بازگشت به عقب
به گزارش جهان صنعت نیوز: پس از رکود و جنگ جهانی دوم، رایدهندگان و دولتها در کشورهای ثروتمند روابط دولت و شهروندان آن را دوباره اصلاح میکنند. اکنون با بروز همهگیری، قوانین قدیمی در مورد هزینههای اجتماعی از بین رفته است. بیش از سهچهارم آمریکاییها از لایحه بسته محرک اقتصادی ۹/۱ تریلیون دلاری جو بایدن حمایت میکنند که قرار است در سنا به رای گذاشته شود و شامل ۱۴۰۰ دلار چک برای بیشتر بزرگسالان است. و در بودجه سوم مارس، انگلیس با وجود اینکه بدهی عمومیاش به بالاترین سطح خود از سال ۱۹۴۵ رسید، طرحی را برای پرداخت دستمزد کارگران از کار افتاده تا سپتامبر تمدید کرد. چنین جسارتی خطراتی را به همراه دارد؛ دولتها میتوانند بودجه عمومی را به نقطه شکست برسانند، انگیزهها را تحریف کرده و جوامع صلبیه ایجاد کنند. اما آنها همچنین فرصتی برای ایجاد سیاستهای جدید رفاه اجتماعی دارند که مقرون به صرفه است و به کارگران کمک میکند در اقتصادی موفق شوند که با اختلال در فناوری روبهرو است. آنها باید آن را تصرف کنند.
سال گذشته یک آزمایش طوفانی در هزینههای اجتماعی مشاهده شده است. جهان حداقل ۱۶۰۰ برنامه جدید حمایت اجتماعی را در سال ۲۰۲۰ آغاز کرد. کشورهای ثروتمند به طور متوسط ۸/۵ درصد تولید ناخالص داخلی را برای کمک به ثبت تعداد کارگران ارائه کردهاند. بدهی دولتها در حال انباشته شدن است اما تاکنون نرخ بهره پایین به معنای ارزان بودن خدمات است. اخیرا حال و هوای عمومی تغییر کرده است. سال گذشته بیش از دوسوم اروپاییها گفتند از درآمد پایه جهانی (ubi) حمایت میکنند. این یک پرداخت بدون شرط برای همه بزرگسالان است. نگاه متخصصان مرفه به شرایط کار افرادی که پیک غذارسان هستند و از بیماران مراقبت میکنند جلب شده است. نادیده گرفتن مبارزات زنانی که برای مراقبت از کودکان و سالخوردگان از کار خارج شدهاند، غیرممکن شده است.
شبکه تامین اجتماعی در بسیاری از کشورهای ثروتمند قبل از وقوع کووید۱۹ در حال متلاشی شدن بود. الگوبرداری از ایدههای اتوفون بیسمارک و ویلیام بوریج، اغلب نتوانسته کارگران را از جهانیسازی و تغییرات تکنولوژیکی و اجتماعی دور کند. در سالهای ۱۹۹۹-۲۰۱۹ تعداد آمریکاییهای ۵۴-۲۵ ساله خارج از نیروی کار ۲۵ درصد یا ۷/۴ میلیون نفر افزایش یافت که بیش از شش برابر بیشتر از افرادی بود که از برنامه اصلی کمک به کارگران آواره کمک میگرفتند. همزمان با افزایش هزینههای مراقبتهای بهداشتی و بازنشستگی، دولتها حمایت از افراد در سن کار را قطع کردند. بین سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۸ لایحه بازنشستگی کشوری انگلیس به میزان واقعی چهار میلیارد پوند (۸/۵ میلیارد دلار) رشد کرد، حتی زمانی که بقیه بودجه رفاه آن
۵/۱۶ میلیارد پوند کاهش یافت. سهم رو به کاهش مشاغل با درآمد متوسط و رشد اقتصاد گیگی (به کارگیری موقت نیروهای دارای مهارت به جای استخدام تماموقت) به این ترس دامن زد که سرعت تغییر بازارهای کار نسبت به سرعت تغییر دولتهایی با سطح آمادگی پایین، بیشتر باشد.
با تشویق مردم و برخی از اقتصاددانان، این وسوسهانگیز است که سیاستمداران اقتصاد را با هزینههای بیش از پیش تحریک کنند یا طرحهای گستردهای مانند ubi (درآمد پایه جهانی) را اجرا کنند. در عوض آنها باید یک دیدگاه سنجیده و بلندمدت داشته باشند. شبکه تامین اجتماعی باید مقرون به صرفه باشد. بودجههای اندک، نه فراوانی، دهه ۲۰۲۰ را تعریف میکنند. کسری سالانه اقتصادهای بزرگ پیشرفته ۴ درصد از تولید ناخالص داخلی ترکیبی آنها حتی قبل از همهگیری بود و آسیبهای زیادی هنوز در انتظار است. در حال حاضر بازده اوراق قرضه دوباره در حال افزایش است. هزینههای اجتماعی باید به سرعت و به طور خودکار به سمت کسانی که به آن نیاز دارند سرازیر شود و نه مانند آمریکا، فقط در بحرانهایی که یک دولت وحشتزده قوانین اضطراری را تصویب میکند. و دولتها باید مکانیسمهایی را بیابند که مردم را موثرتر در برابر شوکهای درآمدی و بیکاری، بدون دلسرد کردن کار یا خرد کردن پویایی اقتصادی، مجهز کنند.
نخستین گام برای دستیابی به این اهداف، استفاده از فناوری برای کارآمدتر کردن بوروکراسیهای قدیمی است. چکهای پستی، کامپیوترهای اصلی دهه ۱۹۸۰ و دادههای ضعیف باید به گذشته منتقل شوند. در همهگیری، بسیاری از دولتها به دلیل سرعت بسیار کم، به طور موقت میانبرهایی را در سیستمهای موجود خود ایجاد کردند. در استونی و سنگاپور سیستمهای شناسایی دیجیتال برای پر کردن فرم به عنوان دارایی بحران درآمد. کشورهای بیشتری نیاز به کپی کردن آنها و همچنین اطمینان از دسترسی جهانی به اینترنت و حسابهای بانکی دارند. ممکن است فراخوان برای یک دولت کارآمد شبیه سرهمبندی کردن باشد اما از هر پنج آمریکایی فقیر واجد شرایط برای افزایش دستمزد یکی از آنها حقش را مطالبه نمیکند. سیستمهای پرداخت سریع دیجیتال نیاز به جهانیگرایی پرهزینه را به عنوان یک سیستم ایمن در برابر شکست کاهش میدهد و امکان هدفگیری بهتر و زمان پاسخ سریعتر را فراهم میکند. سیستمهای دیجیتال همچنین گزینه اضطراری پرداخت نقدی موقت به همه خانوارها را مجاز میدانند.
این بخش آسان کار است. متعادلسازی سخاوت و پویایی دشوارتر است. بخشی از راهحل این است که دستمزد کارگران کمدرآمد را جبران کنیم. کشورهای آنگلوساکسون از زمان اصلاحات در دهههای ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ این کار را به خوبی انجام دادهاند. اما هزینههای اضافی دستمزد برای افراد بیکار کاربرد چندانی ندارد و غالبا غرامت ناچیزی برای افرادی که شغل خوب خود را از دست میدهند به نیروهای خارج از کنترل آنها میرسد. حمایت ناچیز از بیکاران در انگلیس و آمریکا انگیزههای کار را حفظ میکند اما با هزینههای بالای انسانی. کمبود بیمههای اجتماعی حمایت سیاسی از تخریب خلاق را که عامل اصلی افزایش سطح زندگی است، تضعیف کرده است. قاره اروپا تمایل دارد درآمد کارگران سنتی را سخاوتمندانه تامین کند اما تحریف انگیزهها منجر به افزایش بیکاری و ایجاد اختلاف بین افراد داخلی و پریکاریات (نوعی طبقه اجتماعی که از افراد بیثبات و ناپایدار از نظر وضعیت شغلی و معیشتی) میشود. هر دو طرف اقیانوس اطلس فاقد یک شبکه تامین دائمی است که کارگران شرکتهای بزرگ و افراد مستقل را بیمه کند.
یک کشور وجود دارد که انعطافپذیری بازار کار را با سخاوت تلفیق میکند: دانمارک که مبالغ زیادی را- ۹/۱ درصد از تولید ناخالص داخلی در سال ۲۰۱۸ – برای آموزش مجدد و مشاوره برای بیکاران هزینه میکند. این مداخلات از عدم وابستگی بیکاران جلوگیری میکند. ناکافی بودن سیاستها در جاهای دیگر اغلب آشکار است. تلاشهای انگلیس بسیار زیاد شده است. هزینههای قابل مقایسه آمریکا کمتر از یکبیستم به اندازه دانمارک است حتی اگر تعداد کمی از ذینفعان «کمک به تعدیل تجارت» آن ۵۰۰۰۰ دلار بیشتر دستمزد بگیرند، به طور متوسط بیش از یک دهه.
برای سالها هزینههای اجتماعی از افراد مسن و یک شبکه تامین اجتماعی قدیمی استفاده کرده است. این سیاست باید حول سیاستهای فعال بازار کار که از فناوری برای کمک به همه افراد از مغازهدارانی که قربانی اختلال هستند تا مادرانی که مهارت آنها تحلیل رفته و افرادی که با ماشینیزه شدن شغلشان را از دست دادهاند، ساخته شود. دولتها نمیتوانند خطر را از بین ببرند اما میتوانند اطمینان حاصل کنند که در صورت بروز مصیبت، مردم به عقب برگردند.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهلینک کوتاه :