از وین تا پاستور
به گزارش جهان صنعت نیوز: در نتیجه همین تغییرات و در پی مشاهده همین روزنههای امیدوارکننده است که میبینیم نام ظریف یک بار دیگر در صدر فهرست نامزدهای احتمالی اصلاحطلبان برای ریاستجمهوری دور سیزدهم قرار میگیرد.
البته آقای وزیر خودش هم در گره زدن سیاست خارجی و انتخابات کم نقش نداشته و بارها در سخنان خود این دو موضوع را به هم آمیخته است. مثلا همین اسفند ماه پارسال بود که در گفتوگو با «مرکز سیاست اروپا» پس از آنکه از مشابه بودن رویکرد بایدن و ترامپ در مواجهه با پرونده هستهای ایران گلایه کرد، گریزی به فضای انتخابات سال ۱۴۰۰ زد و فرصت بایدن برای تغییر رفتارش را محدود دانست. او گفته بود: «زمانی که وارد فصل انتخابات شویم، دولتی خواهیم داشت که چندان دیگر کارایی کامل نخواهد داشت و شش ماه تا روی کار آمدن یک دولت جدید زمان میبرد… پس توصیه میشود آمریکا سریعتر عمل کند و این نیاز دارد که آنها خجالت را کنار بگذارند و اقداماتی را که باید انجام دهند.»
ظریف پیشتر هم تلاش کرده بود تا با این حربه طرف خارجی را به اقدام سریع وادارد اما این رویکرد آثار دیگری هم داشت. مثلا همین که تا حرف از مذاکره میشود و تعامل، تصور میشود که سیاست خارجی محور اصلی انتخابات پیشرو است؛ لذا ظریف بهترین گزینهای است که میتواند در یک دوقطبی حساس جانب اصلاحطلبان را بگیرد.
عوامل داخلی
بدون شک این وضعیت دلایل دیگری که متاثر از مسائل داخلی و انتخاباتی است، نیز داشته است. نباید فراموش کرد که ظریف از همان روزی که وزیر شد و با آن ظاهر متفاوت – از لبخندهای مداوم گرفته تا آن مدل ریش خاص و دکمه سردستها – نظرها را به خود جلب کرد، یک نامزد احتمالی بود. بعد هم که توانست طی یک سلسله مذاکرات نفسگیر برجام را رقم زند؛ این بحث جدیتر شد. بیمیلی او به ورود به عرصه کشورداری که در حیطه تخصصی او نیست اما سبب شد که اصلاحطلبان نیز دست از اصرار بردارند. بهخصوص که در دولت دوم روحانی خروج آمریکا از برجام رخ داد و عواقب آن دامن مردم را گرفت.
اوضاع و احوال کنونی اصلاحطلبان اما سبب شده با نزدیک شدن به انتخابات شاهد نوعی رابطه نازونیاز بین این جریان سیاسی و آقای وزیر باشیم. اصرارهای مکرر البته کارگر نبود و ظریف به کاندیداتوری رضایت نداد. در عین حال تردیدهایی که برخی اصلاحطلبان برای حمایت از وی داشتند، پررنگ شد و کار به جایی رسید که او را به خاطر اینکه پشتوانه حزبی ندارد، غیراصلاحطلب بدانند. در این مرحله البته امیدشان به سیدحسن خمینی بود که در مقابل پیشنهاد برخی اصلاحطلبان نرمش به خرج میداد. بعد از آنکه خمینی جوان محافظهکاری پیشه کرده و با مشورت گرفتن از رهبری خود را از وادی انتخابات بیرون کشید اما وضعیت کاملا تغییر کرد.
امید دوباره
دست اصلاحطلبان از گزینهای با ظرفیت رایآوری، تایید صلاحیت و اجماعسازی خالی ماند و ناگزیر شدند که بررسیها را از سر بگیرند. هرچه گشتند هم بهتر از ظریف نیافتند؛ چرا که از یک سو مسائل سیاست خارجی چنانچه شرح آن رفت، بستر را برای استقبال وی فراهم میکند و از سوی دیگر هم بیش از سایر نامزدهای این جریان از جمله اسحاق جهانگیری و محسن هاشمی و امثال پزشکیان، محبوبیت دارد.
به اضافه اینکه اصلاحطلبان برخی مواضع و حرفهای ظریف را به فال نیک گرفته و امیدوار شدهاند که در دقیقه نود برای کاندیداتوری احساس تکلیف کند. ظریف گفت: «نگرانی من از رای آوردن است نه رای نیاوردن» و همین یک جمله کافی بود تا اصلاحطلبان به اینکه نهایتا نامزد میشود، دل ببندند.
امیدوار شدند اما لازم بود که برای رفع تناقض بین رویکرد مبتنی بر حمایت از ظریف و آن اظهاراتی که درباره ضرورت حمایت از نامزد اصلاحطلب داشتند، فکر جدی کنند. اینجا بود که محافظهکارترین طیف اصلاحطلبان که تا دیروز از ائتلاف با نامزد غیراصلاحطلب دم میزد، وارد گود شد. کارگزارانیها شروع کردند به مقدمهچینی برای حمایت از ظریف و برخی از رسانههای اصلاحطلب نیز همین خط را پی گرفتند.
فرش قرمز برای آقای وزیر
همزمان با امیدواریهایی که در عرصه دیپلماسی ایجاد شده است، ظریف عکس یک روزنامهها شد. در عین حال مصاحبه پشت مصاحبه و شرح ظرفیتهای او. لفاظی برای رفع آن نقیصه هم فراموش نشد. چنانچه محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی کارگزاران در مصاحبهای با «شرق» گفت: «ظریف با ظرفیتهای اصلاحطلبی سازگاری تام و تمام دارد.»
تلاش کارگزاران برای مهیا کردن زمینه حمایت از ظریف البته به همین جا ختم نشد و محمود علیزاده طباطبایی دیگر عضو این حزب نیز در گفتوگو با «برنا» محمدجواد ظریف را اصلیترین گزینه اصلاحطلبان بعد از سیدحسن خمینی معرفی کرد.
محسن رهامی، دیگر فعال سیاسی اصلاحطلب که خودش نیز نامزد ریاست جمهوری است هم، همین نظر را دارد. او در مصاحبهای گفته است: «اگر ظریف در انتخابات حاضر شود اقبال زیادی بین اصلاحطلبان خواهد داشت. لذا به غیر از ظریف فرد دیگری که اقبال عمومی زیادی داشته باشد طوری که بگوییم کاندیدای اجماعساز است، وجود ندارد.»
مکر رقیب
واکنش اصولگرایان اما به این وضعیت بسیار قابل تامل است. آنان که ظریف را رقیبی قدر برای خود تلقی میکنند سعی دارند تا هم تحولات بینالمللی که اوضاع را برای او مساعد کرده نادیده بگیرند و هم صداقت اصلاحطلبان در تمایل به حمایت از ظریف را زیر سوال ببرند. اظهارات متناقضی درباره کاندیداتوری احتمالی ظریف بیان میکنند و در برخی رسانههای خود سعی میکنند با طرح دوباره موضوع حمایت از لاریجانی که پرونده آن نزد اصلاحطلبان بسته شده، بدنه اجتماعی اصلاحطلبان را سردرگم و ناامید کنند.
از همین رو است که شاهدیم مجتبی شاکری، دبیرکل جمعیت جانبازان انقلاب به «باشگاه خبرنگاران جوان» میگوید: «اگر تحریمها برداشته شود شرایط برای محمدجواد ظریف و علی لاریجانی و طیف روحانی بهتر خواهد شد» و به این ترتیب چون نمیتواند مثبت بودن شرایط برای ظریف را انکار کند، با طرح نام لاریجانی و روحانی، برای او رقیب میتراشد.
مثال دیگر آنکه احمد بخشایش اردستانی، نماینده پیشین مجلس و فعال سیاسی اصولگرا در گفتوگو با «فردا» ظریف را تخطئه کرده و میگوید: «آقای ظریف به درد رییسجمهور شدن نمیخورد و به عنوان نفر دوم خوب است. فارغ از این مساله او میترسد و نامزد نمیشود. کسی باید رییسجمهور شود که مطالبه مردم را پاسخ دهد و ظرفیت کتکخوری داشته باشد.»
نمونه دیگر نیز گزارشی است که سایت فردانیوز یعنی رسانه نزدیک به قالیباف نوشته و مدعی شده بود که ظریف نامزد پوششی لاریجانی است!
جمعبندی
فضا برای نامزدی ظریف بیش از هر وقت دیگر مهیا است. از یک طرف آنچه در عرصه دیپلماسی جاری است و از طرف دیگر تحولات انتخاباتی و سیاسی داخل کشور. محمد جواد ظریف نیز انگار قدری از موضع سرسختانه خود کوتاه آمده است. تمایل اصلاحطلبان به حمایت از او مشهود است و فقط باید دید که ظرف یک ماه آتی که موعد ثبتنام نامزدها فرا میرسد، اوضاع چطور پیش میرود.
اخبار برگزیدهپیشنهاد ویژهسیاسیلینک کوتاه :