نوروز، یکی از قدیمیترین اعیاد مردم جهان
وحید شاهسوارانی * نوروز دیرزمانی است که به عنوان جشن بهاری نماد باززایی نبات و حیات و هستی در بین ایرانیان برگزار میشود.جشن نوروز یکی از قدیمیترین اعیاد ملل جهان و شاید منطبقترین جشن با فطرت طبیعت است. جشنی که آغاز چرخه خلقت را در طبیعت به پایکوبی مینشیند، خود از لحاظ زمانی در نقطه آغاز این چرخه قرار دارد و ملل مسرور از این جشن، با تمام وجود نو شدن سال و زمان و مکان را درک میکنند. ملل باستان در مشرق زمین، با نگرشی صحیح و بجا، حرکت وضعی زمین را میشناختند و زندگی خود را بر اساس این نگرش پایهگذاری میکردند. این جشن در ایران باستان از مهمترین اعیاد ایرانی به شمار میرفته است. همچنین ملل همسایه آن روز ایرانیان همچون بابلیان، آشوریان و دیگر تمدنهای میان رودانی نیز با این جشن مأنوس بودند و به مرور زمان رسمهایی ـ همچون هفت سین ـ در بین این ملل همسایه دست به دست گشته، به سنن نوروزی افزوده شده است. از این رو بر پهنه عملکردی آن در کشورهای خاورمیانه افزوده شد.
در ایران باستان نوروز در آغاز فروردین و فصل بهار، هم جشن اهورامزدا، ایزد بزرگ دین مزدیسنا بوده که درروز اورمزد (نخستین روز از نخستین ماه سال) برگزار میشد و هم نوروز روز آفرینش جهان و کائنات و انسان به شمار میرفت. نوروز به بیان ابوریحان بیرونی «روزنوزایی» آفرینش محسوب میشد و به روایت شمسالدین محمد دمشقی روز «آفرینش نور» و روزی است که مردم را در این «روزی نو از ماهی نو و سالی نو» به آراسته و نورگردانیدن آنچه گذشت زمان، کهنه کرده برمیانگیزانند و معتقد بودند که در نوروز مقدرات مردم برای یک سال تعیین و استوار میشود. نوروز یکی ازبزرگترین جشنهای ایرانیان است که از دیرباز در این کشور برگزار میشده وآیینهای خاص خود را داشته است.
جمشید بنیانگذار نوروز
بیشتر روایات اسطورهای ایران، دوره پیشدادی را زمان پیدایی نوروز و جمشید، چهارمین پادشاه پیشدادی را بنیانگذار نوروز و آیین نوروزی به شمار آوردهاند. از پیشینه و خاستگاه تاریخی نوروز و آیینهای آن در دورههای کهن، منابع مکتوب بسیار و دقیقی در دست نیست. مهرداد بهار نویسنده کتاب «از اسطوره تا تاریخ» نوروز را سنت کهن و محتملا رایج در هزاره سوم پیش از میلاد در منطقه بینالنهرین دانسته و مینویسد: این آیین یا همراه با کوچ بومیان نجد ایران به بینالنهرین به آن سرزمین رفته یا همان زمان در سراسر منطقه وجود داشته است. در نوشتههای پهلوی و مانوی از نوروز، جشن اول سال نو بسیار سخن رفته و در تختجمشید نیزمراسم نوروز برگزار میشد. براساس پژوهشهایی که روی آثار سنگنگارههای بازمانده از دوره هخامنشیان صورت گرفته، مردم آن دوره با نوروز به خوبی آشنا بودند و آن را به عنوان آیینی کهن به هنگام گردش سال، جشن میگرفتند.
در همه مناطق جهان که به دلیل موقعیت طبیعی و اقلیمی فصلهای سال جلوه و مشخصههای آشکار و متمایزی دارند، تغییر فصل و به ویژه آغاز بهار و بیداری طبیعت آداب و رسمهایی به همراه دارد و در واقع این موضوعی جهانی در فرهنگ انسانهاست؛ اما ویژگی برتر نوروز نسبت به سایر جشنهای بهاری در این نکته است که نوروز گذشته از اینکه جشن آغاز بهارو باززایی طبیعت است، به عنوان جشن آغاز سال نو نیز محسوب میشود. به راستی چه زمانی زیباتر و مناسبتر از آغاز بهار و زندگی یافتن دوباره طبیعت و هستی و چه لحظهای بهتر از لحظه اعتدال بهاری را برای آغاز سال نو، روزگار نو ونوروز میتوان در نظر گرفت؟ گذشته از این، نوروز بدون وابستگی به هیچ قوم و مذهب و گروه خاصی در فرهنگ این مردم جای گرفته است و وجه مشترک همه گروههای قومی و اعتقادی است. میتوان گفت که همه اقوامی که به این سرزمین آمدهاند و همه جریانهای اعتقادی که در اینجا رواج پیدا کردهاند، آن را پذیرفتهاند، از آن مایه گرفتهاند و بر آن اثر گذاشتهاند. بنابراین، نوروز به عنوان یک میراث ناملموس در رابطه با هویت فرهنگی چشمانداز وسیعتری از هویتهای قومی، مذهبی، زبانی و… را دربر میگیرد؛ ضمن اینکه بر همه این عناصر تشکیلدهنده هویت فرهنگی نیز شمول دارد. در انتها لازم به ذکر است امروزه نوروز به عنوان یک میراث ناملموس تنها جشن بازمانده از ایران باستان است که هنوز هم تقریبا نزد همه اقوام ایرانی و نیز اقوامی که فرهنگ ایرانی را پذیرفتهاند، برگزار میشود. این اقوام که هزاران سال است در سرزمینهای گستردهای از چین تا مدیترانه در کنار هم زندگی میکنند، یا در اصل ایرانیاند یا زمانی در زیر سایه فرهنگ ایرانی و در تعامل با ایرانیان زیستهاند و بخشهایی از فرهنگ ایرانی و از جمله نوروز را از آنان فرا گرفته و با جان فرهنگ خود در آمیختهاند.
* کارشناس میراث فرهنگی و مدرس باستانشناسی
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :