ناکارآمدی عریان
به گزارش جهان صنعت نیوز: از ابتدای شیوع بیماری اظهارات ضدونقیض دولت در خصوص کرونا و وجود فشارهای اقتصادی و کمبود دارو موجب شد دولت سرمایه اجتماعی را به طور کامل از دست بدهد. چه بسا نیمی از آن در حوادث آبان ۹۸ از بین رفته بود. همین امر منجر به کاهش مشارکت مردم در رعایت پروتکلهای بهداشتی است. براساس آمارها طی یک سال گذشته نزدیک به یک میلیون و ۷۵۴ هزار و ۹۳۳ نفر به کووید۱۹ مبتلا شدند و ۶۱ هزار و ۳۳۰ نفر فوت کردند. اما در طول تمام این روزها دولت و وزارت بهداشت برای تهیه واکسن کرونا تعلل کردند.
همین امر منجر به وجود شکاف عمیقی بین ملت و دولت شده است. آنچه اکنون به نظر میرسد، این است که دولت پای کار کادر درمان و سیستم سلامت در کشور نیست. با اینکه الان نیز محدودیت و تعطیلی و اقداماتی فراتر از سیستم درمان داریم، چند علت میتواند ناشی از مشکلات اقتصادی کشور باشد که دولت در واقع به نوعی سلامت را قربانی بحث اقتصاد کرده است. روحانی در طول این یک سال به عنوان رییس ستاد ملی مقابله با کرونا نتوانسته تصمیمی قاطع در جهت محدودیتها بگیرد. حال با اعمال محدودیتهای شبانه هیچ کمکی به مهار کرونا نکرده بلکه تنها حجم ترافیک را بیشتر از قبل کرده و مشخص نیست دلیل اصلی محدودیتهای شبانه چیست! با این حال در بحران کرونا ناکارآمدی دولت تدبیر و امید بیش از همیشه برای همگان نمایان شده است. حالا این روزها در حالی روحانی از مهار کرونا و واکسیناسیون تا پایان ۱۴۰۰ سخن میگوید که گویا قرار است ویرانهای تحویل دولت بعدی دهد؛ ویرانهای که تا ۱۰۰ سال دیگر هم آباد نمیشود، مگر معجزهای رخ دهد.
رویکرد نهچندان مطلوب
در همین راستا علی دباغ معاون فنی و نظارت نظام پزشکی تهران در خصوص عملکرد دولت در حوزه بهداشت و درمان به «جهانصنعت» گفت: اگر بخواهیم هشت سال مدیریت دولت روحانی علیالخصوص تاثیر آن بر حوزه بهداشت و درمان را منصفانه ارزیابی کنیم باید نکات منفی و مثبت آن را به صورت مجزا بیان کنیم. نکته حائزاهمیت این است که در دوره اول ریاست روحانی کسری منابع نظام سلامت تامین شد ولی طرح تحول نظام سلامت با شکست مواجه شد. مقام معظم رهبری در ابتدای شروع این طرح فرمودند مراقب طرح تغییر و تحول نظام سلامت باشید بنابراین اجرای آن یک دوراندیشی عالمانه و دقیق میخواهد. اما این طرح با چنان شتاب و سرعتی پیش رفت که به نتیجه و اهداف مورد نظر نرسید و متاسفانه با شکست روبهرو شد. طرح تحول نظام سلامت با نتایج خواسته و ناخواسته متعددی مواجه شد. طرح تحول نظام سلامت بهویژه در دو سال اول اجرا، منجر به پوشش بیمهای بیشتر، کاهش پرداخت از جیب مردم، افزایش دسترسی به دارو، ارجاع کمتر مردم به خارج از بیمارستانهای دولتی دانشگاهی برای تهیه داروها و ملزومات پزشکی، کاهش پرداختهای غیررسمی بیماران، کاهش سزارین غیرضروری، ارتقای کیفیت هتلینگ بیمارستانهای دولتی و افزایش رضایت بیماران شد. در مقابل، ایجاد تقاضای القایی در ارائهدهندگان و گیرندگان خدمات سلامت، افزایش انتظارات مشتریان، افزایش تورم در بخش سلامت، تحمیل هزینههای سنگین بر دولت و سازمانهای بیمهگر، افزایش بار کاری کارکنان غیرپزشک، ایجاد شکاف درآمدی در پزشکان و سایر کارکنان و نارضایتی سایر کارکنان مانند پرستاران از پیامدهای نامطلوب طرح تحول نظام سلامت بوده است. مهمترین نکته اینکه بخش زیادی از این اقدامات در حد گذرا انجام شد و هیچگاه اتاق فکری برای آن در نظر گرفته نشد در حالی که اولویت تمرکز بر درمان بود نه بهداشت.
وی افزود: در خصوص رویکردهای آکادمیک وزارت بهداشت هم باید اینگونه توضیح دهم که وزارت بهداشت وزارتخانهای است که بخش اعظم آن را آکادمیک تشکیل میدهد. از طرفی شما در هیچ جای دنیا نمیتوانید پزشکی را پیدا کنید که هم در بیمارستان بخش خصوصی فعالیت دارد و هم در بخش دولتی زیرا این عمل به نوعی تضاد منافع محسوب میشود. علیالخصوص مسوولان نظام سلامت، آنها هیچگاه نباید در دو بخش متفاوت فعالیت کنند. اما امروزه میبینیم که مسوولان و دیگر پزشکان به راحتی در هر دو بیمارستان فعالیت میکنند و هیچکس هم به آنها کاری ندارد. بخش آکادمیک هم یکی از مواردی بود که باید در این دوره بیشتر به آن توجه میشد. با اینکه دکتر ملکزاده هفت سال برای آن زحمت کشید اما اگر دکتر آخوندزاده معاون تحقیقاتی بود، قاعدتا بهتر مدیریت میشد و حتی اینگونه میتوانست از دکتر ملکزاده هم ایده بگیرد. بنده با تجربه ۳۰سالهای که در امر پژوهشی دارم، بر این عقیدهام که همچنان بین تحقیقات آکادمیک و علمی گسست وجود دارد و نباید تنها به انتشار چند مقاله اکتفا کرد و این گسست به ترمیم قابل توجهی نیاز دارد. از طرفی آموزش در حوزه نظام سلامت هم به نظرم تا زمانی که دکتر لاریجانی مدیر بودند تمام برنامهها دقیق و منسجم بود البته دکتر حقدوست هم راه ایشان را در پی گرفتند.
به فراموشی سپردن فرهنگ
معاون فنی و نظارت نظام پزشکی تهران درباره فرهنگ حوزه نظام سلامت بیان کرد: فرهنگسازی در نظام سلامت همچنان جزو حیطههای مغفول است. استادان بیش از هر چیزی دغدغه رفاه حال دانشجوها را دارند در حالی که تلاش آنها کافی نیست. چهبسا دانشجویان و اساتید پزشکی جزو نخبگان و سرمایههای فکری جامعه هستند ولی آیا به همان میزان نیز برایشان ارزش قائل هستیم. به عقده من در دو دوره دولت روحانی آنچنان که باید در خصوص فرهنگ نقشه راه محکمی نداشتیم زیرا در این چند سال از افراد صاحب تفکر و اندیشه در حیطه فرهنگی استفاده نشده است. مشکلی که امروزه نمایان شده نتیجه کمکاریهای سالهای گذشته است. متاسفانه تمام مسوولان درگیر کارهای اجرایی میشوند و دیگر فرهنگسازی را فراموش میکنند.
وی افزود: هیچکدام از معاونان بهداشت و درمان در دولت اول روحانی سابقه آنچنانی نداشتند. هر دو تقریبا نقشه راه مرندی را پیش گرفتند. آنها به ساختار مستحکم نظام بهداشتی کشور و تیم مرندی تقریبا وفادار ماندند. اگرچه نظام سلامت در روستاها و شهرها اختلاف فاحشی دارد و متاسفانه مرندی و تیمش به این امور توجهی نکردند. این در حالی است که از دولت بعدی انتظار داریم نظام بهداشت در روستاها هم مانند شهرها تغییر کند. چهبسا امکانات بهداشتی در روستاها بسیار کم است. همین امر مردم را دچار مشکلات عظیمی کرده است.
کشور رو به سالخوردگی میرود
دباغ با تاکید بر جلوگیری از کشور به سمت پیری تصریح کرد: امروزه سراسر جهان درگیر بیماری کووید۱۹ است. اما وزارت بهداشت باید بداند غیر از بیماری کرونا، بیماریهای مزمن دیگری از جمله فشار خون و بیماریهای قلبی و عروقی وجود دارد که جان انسانها را به خطر میاندازد. نظام بهداشتی نیازمند کمک دولت در این حوزه است. چهبسا جمعیت ایران رو به پیری است و دولت روحانی برای جلوگیری از پیری جمعیت، نسبت جایگزین و فرزندآوری کار آنچنانی انجام نشده است. این در حالی است که نسبت جایگزینی فرزندآوری همچنان رو به نزول است و این امر خبر خوبی نیست.
وضعیت اسفناک بیمارستانهای دولتی
دباغ افزود: همچنین در این دوره در خصوص منابع معاونت توسعه اقداماتی انجام شد ولی هنوز به نظام سلامتی که دارای منابع پایدار باشد، نرسیدیم. بیمارستانهای دانشگاهی که بخش اعظم آن را از لحاظ هزینه تشکیل میدهند و نباید وضعیت آنها به صورتی باشد که اگر کمک دولت قطع شود، آنها ورشکسته شوند. همه جای دنیا بهترین بیمارستانها متعلق به بیمارستانهای دانشگاهی است. اما این در حالی است که در ایران نهتنها بیمارستانهای دانشگاهی مورد توجه مردم نیستند بلکه تفاوت بیمارستانهای خصوصی و دولتی به اندازهای زیاد است که اصلا قابل مقایسه نیست. این در حالی است که باید مردم در صف بیمارستان دولتی و دانشگاهی باشند نه اینکه هزینههای گزافی را بابت بیمارستانهای خصوصی پرداخت کنند. چه اتفاقی افتاده است؟ وقتی کمکهای بودجهای و ردیف استخدامی متعددی هم داریم چرا باز بیمارستان دولتی خودش به تنهایی نمیتواند اداره شود؟! به عقیده من باید یک طرح مفصل و اساسی و راهبردی با نگرش به تغییرات مطرح شود چراکه امروزه وضعیت بیمارستانهای دولتی در شأن مردم نیست.
معاون فنی و نظارت نظام پزشکی تهران اظهار کرد: از سویی معضلات پرستاران در طول این هشت سال بهبود پیدا نکرده است. هنوز پرستاران مطالبات خود را دریافت نکردند. این در حالی است که گسست مدیریتی در این خصوص موج میزند. اگرچه این گسست ناشی از روی کار نبودن افراد صاحب خرد است زیرا باید افرادی باشند که یک نظام نوین را برای بیمارستانها تنظیم کنند تا دیگر مردم برای حضور در بیمارستانهای دانشگاهی سر و دست بشکنند. به نظرم بهتر است، بیمارستانهای دانشگاهی به سمت خودکفایی بروند. البته نهتنها این امور تاکنون حل نشده، بلکه روزبهروز چالشهای وزارت بهداشت بیشتر میشود. رهبر معظم انقلاب برای درمان همیشه به بیمارستانهای دولتی میروند اما مسوولان اگر انگلیس نروند به کمتر از بیمارستانهای خصوصی قانع نمیشوند این در حالی است که مدیران ارشد نظام سلامت باید رفتار رهبر را الگوی خود قرار دهند. دردها بسیار است و متاسفانه فاصله حرف تا عمل در نظام سلامت زیاد است.
وی افزود: انتخاب مدیران از دیدگاه من میتوانست درگیر تمایلات سیاسی نشود اما چارهای نداریم. باید بپذیریم که وزارت بهداشت هم سیاسی شده است. همچنین نباید فراموش کنیم وزارت بهداشت یک بخش محض و تئوری هم دارد که باید درصدد پیشرفت علم تلاش کنیم. این وزارتخانه پیش از تولد تا بعد از مرگ انسان متولی است. این در حالی است که امروزه تنها ۲۵ درصد در ید کنترل وزارت بهداشت است. به عقیده من این وزارتخانه نیازمند اتاق فکر خیلی منسجم و با وسعت نظر است؛ اتاق فکری که پذیرش صدای مخالف در وزارت هم داشته باشد. دیدگاههای تنگنظرانه برای گیرندههای خدمات موجب عدم رشد و پیشرفت وزارت بهداشت میشود.
بیمههای سنتی
دباغ با تاکید بر ساختار قدیمی بیمهها بیان کرد: هنوز که هنوزه گسست قابل توجهی بین بیمهها و نیازهای نظام سلامت وجود دارد. کارشناسی بیمهها با سنتهای قدیمی صورت میگیرد. به عقیده من برای حل این معضل باید نظام کارشناسی بیمهها را بهروز کنیم. اما این اتفاق به ندرت رخ میدهد و نظام سلامت در برخی از حیطهها دیده نمیشود. اگر بیمهها راهکاری بالینی داشتند حال اینگونه وضعیت بیمهها آشفته نبود. در این خصوص من از عزیزان یک سوال مهم دارد. بنده این سوال را بلند اعلام میکنم و امیدوارم شما هم آن را با صدای رسا بنویسید؛ چند درصد از سهم داروها، تجهیزات، گردش مالی نظام سلامت و امکانات خرج عملهای زیبایی میشود؟؟ اگر در تحریم هستیم این حجم از عملهای زیبایی به نظر شما عاقلانه است؟؟ چرا ما هزینه داروها و درمان شیمیدرمانی را نداریم؟ اصلا اگر این هزینهها که در نظام سلامت خرج عملهای زیبایی میشود یکدهم آن را خرج بهداشت و درمان میکردیم چند سال امید به زندگی در کشور افزایش پیدا میکرد. دردهای ناگفتهای است که روزمرگی و رودبایستی و از همه اینها مهمتر اشتباهات مدیریتی یا اتفاقات ناخواسته مدیریتی منجر به اینها میشود. نداشتن افرادی که صاحب تفکر باشند. وزارت بهداشت باید دارای کرسیهای آزاد اندیشه و نقد نظام سلامت باشد تا بتوان این امور را به راحتی حل کرد.
وی افزود: نظام سلامت بیشتر از اینها امکان رشد و نمو دارد. اما کسی به دنبال رشد آن نیست. همین بحث فضای مجازی، چرا نباید وزارت بهداشت در گسترش فضای مجازی و روشهای کارآمد قدمی بردارد. متاسفانه در هر دو دولت یازدهم و دوازدهم به اندازه کافی از بستر شبکههای مجازی نظام سلامت استفاده نشد.
گردشهای مالی سازمان غذا و دارو
این دکتر در خصوص گردشهای مالی سازمان غذا و دارو گفت: سازمان غذا و دارو گردش مالی زیاد و مهمی دارد. اما به اندازهای ناکارآمد است که امروزه دارو و مواد اولیه هم نمیتواند تهیه کند. به همین دلیل اکثر تولیدکنندههای دارو از کمبود مواد اولیه رنج میبرند. این در حالی است که سازمان غذا و دارو در کشورهای دیگر نفت خرید و فروش میکنند. تضاد منافع اگر مدنظر قرار نگیرد آسیبهای جدی بر بدنه این سازمان وارد میشود. شرکتها و سازمانهای تجاری دنیا مختص به داروسازان هستند. این روزها دقت کنید تمام کشورها با تجارت واکسن چه درآمدی داشتند و اگر وزیر محترم بعدی حواساش را به این قضیه جمع نکند آسیبهای جدی میبیند.
وی افزود: شاید یکی از مهمترین نقدهایی که میتوان به وزارت بهداشت در دولت روحانی مطرح کرد، سند برنامهریزی ۵ تا ۲۰ ساله نظام سلامت بهداشت است که به شدت خالی است. در حالی که باید در این زمان احکام کلان براساس وضعیت کشور و سند آمایش سرزمینی تنظیم میشد و گزارش آن به مردم ارائه میشد، اما به دلیل نداشتن اهداف منسجم، باعث شده عملکردها روزمره و نقص جدی به وجود آید. به عقیده من باید هر چه سریعتر این موضوع را رفع کرد و تنها حل مشکلات حضور افراد خبره و نخبه در اتاق فکر وزارت بهداشت است تا برنامهها را متناوب با شرایط موجود در نظر بگیرند.
اخبار برگزیدهپیشنهاد ویژهلینک کوتاه :