دکترین دفاع پیشگیرانه یا تداوم جنگهای نیابتی؟
دکتر صلاحالدین هرسنی * حملات اخیر ارتش آمریکا به مواضع گروههای شبهنظامی مورد حمایت ایران در نزدیک مرز عراق دستمایه تحلیلها و تفسیرهایی از سوی تحلیلگران روابط بینالملل شده است. برخی از تحلیلها این حمله واشنگتن را خلاف رویه و انتظار رییسجمهوری چون بایدن دانسته و قویا تاکید کردهاند که آن روی چهره بایدن یعنی منازعهگرایی زیر پوشش شعار صلح دموکراتیک مشخص شده است. برخی از تحلیلها نیز چنین حملاتی را در راستای لزوم صیانت و حفاظت آمریکا از نیروهای آمریکایی و مجموعههای تحت ائتلاف آن ارزیابی و قویا بر درستی آن تاکید کردهاند. اگرچه هر یک از تحلیلهای ارائهشده میتواند به نوبه خود قابل توجه باشد اما پای این پرسش به میان میآید که برای رییسجمهوری چون بایدن که قرار است خلاف سنت ترامپ حرکت کند، چنین اقداماتی به چه معناست؟ آیا این اقدامات را میتوان به معنای دفاع پیشگیرانه و یا همچون گذشته تداوم جنگهای نیابتی دانست؟
از منظر منطق واقعگرایی به نظر میرسد اقدام اخیر آمریکا در حمله به مواضع گروههای شبهنظامی مورد حمایت ایران ترکیبی از دفاع پیشگیرانه و همچنین تلاشی برای پیگیری و تداوم جنگهای نیابتی باشد. این فرض به جهت نوع تضاد منافعی است که تهران و واشنگتن در واقعیتهای میدانی عراق دنبال میکنند. در واقع با توجه به تضاد منافع، جنگهای نیابتی تهران – واشنگتن پایان ندارد و به عبارتی منحصر به عصر ترامپ یا بایدن نیست و به نظر نمیرسد که با توجه به مواضع اعلامی و بعضا اعمالی چنین منازعاتی کاهش یابد یا به کمترین میزان خود برسد. واقعیت آن است که آمریکا با نقش و جایگاهیابی تهران در عراق موافقتی ندارد و حضور ایران و نیروهای تحت نیابت آن یعنی گروههای حشد الشعبی و اخیرا نیز یک گروه شبهنظامی شیعه یعنی سرایا اولیاء الدم را تهدیدی برای منافع خود و حتی متحدانش در منطقه پرآشوب غرب آسیا میداند. تحت این شرایط آمریکا استراتژی دفاع پیشگیرانه برای مهار و بیاثرسازی اقدامات مخرب آنها را در دستور کار قرار میدهد و حتی در برخی مواقع با واکنش مستقیم و متناسب به اقدامات آنها پاسخ میدهد. از سوی دیگر تهران نیز راضی به حضور واشنگتن در واقعیتهای میدانی عراق نیست و دائما تلاش دارد از طریق متحدان و مجموعههای تحت ائتلاف خود منافع واشنگتن را به چالش بگیرد. به این ترتیب با سمت و سو و جهتگیریهایی که از فردای حملات اخیر واشنگتن به مواضع نیروهای مرتبط با ایران شنیده میشود مشخص میشود که در عصر بایدن نیز ما باید شاهد تداوم جنگهای نیابتی میان تهران و واشنگتن در عراق و یا در سایر کانونهای بحرانی باشیم. به ویژه آنکه تهران قصد ندارد از تلافی ترور سردار سلیمانی عقبنشینی کند و قطعا برنامه انتقام سخت از دستور کار نیروهای نیابتی و مجموعههای تحت ائتلاف ایران خارج نیست.
در بعد دیگر بروز و ظهور برخی نشانهها دلالت بر آن دارند که چنین اقدامی بخشی از اجراییسازی دکترین دفاع پیشگیرانه است. در واقع آمریکا در دکترین دفاع پیشگیرانه و با پاسخ و واکنش متقابل به حملات نیروهای نیابتی ایران میخواهد این پیام را مخابره کند که حفاظت و صیانت از نیروهای آمریکایی و مجموعههای تحت ائتلاف آن در زمره ماموریتهای ذاتی آن است. در واقع اجراییسازی دکترین دفاع پیشگیرانه نهتنها موجب حفاظت از نیروهای واشنگتن در کانونهای نیابتی میشود بلکه میتواند اهرم و مکانیسمی بازدارنده در به چالش گرفتن و به مخاطره افکندن توان نیروهای آمریکایی و فرسایشی شدن شرایط آنها باشد. آنگونه که برخی از شواهد نشان دادهاند، آمریکا این حمله جدید یا همان اجراییسازی دکترین دفاع پیشگیرانه را در پاسخ به حمله ۱۵ فوریه در دستور کار قرار داده است و از آنجا که چنین حملاتی را برنمیتابد و پیوسته برای پاسخ دادن به آن آمادگی نشان میدهد، ما باید شاهد رخدادهایی از این دست در آینده باشیم.
* کارشناس مسائل بینالملل
اخبار برگزیدهیادداشت
لینک کوتاه :