انتخابات پرشور منوط به تایید صلاحیت چهرههای شاخص اصلاحطلب است
به گزارش جهان صنعت نیوز: این فعال سیاسی اصلاحطلب در انتقاد از افرادی که عارف را متهم به قهر با نهاد اجماعساز میکنند، گفت باید قدر سرمایههای خود را دانست و سرمایهسوزی نکرد. همچنین این کاندیدای احتمالی انتخابات ۱۴۰۰ خواستار تایید صلاحیت چهرههای شاخص و رایآور اصلاحات از سوی شورای نگهبان شد تا بتوانند با ایجاد شور انتخاباتی، خواست مقامات عالی نظام مبنی بر حضور پرشور مردم پای صندوقهای رای را فراهم کنند.
آنچه در ذیل میخوانید مشروح گفتوگوی «جهان صنعت» با محسن رهامی است.
– دبیر کمیسیون ماده ۱۰ احزاب اعلام کرده است که «اشخاص حقیقی میتوانند به عنوان مشاور استفاده شوند اما نمیتوانند به عنوان کادر رهبری در جبهه سیاسی فعالیت کنند» این حرف یعنی اینکه ریاست نهاد اجماعساز با چالش مواجه میشود و بهزاد نبوی نمیتواند رییس این نهاد اصلاحطلبان باقی بماند. برخی این اقدام را سنگاندازی در مقابل فعالیت انتخاباتی جریان اصلاحطلب میدانند. نظر شما در این باره چیست؟
نظر کمیسیون ماده ۱۰ احزاب ربطی به انتخابات ندارد و نص صریح ماده ۲ قانون احزاب است. در این قانون آمده که جبهه سیاسی باید متشکل از احزاب دارای پروانه فعالیت از کمیسیون ماده ۱۰ احزاب باشد. یعنی دو یا چند حزب یا حتی جبهه میتوانند با یکدیگر ائتلاف کنند. در قانون احزاب تعریفی با عنوان ترکیب اشخاص حقیقی و حقوقی نداریم. اگر آنها صاحب رای باشند، یک جبهه سیاسی میتواند از اشخاص حقیقی به عنوان مشاور استفاده کند، اما اگر عضو اصلی باشند و در لیست و فعالیت با حق رای باشند، چنین چیزی در قانون احزاب پیشبینی نشده است. پس نمیتوان گفت که کمیسیون ماده ۱۰ احزاب یا وزارت کشور به دلیل انتخابات چنین منعی را ایجاد کرده و این موضوع در ماده ۲ قانون احزاب آمده است و مساله جدیدی نیست.
– باتوجه به این توضیح یعنی حضور آقای بهزاد نبوی در نهاد اجماعساز با مشکل مواجه خواهد شد؟
این موضوع در قانون تعریف شده است. یعنی طبق قانون هر شخص حقیقی در جبهه قانونی، اگر جبهه سیاسی باشد با حق رای نمیتواند حضور داشته باشند، اما به عنوان مشاور میتوان از ایشان استفاده کرد.
– برخی از قهر و دلخوری محمدرضا عارف از جریان اصلاحطلب و نهاد اجماعساز سخن میگویند. در حالی که اخیرا ایشان با نهاد اجماعساز اصلاحطلبان دیدار داشته و اعضای حقیقی این نهاد از او خواستهاند که شرایط حضور خود و مسعود پزشکیان را به عنوان کاندیداهای اصلاحطلب برای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ فراهم کند. نظر شما در این باره چیست؟
تا جایی که اطلاع دارم آقای عارف قهر نکردهاند. ایشان در شورای عالی اصلاحطلبان به عنوان رییس شورا فعال بودند و درحال حاضر هم با یاران اصلاحطلب خود دیدار و مذاکره و مشورت دارند. چنین شائبههایی را جریان رقیب در آستانه انتخابات به راه میاندازد تا عدم همراهی و تشتت در جریان اصلاحات را به نمایش بگذارد و همچنین فضای سیاسی و انتخاباتی را آلوده کند.
البته برخی هم این انتقاد را از آقای عارف مطرح میکنند که چرا وقتی کاندیداتوری ایشان در شورای سیاستگذاری یا نهاد اجماعساز تایید نشده است فعالیت انتخاباتی دارد؟ این حرف غلطی است چرا که فعلا در حال حاضر نهاد اجماعساز هنوز آییننامهای ننوشته و این میزان فعالیت از سوی اشخاصی که قصد کاندیداتوری دارند طبیعی است. آنها بررسی میکنند و میسنجند تا مشخص شود چقدر با اقبال عمومی مواجه خواهند شد. بعد از ثبتنام و تایید صلاحیت از سوی شورای نگهبان است که تازه فرد کاندیدا خوانده میشود و نهاد اجماعساز میتواند بر اساس میزان مقبولیت و رایآوری اشخاص تایید صلاحیتشده بگوید که مثلا یک یا دو نفر که رایآوری بالاتری دارند فعالیتهای انتخاباتی خود را جدی کنند.
در انتخابات سال ۹۲ و جریان آقای عارف و روحانی از اول شرط ائتلاف نداشتیم و در شورای حکمیت که من هم عضو آن بودم، صبر کردیم تا روزهای آخر انتخابات برسد و مشخص شود چه کسی زمینه رایآوری بیشتری دارد و جلوتر است بعد تصمیمگیری کنیم. در حال حاضر هم شرایط همین است. کاندیداهای احتمالی به شهرستانها میروند و شرایط خود را بررسی میکنند و جمعبندی این فعالیتها به نهاد اجماعساز میآید و بعد در آن، نهاد اجماعساز چارچوبها را مشخص میکند. برنامه کاندیداها دریافت و بررسی میشود و در نهایت با توجه به وضعیت افراد و شرایط رایآوری یک یا دو نفر به عنوان گزینههای نهایی جریان اصلاحطلب برای انتخابات به جامعه معرفی میشوند.
بنابراین طرح موضوع قهر و آشتی و فضاسازی علیه آقای عارف کار درستی نیست. ایشان از افراد باسابقه و باتجربه این مجموعه است و سالها به عنوان معاون اول رییسجمهوری در دولت اصلاحات فعالیت کرده و در مجلس به عنوان نماینده فعال بوده است. پس درست نیست که سرمایه خودمان را با دست خودمان بسوزانیم. هیچ جریان سیاسی سرمایه خودش را با دست خودش نمیسوزاند. بنابراین باید سرمایه و دارایی خود را حفظ کنیم و به تدریج فضاسنجی کنیم که جامعه به چه کسی اقبال نشان میدهد و آن کسی که اقبال بیشتری از سوی جامعه داشت، بعد از سفرهای تبلیغاتی استانی و برنامههایی که بررسی شد، مجموعه و نهاد تصمیمگیرنده درباره آن فرد به اجماع نظر خواهند رسید و او را به عنوان نامزد نهایی بهُ جامعه معرفی خواهد کرد.
– نظرتان درباره محمدجواد ظریف به عنوان گزینه اصلاحطلبان برای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ چیست؟
آقای ظریف زمینه خوبی برای رایآوری در انتخابات دارد و یکی از فرصتهای اصلاحطلبان است. اگرچه اصلاحطلبان ذخیرهها و کاندیداهای خوبی برای حضور در انتخابات پیش رو دارند، اما به هر حال اگر قرار باشد شخصی را خارج از مجموعه فعال اصلاحطلبان به عنوان کاندیدای ریاستجمهوری معرفی و حمایت کنیم، آقای ظریف گزینه مناسبی برای این اقدام است. فعالیتهای ایشان در عرصه سیاست خارجی در دولتهای آقای روحانی مثبت و موفق و مورد تایید مردم بوده است.
– نظرتان درباره نامزد ائتلافی و حمایت جریان اصلاحطلب از علی لاریجانی برای انتخابات پیشرو چیست؟
این مرحله بعدی است که آیا جریان اصلاحطلب اصلا تمایل و تصمیمی دارد که خارج از جریان خود از گزینه ائتلافی در انتخابات حمایت کند یا خیر. فعلا جریان اصلاحات در این باره تصمیمی نگرفته و خیلی زود است. ما زمانی مجبور میشویم به این سمت برویم که دستمان از همه نیروهای اصلاحطلب کوتاه شود و همگی رد صلاحیت شوند. بعد باید بررسی شود که آیا اصلا تمایلی وجود دارد که به سمت نیروی ائتلافی برویم یا خیر. بعد در شرایط و قواعد خودش درباره نامزدهای ائتلافی صحبت و تصمیم بگیریم.
– وضعیت انتخابات ۱۴۰۰ را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا با توجه به این وضعیت معیشتی و تنگناهای اقتصادی میتوان مردم را به حضور پای صندوقهای رای دعوت کرد؟
فضای انتخاباتی هنوز گرم نشده و در شهرستانها هم اقبالی به انتخابات نشان ندادهاند. آخرین انتخابات مجلس یازدهم بود که سطح مشارکت حداقلی بوده است. اگرچه مقامات عالی نظام بر این عقیدهاند که انتخابات پرشور برگزار شود، اما هنوز آن فضا ایجاد نشده است. باید اجازه داد کاندیداهای احتمالی به شهرستانها و استانها سفر کنند و بحثهای اقناعی داشته باشند. دولت هم اگر بتواند در رابطه با برجام قدمهای اساسی و جدی بردارد و بکوشد بخشی از مشکلات مردم حل شود، به نظرم طی چند ماه آینده این احتمال وجود دارد که شرایط بهتر شود. اما در حال حاضر به هیچ عنوان فضا قابل قبول نیست و زمینه انتخابات پرشور در کشور وجود ندارد.
نکته دیگر اینکه اگر کاندیداهای مردمی که میتوانند رای و نظر آنها را برای حضور پای صندوقهای رای جلب کنند، نباشند یا حتی افرادی نامزد شوند که نتوانند اقبال مردم را به دست آورند یا حتی افرادی بین مردم بروند و به این قطعیت برسند که جامعه زمینه حضور را ندارد و ثبتنام نکنند، چه کسی میخواهد شور انتخاباتی در جامعه ایجاد کند و مردم را پای صندوقهای رای بکشاند؟ پس طبیعی است که باید زمینه ای ایجاد شود که نامزدهای رایآور بتوانند در انتخابات مشارکت داشته باشند.
– به نظر شما در این وضعیت خاص، نحوه برخورد شورای نگهبان با کاندیداهای اصلاحطلب چه خواهد بود؟ آیا رد صلاحیت گسترده میتواند پاسخگوی این شرایط باشد؟
البته با وجود رد صلاحیتها همیشه نامزدی داشتهایم که قابل اعتنا بوده و زمینه رایآوری داشته باشد. مثلا در انتخابات ۹۲ آقای عارف تایید صلاحیت شد و در انتخابات ۹۶ هم آقای جهانگیری بود. اما اگر طبق تاکید مقامات عالیرتبه نظام، قرار باشد انتخابات ریاستجمهوری پرشور برگزار شود، ضرورت دارد که چند گزینه شاخص و مطرح اصلاحطلب تایید صلاحیت شوند. بنابراین اگر این دوره کاندیدای قابل توجهی تایید صلاحیت نشود با توجه به اینکه بین ۶۰ تا ۷۰ درصد رایدهندگان نامزدی برای انتخاب نخواهند داشت، در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ شرکت نخواهند کرد. البته نباید این نکته را فراموش کرد که همواره حضور پرشور انتخاباتی مربوط به آرای اصلاحطلبان بوده و نهایت رای اصولگرایان ۱۶ تا ۲۰ میلیون رای است. پس اگر حاکمیت خواستار انتخاباتی به معنای واقعی پرشور است، باید با تایید صلاحیتها زمینه حضور مردم را در انتخابات فراهم کند.
اخبار برگزیدهپیشنهاد ویژهسیاسیلینک کوتاه :