ارزشگذاری شرکتهای فناوری در بازار سرمایه
مهدی سادات بکایی * از زمانی که بحث تبادل کالا با کالا در زندگی بشر به وجود آمد و بر مبادلات بین آنها تاثیر گذاشت، مفهوم «ارزش» جزو اساسی و پایهای هر مبادله شد. به مرور زمان افراد سعی کردند دارایی یا کالا و خدماتی را با یکدیگر جابهجا کنند که دارای ارزش تقریبی برابر باشند. حتی سعی کردند کالاهایی را به عنوان مرجع بین خود انتخاب کنند تا بتوانند بر اساس ارزش آن به ارزندگی دارایی مورد مبادله خود پی ببرند تا منفعت بیشتری کسب کنند یا از ضرر خود جلوگیری کنند. بعد از اختراع پول شرایط بسیار تغییر کرد و ارزندگی کالا یا خدمات مورد تقاضا یا عرضه بر اساس واحد پولی و اعداد مشخصی تعیین شد. با توجه به پیچیدگیهای جهان اقتصادی در حال حاضر، تعیین ارزش برای کالا و خدمات هم اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
یک نکته اساسی که باید به آن توجه داشت تفاوت میان ارزش و قیمت است. آیا لزوما قیمت هرچیزی برابر با ارزش آن است؟ خیر. قیمت میتواند کمتر یا بیشتر از ارزش باشد. به نظر اسکار وایلد «فرد بدبین کسی است که قیمت همه چیز را میداند اما به ارزش هیچ چیز واقع نیست». در واقع میتوان اینطور تعریف کرد که قیمت آن چیزی است که پرداخت میکنیم اما ارزش آن چیزی است که باید پرداخت کنیم. از نظر آدام اسمیت ارزش آن چیزی است که شما دریافت میکنید. پس اگر بالاتر از دریافتی خود پولی دهیم یعنی ضرر کرده و اگر کمتر از چیزی که دریافت میکنیم هزینه کنیم یعنی برد کردهایم.
هر دارایی اعم از مالی یا واقعی ارزشی دارد. عامل کلیدی برای موفقیت در سرمایهگذاری و مدیریت داراییها درک ارزش و منابع اثرگذار بر ارزش آن دارایی است. تمام داراییها را میتوان اررشیابی کرد اما ارزشیابی بعضی از داراییها سادهتر و بعضی پیچیدهتر است. آنچه اهمیت دارد درجه شباهت در اصول و روشهای اندازهگیری است نه تفاوت آنها. فرض زیربنایی در سرمایهگذاری این است که در سرمایهگذاری نباید مبلغی بیش از ارزش آن پرداخت کرد. ارزش از دیدگاه افراد متفاوت است، قیمت نیز تابعی از آرزو و امیال سرمایهگذاران است اما همواره سرمایهگذاران تابع احساسات و هیجانات خود نیستند. داراییهای مالی با هدف دریافت جریانات نقد آتی (مورد انتظار) خریداری میشوند. پس میتوان گفت مهمترین عامل تاثیرگذار بر ارزش، جریانات نقدی مورد انتظار یک دارایی است. مفهوم ارزش به این سادگی نیست که گروهی از افراد تصور میکنند. ارزش هر دارایی به عوامل مختلفی مانند فردی که ارزشگذاری برای او صورت میگیرد، نوع ارزشی که باید اندازهگیری شود، زمانی که برآورد ارزش صورت میگیرد و هدف ارزشگذاری بستگی دارد. ارزش یک مفهوم ایستا یا مشابه با مفاهیم دیگر نیست. ارزش هر دارایی به عوامل گوناگونی بستگی دارد که در زمانهای مختلف ممکن است تغییر کند. محیط اقتصادی، استفاده بالقوه دارایی، زمان برآورد ارزش، میزان کمیابی نسبی و جایگزینی، موقعیت دارایی، گستردگی دامنه مالکیت دارایی، میزان نقدشوندگی و وضعیت بازار دارایی و شرایط فیزیکی از جمله عوامل موثر بر تعیین ارزش یک دارایی هستند.
در دنیای فعلی مالی مفاهیم مختلفی برای بیان ارزش وجود دارد. ارزش اقتصادی که ارزش پولی یک دارایی است، ارزش بازار که بیانکننده مبلغ نقد یا معادل نقد یک دارایی بین یک خریدار مایل و یک فروشنده مایل است و محتملترین قیمت معامله در نظر گرفته میشود، ارزش منصفانه یک دارایی که بر اساس آن دارایی یا بدهی ممکن است فروخته شده یا تسویه شود، ارزش دفتری که صرفا یک مفهوم حسابداری و مالیاتی است و در صورتهای مالی بیان میشود، ارزش سرمایهگذاری که معمولا به عنوان منافع آینده مالکیت یک دارایی برای یک خریدار خاص درنظر گرفته میشود، ارزش جایگزینی یک دارایی که به طور ساده بهای تمام شده تحصیل یک دارایی جدید با قابلیتهای مشابه است و ارزش ذاتی که یکی از مهمترین مفاهیم است و میتوان آن را ارزش فعلی جریانات نقدی آتی یک دارایی بیان کرد، همگی از مفاهیم ارزشگذاری هستند.
از بین مفاهیم ذکر شده، ارزش ذاتی و ارزش جایگزینی و ارزش بازار بیشترین اهمیت را در بین فعالان بازار سرمایهدارند. محاسبه ارزش ذاتی پیچیدگیها و دانش تخصصی خود را نیاز دارد و تحلیلگران و همچنین ارزشگذاران فعال در بازار سرمایه جزو افرادی هستند که با محاسبات علمی و برآورد سود قابل دسترس شرکت در سالیان آینده نسبت به محاسبه ارزش آن اقدام میکنند. شرکتهایی که در بازار سرمایه عرضه میشوند بر اساس روشهای ارزشگذاری ذاتی قیمتگذاری میشوند. ارزش جایگزینی به مفهومی ساده یعنی اگر بخواهیم امروز یک شرکت با اندازه و دارایی و سطح فعالیتهای فعلی آن تاسیس کنیم نیاز به چه مقدار وجوه نقد داریم. ارزش بازار نیز آن چیزی است که در بازار در حال دادوستد است. برای مثال قیمتی که در بازار سرمایه در حال معامله است اگر در تعداد سهام شرکت ضرب شود، ارزش بازار آن را نشان میدهد.
با عرضه برخی از شرکتهای فعال در صنعت رایانه و فناوری در بازار سرمایه، ارزشگذاری برای این صنعت شفافتر و قابل دسترس شد. با فرض کارآیی بالای بازار سرمایه و استاندارد بودن عرضه و تقاضا، ارزش ذاتی باید آن چیزی باشد که در بازار معامله میشود. اگر ارزش ذاتی بالاتر از ارزش بازار باشد یعنی سهم گران است و در بازار گران ارزشگذاری شده پس باید نسبت به فروش آن اقدام کرد و یا از سرمایهگذاری در آن خودداری کرد. اما اگر ارزش ذاتی بیشتر از ارزش بازار یک شرکت باشد میتوان سرمایهگذاری در آن شرکت را سودده دانست. همانطور که ذکر شد محاسبه ارزش ذاتی برای تمامی افراد امکانپذیر نیست در نتیجه خیلی از افراد به علت عدم توجه به توصیههای خبرگان مالی اقدام به سرمایهگذاری در شرکتهایی میکنند که ارزش بازار آنها بسیار بالاتر از ارزش ذاتی آنهاست و این امر موجب تحمیل زیانهای سنگینی به سرمایهگذاران ناآگاه میشود.
در حال حاضر سه شرکت با بیشترین ارزش بازار گروه رایانه به ترتیب عبارتند از «شرکت پرداخت الکترونیک سامان کیش» با حدود ۱۰ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان، «بهپرداخت ملت» با حدود ۹ هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان و «کارت اعتباری ایرانکیش» با حدود شش هزار و دویست میلیارد تومان. در همین گروه شرکتی وجود دارد که زیانده است اما ارزش بازار آن از ارزش قراردادهایش نیز پایینتر است و حقوقی سهم هیچگونه حمایتی از سهامدار خرد انجام نمیدهد. در نتیچه باید با حساسیت بالایی نسبت به سرمایهگذاری در شرکتهای این گروه اقدام کرد مخصوصا زمانی که درک عملیات شرکتهای این صنعت برای عوام کمی دشوار به نظر میرسد و پیچیدگیهای خاص خود را دارد. بازار سرمایه با الزام شرکتها به افشای اطلاعات مالی و عملیاتی خود فرصتی را فراهم آورده تا از یک طرف شرکتها نسبت به تامین مالی خود در این بازار اقدام کنند و از طرف دیگر با بررسیهای خبرگان مالی در این صنعت شرکتهای زیانده یا با فعالیت ضعیف مشخص شوند و با عدم استقبال بازار به آنها به فکر اصلاح فعالیتهای خود بیفتند زیرا در بازار رقابتی بخت با شرکتهایی یار است که بهترین خدمات را به مشتریان خود ارائه میدهند و بازار سرمایه این بستر عالی و منحصربهفرد را برای آگاهی هرچه بیشتر سرمایهگذاران محیا کرده است.
نکته پایانی: ارزشگذاری شرکتها روشهای مختلفی دارد اما آنچه همیشه برای فعالان بازار سرمایه اهمیت داشته است تفاوت بین ارزش ذاتی و ارزش بازاری یک شرکت است. حضور شرکتهای گروه رایانه در بازار سرمایه این فرصت را محیا کرده تا متخصصان مالی با بیان برآوردهای خود از ارزشگذاری یک شرکت نسبت به ارزشمند بودن یا حبابی بودن آنها اعلام نظر کرده تا سرمایهگذاران را در مسیر کسب سود یاری کنند و یا مانع از تحمیل زیانهای سنگین به آنان شوند. همچنین شرکتهای حوزه IT در صورتی که فعالیت ضعیفی داشته باشند و دارای حباب باشند اعتماد سرمایهگذاران را از دست داده و شرایط نامطلوبی را برای خود رقم خواهند زد و بالعکس شرکتهایی که با فعالیت خوب خود ارزش ذاتی مناسبی داشته باشند خواهند توانست حجم عظیمی از سرمایههای سرگردان بازار سرمایه را به سوی جذب کنند.
* کارشناس سرمایهگذاری و تحلیل بازار سرمایه
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :