رییس دولت سیزدهم و نحسی اقتصاد
به گزارش جهان صنعت نیوز: در این سالها که تا چندماه ۱۳۷۶ را شامل میشود، نرخ تورم همچنان دورقمی بود و نرخ بیکاری نیز کمتر به زیر ۱۰ درصد رسید. در سال ۱۳۷۶ اما رقابت داغ میان علیاکبر ناطقنوری به نمایندگی از اصولگرایان و سیدمحمد خاتمی به نمایندگی از اصلاحطلبان به سود خاتمی تمام شد.
او نیز با همه مشروعیت مردمی و نیز همراهی کامل طبقه متوسط و تکنوکراتها نتوانست در اقتصاد روزهای درخشانی داشته باشد و البته دولت اصلاحات با مجلس مخالف همراه بود و در دور دوم مجلس همراه نیز داشت. دولتهای نهم و دهم که با پشتیبانی همهسویه اصولگرایان و نهادهای حاکمیتی بر سر کار آمد و با وجود اینکه همه نهادها را با خود همراه میدید و نیز بالاترین درآمد تاریخی حاصل از صادرات نفت را داشت اما دولت به اصطلاح مهرورز و عدالتجو نیز در برابر سرسختی متغیرهای اقتصادی و در برابر حقیقت اقتصاد کاری از پیش نبرد. نرخهای رشد منفی و نیز هدر دادن صدها میلیارد دلار درآمد نفت دستاورد دولت متوهم احمدینژاد بود. در همه سالهای ریاستجمهوری حسن روحانی که پدیده تازهای از دولت متحد را نیز تاسیس کرد شاهد بوده و هستیم که به دلایل گوناگون کارنامهای ناموفق در اقتصاد بر جا گذاشته است. به نظر میرسد ناکامی چهار رییس جمهور با چهار گرایش گوناگون و چهار آرایش قدرت در نهاد دولت نشان میدهد کار از جای دیگری خراب است و ساختار اقتصاد و سیاست در ایران راه کامیابی در اقتصاد را مسدود کرده است.
این روزها که به نظر میرسد برخی از رهبران احزاب و گروههای سیاسی و نیز شخصیتهای سیاسی با انگیزههای متفاوت هیزم خشک در تنور انتخابات میریزند تا شاید شعلههای خاموششده اشتیاق شهروندان برای حضور در انتخابات را شعلهور سازند شهروندان از خود و از همین گروه میپرسند آیا رییسجمهور بعدی که از ترکیب کاندیداهای شناخته شده بر میآید از مردان درجه یک نیست و در برابر اقتصاد ویرانشده چه خواهد کرد؟ اگر نفر دوم کشور در دهه نخست انقلاب و نیز رییس دولتی با آن همه پشتیبانی سیاسی از سوی اصولگرایان نتوانست اقتصاد را سامان دهد نفر بعدی چگونه میخواهد اقتصاد را از بنبست بیرون بکشد. کارشناسان اقتصادی و نیز اقتصاددانان و فعالان اقتصادی به رییسجمهور بعدی – هرکس که میخواهد باشد- امید ندارند که با این ساختار سیاسی و نوع توزیع قدرت کاری از پیش ببرد.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانسیاسیلینک کوتاه :