رنجزدایی از اقتصاد
محمدصادق جنانصفت * رنجوری جسم اقتصاد و بیماری روح آن یک واقعیت انکارناپذیر است و همه مدیران ارشد سیاسی در نهادهای قدرت و همه طیفهای جناحهای اصلی آن را قبول دارند. همین که الان در نقطهای هستیم که همه مدیران سیاسی در ردههای گوناگون مدیریت و وظایف و اختیارات مختلف به این نتیجه رسیدهاند که اقتصاد ایران به مرزهای خطرناک رسیده، یک گام به جلو است.
اما سیاستمداران و طیفهای گوناگون درباره علت این وضعیت با هم اختلافنظر دارند. یک جناح سیاسی و طیفهای آن میگویند دلیل اصلی بیماری سخت اقتصاد ایران که میرود به مرز درمانناپذیری برسد، از مدیریت ناکارآمد دولت و سیاستهای اقتصادی دولتی سرچشمه میگیرد و اگر مدیریت کارآمدی اداره دولت را در دست داشته باشد میتوان این جسم و روح بیمار را درمان کرد. اما طیفهای گوناگون یک جناح سیاسی دیگر که الان نهاد دولت را در اختیار دارند باورشان این است که تحریمهای اعمالشده از سوی آمریکا دلیل اصلی بیماری حاد اقتصاد ایران است و یا دستکم بیماری را تشدید کرده است.
با توجه به این اختلاف بنیادین که درباره دلیل اصلی بیمار شدن اقتصاد در میان سیاستمداران ایران دیده میشود درباره راهحل اساسی برطرف شدن تنگناها تفاوت آشکاری وجود دارد. مدیران دولت و جناح سیاسی مشهور به اصلاحطلبان میگویند برای برطرف شدن حالت خفگی اقتصاد باید روزنههایی باز شود و پس از آن راهحل اساسیتری را تدارک دید. باور این گروه این است که در سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ که نهاد دولت در اختیار جناح مدعی بود و علامتهای بیماری فعلی یعنی تورم شتابان، کاهش سرمایهگذاری، توزیع رانت و فساد از مسیرهای گوناگون و نرخ بیکاری بالا نیز دیده میشد و رشد تولید ناخالص داخلی پرنوسان و کوچک و منفی شده بود. از سوی دیگر جناحی که ادعا میکند همه دشواریها از سوی تحریم است باید به یاد آورد که در غیاب رژیم تحریمها نیز همین دردسرها را داشتیم. واقعیت بزرگ اما این است که اقتصاد ایران به هر دلیل که ناتوان شده باشد و به هر دلیل که در کار آن گره افتاده است پیامدهایش هر روز ویرانگرتر شده و به ویژه روزگار شهروندان را در بدترین شرایط قرار داده است.
اقتصاد ایران به رنجزدایی نیاز دارد و باید هرچه زودتر این بیمار را درمان کرد تا شهروندان از پای درنیایند. شاید گروهی بگویند که شهروندان تابآوری دارند و برای اینکه نظام سیاسی را در یکی از مهیبترین نبردها یاری کنند این روزگار را تحمل میکنند. این یک ادعای سترگ است که برای راستیآزمایی آن باید راهی فراتر از گمانهزنی و نیتخوانی پیدا شود اما تا آن زمان که به راهحل بنیادین برسیم چه باید کرد. بررسی از سر اشاره نشان میدهد فعالان اقتصادی و نیز مردم ایران از بلاتکلیفی رنج میبرند و رنجزدایی باید از همین نقطه شروع شود. یکی از مهمترین بلاتکلیفیها این است که نظام سیاسی ایران تا چه زمانی میخواهد با غرب مبارزه کند و اگرچه رخداد بزرگی اتفاق بیفتد تکلیف سیاست خارجی که اقتصاد ایران را گروگان گرفته و کسبوکارها و معیشت مردم را به محاق برده است را روشن میکند. رنجزدایی از اقتصاد ایران یک نقطه عزیمت دارد و آن نقطه نیز در جایی استقرار پیدا میکند که سیاست خارجی ایران راه را برای فعالیت عادی اقتصاد باز کند.
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :