بازار سیاه کلیه در افغانستان
به گزارش جهان صنعت نیوز: براساس اعلام برخی رسانههای افغانستان که به تازگی منتشر شده، قیمت کلیه در افغانستان بسیار ناچیز است. همین امر منجر شده پای دلالان و خریداران خارجی به آنجا باز شود. حتی گاه پیوند کلیه در برخی خانههای شخصی کابل از سوی پزشکان فاقد تخصص لازم انجام میشود.
شرایط زندگی در افغانستان برای عدهای از مردم به اندازهای سخت است که بخش زیادی از مردم زیر خط فقر زندگی میکنند. هزینه یک ماه زندگی در آنجا با دو وعده غذایی حدود ۲۰۰ دلار است در صورتی که حقوق یک کارمند دولتی ۲۵۰ دلار است. به همین خاطر اغلب خانوادههای بیبضاعت وعدههای غذایی خود را حذف میکنند. اگرچه صبحانه آنها هم تنها کمی نان به همراه قند و چای است. فرد با پول فروش کلیه عملا هیچ کاری نمیتواند بکند زیرا فشارهای اقتصادی و گرانی ۳۰۰ برابر ایران است. در حال حاضر قیمت یک خودروی کارکرده از هفت هزار دلار به بالاست. به همین خاطر فرد کلیهدهنده شاید بتواند با مبلغ دریافتی از فروش کلیه یک موتورسیکلت بخرد و با آن شغلی برای خودش دست و پا کند.
این در حالی است که هیچ قانونی در این زمینه در افغانستان وجود ندارد و به همین خاطر خارجیها از این خلأ قانونی سوءاستفاده میکنند.
کشور افغانستان سالهاست درگیر جنگهای داخلی و خارجی است، همین امر منجر به مشکلات اقتصادی آنها شده است. مدتهاست اکثر جوانان افغانستانی به امید یافتن کار و کسب و زندگی بهتر به ایران و سایر کشورها مهاجرت کردند. اما این روزها فقر و تنگدستی راهی جز فروش اعضای بدن برای برخی از آنها باقی نگذاشته است. فروش کلیه مختص به مردان نیست بلکه دامان نوجوانان، جوانان و زنان را هم گرفته است.
پیشتر یکی از متخصصان پیوند گرده (کلیه) در یکی از شفاخانههای شخصی کابل گفته بود: «در دو سال گذشته بیش از شش هزار عمل پیوند گرده و تنها در بهار سال جاری هزار عمل پیوند گرده انجام داده است.»
از سویی، آمارهای تاییدنشدهای وجود دارد که سالانه حدود سه هزار نفر در افغانستان نیاز به پیوند گرده دارند. اما به دلیل ناتوانی مالی فوت و یا شرایط سختی را سپری میکنند.
فروش اعضای بدن و به طور ویژه «گرده» راهی برای برونرفت از فقر عدهای خوانده شده است. با این حال، آمارهای وزارت اقتصاد افغانستان نشان میدهد که در چند سال اخیر میزان بیکاری در آنجا سیر صعودی پیموده است. این گزارشها حاکی از این است که در سال ۱۳۹۹ نرخ بیکاری در افغانستان ۸۵ درصد بوده است. همچنین در حال حاضر ۹۵ درصد از جمعیت افغانستان زیر خط فقر هستند. این در حالی است که پیوند اعضا به ویژه کلیه در ایران، تنها میان اعضای خانواده افرادی که پیوند خونی با همدیگر دارند، مجاز است اما در افغانستان قانون مشخصی در این مورد وجود ندارد. به همین خاطر افغانستان به سرزمین فروشندگان کلیه تبدیل شده است. این امر سن و سال هم نمیشناسد.
قیمتهای نجومی
در همین راستا دکتر بهروز برومند- فوقتخصص کلیه (نفرولوژی)- درخصوص ماجرای فروش گرده (کلیه) در افغانستان به «جهانصنعت» گفت: چندی پیش متوجه شدم تعداد زیادی از مردم یک روستا در هرات افغانستان کلیههای خود را به قیمت هزار و ۵۰۰ تا چهار هزار و ۸۰۰ دلار به بیماران کشورهای حاشیه خلیج فارس میفروشند. نکته حائز اهمیت این است که خریداران این کلیهها مردم افغانستان نیستند زیرا آنها پولی برای خرید ندارد. اگر فردی در آنجا نیاز مبرم به کلیه داشته باشد به دلیل فقر و تنگدستی جان خودش را از دست میدهد زیرا توانایی مالی تهیه کلیه را ندارند. متاسفانه در سالهای اخیر به خاطر اینکه بسیاری از جوانان افغانستانی امیدشان را از درآمدهای ایران و برخی کشورها از دست دادهاند برای کسب درآمد به فروش اعضای بدن خود رو آوردهاند. عدهای هم در این وضعیت سوءاستفاده میکنند و به عنوان دلال برای آنها مشتریهای خارجی پیدا میکنند. بزرگترین مشتری آنها نیز بیمارانی از عربستان سعودی است زیرا تنها آنها توانایی مالی برای خرید کلیه را دارند. همین مساله نیز در آن منطقه تبدیل به امری روتین شده است. در حال حاضر نیز تمام جوانان آن روستا و روستاهای اطراف در هرات یک کلیه ندارند.
پیوند کلیه به دست پزشک عمومی
پدر نفرولوژی نوین ایران در ادامه افزود: نکته دیگر این است که پیوندهای کلیه آنها را گاهی پزشکان عمومی انجام میدهند زیرا تعداد متخصصان نفرولوژی در افغانستان به اندازه انگشتان یک دست است. سال ۹۵ دانشگاه مشهد تعدادی متخصص نفرولوژی به آنجا فرستاد تا پیوندهای کلیه را انجام دهند و هم به پزشکان آنجا آموزش دهند، اما دیری نگذشت که این پروژه هم همانند دیگر موضوعات نصفه و نیمه رها شد. بیشتر این سفرها تبلیغاتی بود و هیچ مزیتی برای دکترهای افغانستان نداشت. در صورتی که میتوانستند تعدادی از متخصصان کلیه یا جراحان عمومی را برای طی دوره آموزشهای لازم به مشهد ببرند و آموزشهای لازم را به آنها بدهند تا آنها با تخصص کامل و جامع این پیوندهای سخت و سرنوشتساز را انجام دهند. بیتردید با این اقدامهای نمایشی نه تنها طب در افغانستان پیشرفت نمیکند بلکه جان مردم زیادی نیز با خطر مواجه شده است زیرا باید پیوند و انتقال کلیه به گونهای صورت گیرد که دوام داشته باشد. چهبسا در افغانستان جراح عمومی هم برای این عمل وجود ندارد. سطح بهداشت و درمان در آنجا بسیار پایین است. حال آنکه رابطه بهداشت در هر کشوری به اوضاع اقتصادی آن بستگی دارد.
رییس اسبق انجمن نفرولوژی ایران در ادامه اظهار کرد: براساس آماری که از دکترهای افغانستان داریم پیوندهای کلیهای که در طول این مدت توسط دکترهای عمومی صورت گرفته تا یکسال برای گیرنده دوام آورده است. از آن طرف اهداکننده کلیه هم با مشکلات جدی روبهرو شده، زیرا عمل کلیه باید حتما تحت نظر متخصص نفرولوژی و همراه با مصرف داروهای بعد از عمل باشد. متخصصی که پیوند کلیه را انجام میدهد باید از نارسایی و عفونت کلیه فرد جلوگیری کند. حتما باید به گونهای این پیوند صورت گیرد که منجر به دیالیز هر دو طرف (اهداکننده و دریافتکننده) نشود. متاسفانه در افغانستان داروی کافی برای افرادی که پیوند و انتقال کلیه را انجام میدهند وجود ندارد و همین امر منجر شده کلیه دیگر فرد هم از بین برود. در حال حاضر نیز افراد زیادی به دلیل از بین رفتن هر دو کلیه جان خود را از دست داده و یا میدهند.
کلیه کودکان و زنان هم به فروش میرسد
یک فوقتخصص نفرولوژی افغانستانیتبار که به دلیل حفظ جانش از انتشار نامش خودداری میکنیم در خصوص مافیای فروش کلیه در افغانستان به «جهان صنعت» گفت: من در دانشگاه ایران فوق تخصص نفرولوژی گرفتم. مدتی پیش برای کمک به هموطنانم به کشورم بازگشتم تا در آنجا پیوند کلیه را در بیمارستانی دولتی انجام دهم. متاسفانه در دو سالی که آنجا بودم اجازه کار به من ندادند. به همین دلیل دوباره برای کار به ایران برگشتم. در طول زمانی که در افغانستان بودم متوجه شدم هیچ پزشک عمومی، مختصص و نفرولوژی در آنجا وجود ندارد. عمل پیوند کلیه در بیمارستانهای دولتی به خاطر پول انجام نمیشود و تحت حمایت دولت نیست بلکه اینگونه عملها تنها در بیمارستانهای خصوصی به دست پزشکهای غیرمتخصص صورت میگیرد. متاسفانه هیچ قانونی در خصوص پیوند کلیه یا دیگر موارد در افغانستان وجود ندارد زیرا آنجا یک کشور جنگزده است. این در حالی است که خرید و فروش کلیه در کشورهای دیگر جرم محسوب میشود اما این عملها در افغانستان به راحتی و با کوچکترین امکانات بهداشتی و دارویی انجم میشود. در حال حاضر بیمارستانهای خصوصی به نوعی نقش دلال را در بین اهداکننده کلیه و خریدار آن که عمدتا عربستانی و اروپایی هستند، بازی میکنند. به همین خاطر هیچ کس جرات ندارد به آنها حرفی بزند. اگر کسی علیه فروش غیرقانونی کلیه صحبتی کند، جانش را میگیرند.
وی افزود: شرایط وزارت بهداشت در افغانستان بسیار متفاوت است. من بارها برای وزیر بهداشت نامه نوشتم و از آنها تقاضا کردم جلوی پیوندهای غیراصولی را بگیرند ولی زور کسی به مافیای کلیه نمیرسد. اگر زیادی حرف بزنیم ما را به راحتی در روز روشن با سلاح گرم میکشند. بارها به من پیشنهاد دادند تا در بیمارستانهای خصوصی عمل پیوند کلیه انجام دهم اما هیچ وقت این جنایت را انجام ندادم. درست است که فرد کلیهدهنده با رضایت خودش این کار را میکند ولی در نهایت میدانیم که به خاطر فقر تن به چنین کاری داده است. چه بسا پول ناچیزی هم از این عمل به دست میآورد. پولی که نصیب او میشود کفاف چند ماه زندگی بخور و نمیر را میدهد.
فقدان دستگاههای دیالیز
فوقتخصص نفرولوژی در ادامه با تاکید بر فقدان امکانات کافی درمانی علیالخصوص دیالیز در افغانستان بیان کرد: افراد سیاسی در افغانستان به کمک ترکیه تعدادی بیمارستان خصوصی احداث کردند که تقریبا یک بخش دیالیز هم دارد. اما همین بیمارستانها هم امکانات و تجهیزات کافی و لازم را برای درمان مردم ندارند. البته دستگاههای دیالیز موجود استاندارد نیست اما افراد از سر ناچاری مجبورند برای درمان به این مراکز بروند. همچنین مشکل عمدهای که در افغانستان وجود دارد، کمبود دارو است. افرادی که کلیههای خود را میفروشند، بعد از گذشت مدتی علائم نارسایی و عفونت در آنها نمایان میشود. تمام داروها از هند و پاکستان وارد میشود به همین خاطر قیمت آنها بسیار گران است. به طورکلی مردم توانایی تهیه دارو را ندارند. این درحالی است که بعد از مدتی عفونت در تمام بدن فرد کلیهدهنده پخش میشود و کلیه دیگرش هم از دست میرود. متاسفانه در برخی موارد فرد بر اثر نارسایی کلیوی و عدم توانایی مالی برای درمان فوت میکند. همچنین اگر فردی افغانستانی نیاز فوری به کلیه داشته باشد باز هم توان مالی خرید آن را ندارد، چراکه خرید و فروش کلیه بهطور عمده مختص خارجیان است. البته اگر پولداران که حدود پنج درصد جمعیت هرات را تشکیل میدهند نیاز به بیمارستان و دارو داشته باشند برای درمان به هند، پاکستان، ایران و ترکیه میروند.
وی افزود: خریداران کلیه در افغانستان تنها عربها نیستند. این روزها به دلیل قیمت ناچیز کلیه در آنجا از اروپا و کشورهای دیگر هم برای خرید کلیه به افغانستان میآیند. اگرچه بیشتر این اتفاقها در هرات رخ میدهد اما امروزه دلالان در کابل هم جولان میدهند. متاسفانه این روزها در سکوت خبری رسانهها، زنان زیادی به دلیل فقر یا از دست دادن همسر برای گذران زندگی روزمره، کلیههای خود و فرزندانشان را هم میفروشند. گاهی پیش آمده که یک خانواده به همراه مادر و پدر و فرزندان در فاصله یک هفته کلیههای خود را فروختهاند. خرید و فروش کلیه در افغانستان سن و سال نمیشناسد، از کودک ۵ ساله تا ۶۰ ساله برای لقمهای نان این کار را انجام میدهند. پیوند کلیه در کودکان کار بسیار خطرناک است. براساس مشاهدات عینی کودکان بیشتر بر اثر نارسایی کلیوی فوت میکنند. آمار دقیقی از فوت آنها وجود ندارد، همانطور که در حال حاضر آمار شفافی از مبتلایان و فوتیهای کرونا وجود ندارد. افغانستان یک کشور جنگزده است و مردم در اولویت مسوولان نیستند. کرامت انسانی در افغانستان افول پیدا کرده است.
اعتراض کنیم، کشته میشویم!
این متخصص اظهار کرد: شرایط زندگی و امنیت در هرات بسیار اسفناک است. اتفاقهای ناگواری که در افغانستان رخ میدهد در هیچ رسانهای منتشر نمیشود. اگر خبرنگار زیادی حرف بزند همانطور که اخیرا مشاهده کردید کشته میشود. در هرات هیچکس هنگام غروب آفتاب جرات نمیکند در خیابان تردد کند زیرا به خاطر مقداری پول و تلفن همراه آدم میکشند. کشتن انسان در افغانستان همانند کشتن پشه است، همین قدر بی ارزش و بیسر و صدا. به عقیده من آنجا هیچگاه درست نمیشود و هیچ امیدی برای بهبود وضعیت افغانستان ندارم مگر اینکه خدا معجزه کند و چهبسا گروههای زیادی از جمله داعش، طالبان و مافیاهای مواد مخدر تا دندان مسلح هستند. تا زمانی که کشورهای دیگر از این گروهها حمایت میکنند، آنها هم مردم بیگناه را گلولهباران میکنند. اگر متوجه شوند که درباره این امور با شما مصاحبه کردم شک نکنید که من را هم میکشند.
اخبار برگزیدهلینک کوتاه :