این تشویق نیست، خود حق است
مجید خورشیدی * آقای ند پرایس سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده در اظهارنظری قابل تامل درباره تعامل دولت متبوعش با جمهوری اسلامی ایران در موضوع برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) چنین گفت: «ما هیچگونه ژست یا مشوق یکجانبهای برای تحریک ایرانیان برای آمدن به میز [مذاکره] پیشنهاد نمیدهیم.
اگر برداشت ایرانیان این است که در غیاب هر گونه اقدامی از سوی آنها برای ازسرگیری پایبندی کامل به توافق هستهای، ما امتیاز یکجانبه پیشنهاد خواهیم کرد دچار سوءبرداشت شدهاند. سخنان آقای پرایس حاوی این معناست که تهران منتظر ابتیاع یک امتیاز قابل توجه یا دست کم متناظر است و برای این آورده است که در موضوع احیای برجام صبر پیشه کرده است. آقای سخنگو اما چند نکته را از یاد برده است؛ نخست آنکه جمهوری اسلامی ایران هیچ چیزی طلب نمیکند بلکه حقوق به یغما رفته خویش توسط جفای بدعهدی دولت وقت واشنگتن را شرط شروع فرآیند جانبخشی به برجام میداند. صحبت کردن از اعطای مشوق به ایران نهایت کجسلیقگی و یا مصداق کامل «دست پیش گرفتن برای عقب نماندن است».
دولت واشنگتن در سه سال گذشته از یک معاهده بینالمللی به صورت یکجانبه خارج شده و مضایق ناعادلانه و غیرانسانی را بر ملت ایران وارد کرده است. اکنون سخن تهران معلوم و منطبق بر همان پندار و کرداری است که در سه سال گذشته بر عهد خویش مانده و تعهدات خویش را فرو نگذاشته است و اکنون که عضو یاغی میخواهد به توافق بازگردد، شرط اول آن است که دست از ترک فعل بردارد. وزیر امور خارجه کشورمان این فرآیند را صریح و ساده بیان داشت، تعهد، اقدام، جلسه و جان کلام که ایران هرگز مشوقی نخواسته که جناب پرایس از جانب صاحب کارش اعلان اعراض میکنند و تنها حقوق به یغما رفته خویش را طلب میکند. بازگشت ایالات متحده به تعهدات برجامیاش ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل متحد حکم مشوق را ندارد و تنها بازگشت به تعهد و احترام به حقوق است. برای تضییعهای صورت گرفته به سبب این عهدشکنی نیز ترتیبات دیگری باید اتخاذ شود تا هم ملت ایران پاداش صبر استراتژیک خویش را دریافت دارد و هم بدعهدی این سان رویکرد و رویه نشود.
ملت بزرگ ایران به تجربه اندوخته در درازنای تاریخ، دریافتهاند که نان از بازوی همت خویش نوش کنند که «کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من» و حقیقتا ملتی که یک عمر برای آزادی و استقلال کوشیده و جوشیده، نیکو آموخته که بر پای خویش بایستد و عزت امروزش را نیز از همین تکیه بر خویشتن به دست آورده است. ایالات متحده آمریکا از به راه انداختن کودتای مرداد و پشتیبانی از دیکتاتوری سیاه در ایران تا حمایت همهجانبه از هجمه رژیم بعث و مصادره و بذل و بخشش از منابع ایران در ایالات متحده، از هیچ سعایت و گردنکشی در مقابل ملت ایران کوتاهی نکرده است و به میان انداختن «مشوق» از سوی دولت این کشور نهایت غلتیدن در وادی نیرنگ و ریاست. آقای پرایس از یاد بردهاند که ملت ایران یک ملت تاریخی است و تاریخ را میخواند و به جان میشنود. کارنامه تاریخی ایالات متحده در ایران حکایت همان جمله پرتکرار پارسی است که میگوید «ما را به خیر تو امید نیست، شر مرسان!»
آخر اینکه قصه روشن است. جمهوری اسلامی ایران چونان متحدان آرام و رام واشنگتن در منطقه نیست که به نگاهی یا لبخندی و مگر دستافشانی با شمشیری خرسند باشد و دلخوش و به روی ترش کردن و اخمی هم به لاک خود فرو برود و واسطهتراشی کند که «ارحم الضعیف». جمهوری اسلامی ایران اراده خویش را در این سالها به تمامی نشان داده است و تنها حق خویش را میخواهد و نه بیشتر از آن. هیچ مشوقی مورد انتظار نیست که در حکم «بر عبث پاییدن است برای دری بگشودن» لیک حق را به تمامی مطالبه میکند و با لفاظی نمیتوان جای حقوق معوقه را با تشویقی جابهجا کرد! آقای پرایس! اکنون سال ۲۰۲۱ است نه ۱۹۵۳ و اینجا تهران است نه هر جای دیگر…
*کارشناس روابط بینالملل
لینک کوتاه :