گشایش امیدهای تازه در مسیر نشستهای وین و سناریوهای محتمل
دکتر صلاحالدین هرسنی * والاستریت ژورنال اخیرا در گزارشی مدعی شد که دولت بایدن آمادگی دارد بخشی از تحریمهای وضعشده علیه بخشهای مختلف اقتصاد ایران به ویژه در بخشهای بانکی و نفتی، شرکتهای حمل و نقل نفت را در کنار چندین بخش کلیدی اقتصاد ایران از جمله فولاد و آلومینیوم و همچنین صنعت نساجی، خودروسازی، کشتیرانی و بیمه لغو کند. به نظر میرسد این اعلام آمادگی بایدن برای لغو بخش اعظمی از تحریمها مربوط به آن دسته از تحریمهایی است که مغایرت با برجام دارند. همین اعلام آمادگی واشنگتن برای لغو تحریم موجب نوعی خوشبینی از سوی مقامات تهران شد، به گونهای که حسن روحانی اعلام کرد برای لغو تحریم از رهگذر مذاکرات با حضور در نشستهای وین لحظهای درنگ و تعلل جایز نیست و اساسا مهم هم نیست که گروهی بخواهند در تهران بابت چنین فرصتهای ناشی از نشستهای وین، ناراحت و عصبانی شوند.
از منظر نشانهشناسی این اعلام آمادگی واشنگتن برای لغو تحریمها را باید از یک طرف به معنای چراغ سبز بایدن برای کاهش تحریمهای ایران و از طرف دیگر به معنای گشایش امیدهای تازه در مسیر نشستهای وین دانست. تحت این شرایط میتوان انتظار داشت که نشستهای وین میتواند معطوف به نتایج پیشبینیشده در برجام و استفاده از آن از طرف تهران و واشنگتن باشد. با این وجود و با همه نشانهها و سیگنالهای سازندهای که از پشت نشستها و مذاکرات وین دریافت میشود، مسالهای که میتواند موجب تعلیق مذاکرات و حتی فریز و انسداد مذاکرات شود، مربوط به بخشی از مواضع رسمی و قوی واشنگتن در قبال لغو تحریمهای مرتبط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران است. در این ارتباط واشنگتن قویا اعلام کرده است که هنوز تصمیمی برای خارج کردن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فهرست موسوم به گروههای تروریستی خارجی (از نظر آمریکا) ندارد و این مساله ممکن است در زمره آن دسته از موارد اختلاف دو طرف باشد که بتواند مذاکرات وین را فاقد نتایج مطلوب و پیشبینیشده بنمایاند. با توجه به اینکه مواضع واشنگتن در ارتباط با عدم لغو تحریمهای مربوط به سپاه پاسداران جدی است، دو سناریو بیش از همه در نشستهای آتی وین بسیار محتمل است.
سناریوی اول مربوط به واکنش محافظهکاران و جریانهای ضد برجام در ایران است. با توجه به افق و سطح برداشت و نگرش این محافظهکاران، به خوبی پیداست که آنان بیمیل به پذیرش وضعیتی نیستند که واشنگتن برای آنان تدارک دیده است. در واقع این محافظهکاران بسیار تمایل دارند تا با شرایطی که واشنگتن در نشستهای آتی وضع میکند، هر گونه مذاکره وضعیت فرسایشی به خود بگیرد، به این معنی که احیای برجام به پای عملکرد دولت روحانی نوشته نشود. بنابراین بسیار طبیعی است که این اصولگرایان و محافظهکاران بخواهند از برنامهها و نقشههای واشنگتن در نشستهای وین استقبال کنند. در واقع اصولگرایان از استقبال برنامههای واشنگتن و فرسایشی شدن نشست وین دو هدف را دنبال میکنند. در هدف اول اصولگرایان قصد سیاهنمایی عملکرد دولت به ویژه تیم مذاکرهکننده هستهای دارند. به گونهای که این اصولگرایان و یا همان نابرجامیان تیم مذاکره را وابسته به حلقه نیویورک دانسته و ظریف و گروه کاریاش را ابزار پروژه نفوذ غرب به کشور میدانند. نمایش فیلم (پایان بازی) از سوی صدا و سیما گواه روشنی بر این ادعاست. هدف دومی را که اصولگرایان در استقبال از برنامههای واشنگتن و فرسایشی شدن مذاکرات وین دنبال میکنند آن است که هر گونه گشایشی پیرامون برجام به پای دولت آنها نوشته شود. بنابراین تمام تلاش آنها در هدف دوم چیزی جز پیگیری و رقم زدن پروژه قهرمانسازی حول محور نجات اقتصاد ایران از فردای مذاکرات و نشستهای وین نیست.
اما سناریوی دوم که ممکن است روندهای مذاکرات و نشستهای وین را بیشتر از سناریوی اول منجر به انسداد نماید، مربوط به در نظر گرفتن منافع تلآویو در نشستهای آتی وین است. آنگونه که گفته و شنیده میشود، گروههای اسراییلی تلاش دارند که در مسیر مذاکرات و نشستهای وین مانعسازی کنند. در نگاه و باور مقامات تلآویو، حرکت به سوی مذاکره با ایران، اسراییل و همپیمانان آن را به طور مستقیم در معرض خطر قرار میدهد. حال و نظر به اینکه مانعسازیهای تلآویو با خرابکاری اخیر آنها در حادثه نطنز همزمان شده است، بعید نیست که بخواهد در روند آتی دیپلماسی واشنگتن در قبال برجام تاثیرگذار باشد. تحت این شرایط واشنگتن نباید خود را مقید به نگرانیهای تلآویو کند، چراکه مناقشه دائمی تلآویو با تهران امری مشخص و مسلم بوده و ربطی به برجام ندارد. حال اگر دولت بایدن بتواند بدون توجه به قیدوبندهای تلآویو و بدون توجه به در نظر گرفتن منافع تلآویو برجام را احیا کند، در خارج کردن تجهیزات و نیروهای نظامیاش از خاورمیانه آزادانهتر عمل خواهد کرد و به دنبال آن میتواند بر رسیدگی به چالش فزاینده از سوی چین متمرکز شود و این مسالهای است که واشنگتن در شرایط حاضر و با توجه به مناسبات جدید جهانی سخت بدان نیازمند است.
* کارشناس مسائل بینالملل
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :