوع مراوداتمان با دنیا است که در صورت ادامه این روند میتواند کشور را با چالش جدی مواجه کند.
البته شاید نتوان با این صراحت درباره ضعیف یا قوی بودن رییس دولت آینده نظر داد، اما نمیتوان مشکلات زیادی که در مسیر او قرار دارد را نادیده گرفت چرا که این شرایط بر نحوه مدیریت او اثرگذار خواهد بود. کشور ما با مشکلات عدیدهای روبهرو است و رییسجمهوری آینده نمیتواند برای حل مشکلات معجزه کند. در بهترین شرایط اگر بتوانیم همین سبک و شیوه مدیریتی دولت فعلی را داشته باشیم، میتوانیم امیدوار باشیم که کشور دچار آسیب بیشتری نمیشود و رویه معقولی مبتنی بر چارچوب علمی در کشور حاکم است و بر مبنای عقلانیت و خرد اداره کشور پیش میرود.
ما با مشکلات جدی ساختاری مواجه هستیم که کشور را به وضعیت نامناسبی دچار کرده است. از طرفی با آثار ناشی از تحریمها مواجهایم و این تحریمها میتوانست قویترین اقتصادهای جهان را هم از پای درآورد اما تاکنون توانستهایم در مقابل این فشارها ایستادگی کنیم. از طرفی هم رییسجمهوری آینده با خیل عظیم جوانان بیکار و جویای کاری مواجه است که چشم به راه شغلی هستند تا حداقل درآمدی که حقشان است را به دست آورند. این کار هم مستلزم سرمایهگذاری است و سرمایهگذاری هم مستلزم بهبود سیاست خارجی و عادی شدن وضعیت کشور است.
بنابراین تا زمانی که به جامعه بینالمللی برنگردیم و مناسبات خوبی را با دنیا نداشته باشیم و تعاملی منطقی با آنها برقرار نکنیم، امکان جذب سرمایه و حل مشکلات بعید به نظر میرسد و این چالش هم در سایر مشکلات پیشروی رییس دولت سیزدهم وجود دارد.
البته مشکلات زیادی مطرح است، اما ما کشور بزرگی هستیم و میتوانیم با درایت این مشکلات را کاهش دهیم. هرچند که اگر شرایط فعلی را ادامه دهیم، اقتصادمان به سمت کوچکتر شدن میرود و همین وضعیت تکمحصولی را هم متاثر از تحریمها از دست خواهیم داد. اقتصاد ما در حال حاضر حرفی برای گفتن ندارد و ارزش پول ما از ضعیفترین پولهای دنیا است و جایگاه و سطح نازلی دارد، به نحوی که حداقل درآمد یک کارگر در کشور ما به ۱۰۰ دلار میرسد که یکی از پایینترین درآمدهای سرانه در جهان است.
بنابراین وضعیت اقتصادی کشور و مساله معیشت مردم یک مساله و چالش اساسی است که کار دولت آینده را سخت میکند و چرا که وظیفه دولت، مدیریت کلان اقتصاد و بهبود وضعیت اقتصادی مردم است و باید سیاست را به خدمت اقتصاد درآورد.
میزان موفقیت یک دولت هم بر این مبنا است که تا چه میزان توانسته است تولید ناخالص ملی را افزایش داده و به افزایش صادرات و تولید ملی کمک کند و در شرایط فعلی دولت آینده بعید است بتواند شاخص قابل قبولی در این باره ارائه دهد. مگر اینکه همه حاکمیت دست به دست هم دهند و با اصلاح ساختار در همه حوزهها به رفع موانع تا حد قابل قبولی کمک کنند.
پس تا درک مناسبی از شرایط کشور و اوضاع اقتصاد جهان نداشته باشیم، شرایط کشور بدتر از وضع موجود خواهد شد و رییسجمهوری هر کسی هم که باشد نمیتواند معجزه کند و مشکلات را به تنهایی از سر راه بردارد و نیاز به همراهی و همه حاکمیت دارد. پس بهتر است با توجه به واقعیتها کشورداری کنیم و بدانیم رییسجمهوری آینده شرایط بسیار سختی را پیش رو دارد مگر اینکه با او همراهی کنیم.
* فعال سیاسی اصلاحطلب و نماینده سابق مجلس
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :