چالش اقناعسازی شهروندان
به گزارش جهان صنعت نیوز: طی چند روز گذشته برخی از چهرههای سیاسی برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری اعلام حضور کردند، در میان سخنان و موضعگیری این افراد هنوز خبری از برنامه، راهکار، طرحهای کاربردی و برنامه مدون و قابل اجرا نشده است. گویی هر کدام از این چهرهها گمان دارند با حضور آنان و برگزاری برخی تجمعها توسط هواداران پرشور و نشر مصاحبههای هماهنگشده با رسانههای سفارشی و انتشار عکسهای جذاب از دوران نهچندان دور مدیریت برای مجاب کردن شهروندان و مشارکت آنان در انتخابات کفایت میکند در صورتی که میتوان در مقابل هر کدام از کاندیداهای ریاستجمهوری انبوهی از سوالات را طرح کرد و با مداومت، مطالبهگر پاسخ اقناعی بود.
به نظر میرسد هر کدام از کاندیداها باید به اینگونه سوالات در راستای اقناع افکار عمومی و افزایش مشارکت شهروندان درباره سخنان کلی و تصویری که برای مخاطبان از آینده کشور ترسیم میکنند پاسخگو باشند: چرا خودتان را به عنوان یک کاندیدای ریاستجمهوری نسبت به سایرین ارجح میدانید؟ چگونه و با کدام تیم مدیریتی قرار است تورم بالای ۴۰ درصد را کاهش داده و برای کاستن از حجم نقدینگی با توجه به کدام رویکرد اقتصادی اقدام خواهید کرد؟ نقش دولت در سیاست خارجی به چه میزان است؟ برنامه شما برای کاستن از نقش دلالها، واسطههای اقتصادی و فساد اقتصادی در دستگاه دولت چیست؟ آیا با دولت ناظر که بخش زیادی از تصدیگریهای آن به بخش خصوصی واقعی سپرده شود موافق هستید و راهکار گام به گام شما چیست؟ و… چنانچه پاسخ دادن به اینگونه سوالات و برخی سوالات دیگر با اعداد، آمار و زیست روزمره شهروندان همخوانی داشته باشد، مخاطب سخنان هر کدام از کاندیداها به راحتی متوجه میشوند کدام یک از چهرههای حاضر در صحنه انتخابات توانایی اداره کشور را برای چهار سال آینده دارند و کدام یک از چهرهها اساسا غیر از طرح حرفهای کلی و فضایی، قرار است کشور را با مخاطراتی جدیتر و پرهزینهتر روبهرو کنند. به عنوان مثال احتمالا در میان کاندیداها چهره و چهرههایی یافت شود که به آسانی از بازسازی و نوسازی صنایع در ایران سخن به میان آورند و یا از جذب سرمایهگذار خارجی در صنایع نفت و گاز و پتروشیمی در راستای بهبود این صنعت بزرگ و تاثیرگذار در اقتصاد کلان کشور سخن بگوید. بهتر آن است که در پاسخها دقت شود و شهروندان متوجه شوند قرار است با کدامین سازوکارهای واقعی به این نقطه مشخص برسیم.
اقناعسازی افکار عمومی در هر دوره و بازه زمانی تاثیرات مثبت خود را به همراه خواهد داشت، چراکه گویندگان تلاش میکنند براساس واقعیتهای جاری برنامههای خود را اعلام کنند و از تصویرسازیهای نادرست و بعضا غیرواقعی برای عموم مردم دوری جویند؛ در سال ۱۴۰۰ کار کاندیداهای ریاستجمهوری دشوارتر از سالهای نهچندان دور است. تجربه زیست روزمره شهروندان در دو سال گذشته و کاهش درآمد ماهانه، تورم افسارگسیخته، افزایش قیمت دلار و سایر ارزهای خارجی، کاهش قدرت پول ملی، گرانی نقطه به نقطه مسکن، افزایش اجاره خانه و خودرو و کمبود برخی از کالاهای اساسی بدون واسطه از سوی هر کدام از شهروندان کشور بیوقفه لمس شده است. نمیتوان با ادبیات ساده، بدون برنامه و تنها برای رضایت بخشیدن به حس قدرتخواهی و کسب کرسی صندلی ریاستجمهوری و با چیدن جملات انشایی در کنار هم درصدد کسب رای شهروندان برآمد. در واقع هر کدام از رایدهندگان به دنبال اقناع هستند، اینکه قرار است برای چهار سال آینده بخشی از دغدغههای آنان مرتفع شود.
مهمترین دستاورد اقناعسازی شهروندان را میتوان در دو بخش کلی صورتبندی کرد؛ نخست: رسیدن به این نقطه که کاندیدای حاضر آشنایی کافی با دغدغهها و دشواریهای کشور دارند و قرار است باری از شانههای مردم بردارند. دوم: رفتن به پای صندوق رای و مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری. چنانچه این مهم تحقق یابد بیتردید مشارکت شهروندان در انتخابات و رای دادن به برنامهها به جای اشخاص و جریانهای سیاسی را شاهد خواهیم بود. در غیر این صورت با مشارکت سیاسی- اجتماعی پایین شهروندان و تحمیل هزینههای پیدا و پنهان در نهاد مدیریت اجرایی کشور روبهرو میشویم.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهسیاسیلینک کوتاه :