یورو در سودای استقلال استراتژیک
به گزارش جهان صنعت نیوز: با این حال، مدیران رزرو در بانکهای مرکزی جهان و همچنین تجار در سراسر جهان، تا حد زیادی درگیر دلار قابل اعتماد شدهاند. اکنون اروپا تلاش دیگری برای ایجاد حسننیت یورو در خارج از مرزهای خود انجام داده است. در تاریخ ۱۵ ژوئن، هنگامی که ۲۰ میلیارد دلار اوراق قرضه به عنوان بخشی از طرح نسل بعدی اتحادیه اروپا (NGEU) برای تقویت اقتصاد اروپا منتشر شد، در این جهت گام مهمی برداشته شد. این اوراق هنوز میتوانند به عنوان دارایی مطمئن برای انتخاب، با اوراق قرضه خزانهداری آمریکا رقابت کنند.
ارزها عمدتا به منظور تسهیل معاملات افراد و مشاغل در مرز مکانهایی که آنها را صادر میکنند، وجود دارد. اما حضور بینالمللی به روشهای بیشماری کمک میکند. برای بنگاهها، واردات و صادرات با ارز محلی به جای مثلا دلار، به معنای اختلال کمتری است که نرخ ارز به طور اجتنابناپذیری شاهد آن است. صدور ارزی که خارجیها میخواهند آن را نگه دارند، میتواند جمعآوری پول از دولت با نرخ ارزان را برای دولت آسانتر کند. این به نوبه خود باعث کاهش هزینه وام برای بنگاهها و بانکها میشود.
یورو به طور گستردهای در خارج از ۱۹ کشوری که به طور رسمی از آن استفاده میکنند در دسترس است. حدود دوازده کشور ارزهای خود را به طریقی به آن متصل میکنند، البته عمدتا مستعمرات سابق اروپا و همسایگان نزدیک. براساس اعلام بانک مرکزی اروپا (ECB) بین یکسوم و نیمی از اسکناسهای یورو از نظر ارزش در خارج از منطقه یورو نگهداری میشوند. با این حال، با اقدامات متعارف مورد استفاده برای اندازهگیری استفاده بینالمللی، این ارز نسبت به دلار در رده دوم قرار دارد.
تقریبا یکپنجم کل ذخایر ارزی انباشتهشده توسط بانکهای مرکزی و درصد مشابهی از وامها و اوراق قرضه مرزی به یورو ارائه میشود، در این میان سهم دلار حدود ۶۰ درصد است. سهم یورو از پرداخت برای معاملات بسیار نزدیکتر به دلار است. جای تعجب نیست که اتحادیه اروپا بزرگترین واردکننده و صادرکننده کالا و خدمات در جهان است. هنوز کالاهایی مانند نفت بیشتر با دلار قیمتگذاری میشوند.
در چند سال اول به نظر میرسید که ارز واحد میتواند با قهرمان پس از جنگ یعنی دلار رقابت کند. یورو در سال ۲۰۰۷ حتی به محبوبترین ارز برای صدور بدهی با ارز خارجی (به عنوان مثال توسط شرکتهای چندملیتی) تبدیل شد. اما چندان دیری نپایید که دوباره جایگاه نخست در معاملات از آن دلار شد. بحران مالی که در آن سال آغاز شد، سرمایهگذاران متفرقه را بر آن داشت تا از دلار به عنوان واحد پول مورد علاقه خود استفاده کنند. میانجیگری منطقه یورو پس از آن، که طی آن بقای ارز واحد مورد سوال بود، به نظر میرسید که تصمیم آنها را تایید میکند. بسته به اندازهگیری مورد استفاده، یورو از آن زمان ثابت مانده یا اهمیت خود را از دست داده است.
اروپا اکنون میخواهد شکاف دیگری داشته باشد، اگر نه در سبقت گرفتن از دلار، حداقل از سلطه دومی خود بکاهد. دو تغییر در شرایط موجود به معنای احتمال موفقیت یورو است.
نخستین مورد تغییر نگرش آمریکا به سیاستگذاری اقتصادی بینالمللی است، حداقل تحت ریاستجمهوری دونالد ترامپ. برند حمایت از ملیگرایی افراطی او با تعهداتی که برعهده صادرکننده ارز ذخیره جهانی است متقابل است. حتی در رژیم آشتیجویانه بایدن، اروپا میگوید که منافع آن همیشه با آمریکا همسو نخواهد بود. اعتماد به دلار به عنوان یک آسیبپذیری بالقوه بیش از قبل تلقی میشود.
در ماه مارس، رهبران منطقه یورو اعلام کردند که افزایش استفاده بینالمللی ارز واحد به آنها کمک میکند تا استقلال استراتژیک را به دست آورند. اتحادیه اروپا در خصوص اینکه برای تجارت در این ناحیه مجبور به رعایت تحریمهای آمریکا- که خود نیز مخالف سرسخت آن است- برای مثال در قبال ایران است، آزرده خاطر است.
آمریکا از نیاز بانکهای بزرگ برای دسترسی به دلار استفاده کرده تا رفتارهای آنها را فراتر از حیطه خود انجام دهد. کسانی که بهخاطر احکام آمریکایی نادیده گرفته شده و جریمههای زیادی متحمل شدهاند.
منتقدان این اختیارات خارج از سرزمین را تسلیحات غیرضروری دلار میدانند. این امر باعث تغییر اذهان کسانی شده که به طور سنتی در برابر تقویت نقش بینالمللی یورو مقاومت نشان میدهند. در زمان بحران، ارزهای ذخیره جهانی هنگامی که سرمایهگذاران به پناهگاه امن میروند، اوج میگیرند. چنین جریانهای غیرقابل پیشبینی در بازارسرمایه، نگرانی عمده سیاستگذاران پولی آلمان در عصر دویچه مارک (واحد پول آلمان) بود. شک و تردید آنها به بانک مرکزی اروپا منتقل شد. در طول تاریخ در تلاش بوده که نه مانع یک یورو بینالمللی باشد، نه از آن حمایت کند، اما در حال حاضر بیشتر متمایل به این ایده است.
تغییر دوم، به طور غیرمنتظره، در نتیجه همهگیری اتفاق افتاد. در حالی که آخرین رکود جهانی، یورو را به لبه پرتگاه رساند، به همین مناسبت اقدامات سریع بانک مرکزی اروپا و دولتهای ملی برای حمایت از اقتصاد خود مورد استقبال قرار گرفت. چنین جنگی یکی از ویژگیهای اصلی ارز جهانی است که اعتبار یورو را در یک بحران افزایش داده است.
بهتر از این، بخشی از پاسخ اقتصادی اتحادیه اروپا به بحران، ساختار ارز واحد را به روشهایی تغییر داده که باید جذابیت بینالمللی آن را تقویت کند. یک گام بزرگ ایجاد طرح «نسل آینده اتحادیه اروپا»(NGEU) و انتشار اوراق قرضه متعاقب بود. اوراق قرضه به طور موثر توسط ترازنامه تمام کشورهای عضو اتحادیه اروپا پشتیبانی میشود، بنابراین تقریبا مشابه اوراق قرضه خزانهداری آمریکاست. این یک امر جدید در اروپاست؛ جایی که استقراض بیشتر توسط دولتهای ملی انجام شده که اعتبار آنها متفاوت است. اوراق قرضه جدید اتحادیه اروپا راهی را برای سرمایهگذاران فراهم میکند تا بدون یک ریسک اعتباری، پسانداز خود را در یورو انجام دهند.
فقدان چنین دارایی مطمئنی یکی از عناصر مانع استفاده از یورو در سطح بینالمللی بوده است. همه روشهای مرزی، از مدیریت ذخیره بانک مرکزی تا شرکتهایی که به ارز خارجی وام میگیرند، با معیار بدون ریسک نقدینگی پایهگذاری میشوند.
همه موانع استفاده بیشتر بینالمللی از یورو از بین نرفته است. برای فردی، ممکن است دارایی مطمئن موقت باشد: از لحاظ تئوری، آخرین اوراق قرضه NGEU در سال ۲۰۲۶ منتشر میشود (بسیاری فکر میکنند این طرح به نوعی تمدید خواهد شد). مبالغ پول نیز با توجه به استانداردهای مالی جهانی اندک است. بدهی کل اتحادیه اروپا در حدود یک تریلیون دلار خواهد بود، در حالی که آمریکا بیش از ۲۰ تریلیون دلار بدهی دارد که سرمایهگذاران میتوانند با آن معامله کنند.
برخی از خصوصیات ارز واحد همچنان باقی مانده است. منطقه یورو فاقد برخی از عناصر یک اتحادیه مالی منسجم است، به عنوان مثال در صورت تزلزل بانکها، ریسک تقسیم میشود. عدمتوزیع مجدد مالی – باوجود
طرح NGEU – به این معنی است که تکرار بحران در منطقه یورو هنوز امکانپذیر است. بازارهای سرمایه خلاف بازارهای آمریکایی هنوز نحیف و شکننده هستند. فقدان یک مرکز مالی واحد پس از برگزیت کمکی نمیکند.
افراد کمی فکر میکنند که ارز واحد میتواند جایگاه دلار را متزلزل کند، اما تنها شاید بتواند سیستم پولی بینالمللی را دوباره متعادل کند. این ممکن است به کاهش اختلالات ناشی از بانکداران مرکزی آمریکایی کمک کند، به عنوان مثال هنگامی که تشدید جزئی سیاست پولی در سال ۲۰۱۳ باعث ایجاد «عصبانیت تلخ» شد که در سطح جهانی بازتاب داشت. یورو ارز آشکاری برای ایجاد تنوع است. (هنگامی که بانک فدرال اعلام کرد که سرعت خرید اوراق خزانهداری را کاهش میدهد تا مقدار پولی را که در اقتصاد تغذیه میکند نیز کاهش یابد، واکنش متعاقب این افزایش بازده اوراق قرضه در رسانههای مالی به عنوان «عصبانیت تلخ» مطرح شد.)
در سال ۲۰۱۹، مارک کارنی، رییس وقت بانک انگلیس، اظهار کرد که این فناوری ممکن است انواع تلاشهای شبکهای را که دلار را به قلب مالی بینالمللی متصل میکند، مختل کند. افزایش ارزهای دیجیتال صادرشده توسط بانکهای مرکزی، که بانک مرکزی اروپا در حال بررسی آن است، ممکن است منجر به تعادل جدیدی شود که در آن بسیاری از ارزها از وضعیت ذخیره جهانی برخوردار هستند. این میتواند فضا را برای یوان چین فراهم کند که آرمانهای جهانی خود را دارد، اما در حال حاضر به دلیل عدمقابلیت تبدیل آن، با مشکل روبهرو شده است.
چنین نتیجهای هنوز دور از ذهن به نظر میرسد. اما این بازگشت به حالت عادی قبل از جنگ جهانی دوم است که در آن چندین ارز اعم از دلار، استرلینگ و فرانک فرانسه تسلط مشترک داشتند. اروپا مدت طولانی است که به لطف موقعیت ویژه دلار از امتیاز گزاف برخوردار است. اگر بتواند سهمی از آن را تصاحب کند، ممکن است کمتر دشوار باشد.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهصنعت و معدنلینک کوتاه :