مذاکرات در نقطه نهایی
حشمتالله فلاحتپیشه * مواضع طرفین برجامی و اخباری که در این رابطه منتشر میشود به نظر من نشانه رسیدن به مرحله نهایی است. این البته به معنی خوشبینی کامل و یا بدبینی نیست، بلکه به این معنا است که کارشناسان کار خود را در حوزه فنی و حقوقی انجام دادهاند و حالا دیگر تصمیمات سیاسی است که باید اتخاذ شود.
بخشی از این تصمیمات مبنی بر بازگشت ایران به تعهدات برجامی و بخشی دیگر نیز مبنی بر بازگشت آمریکا به شرایط برجام قبل از ترامپ است. یعنی شرایطی که در آن بخش عمده تحریمهای زمان ترامپ برداشته شود. خواسته دیگر ایران البته آن است که این تصمیمات عملیاتی نیز باشد. یعنی آن مشکلی که در دولت اوباما وجود داشت و برخی از تحریمها به خصوص در حوزه مالی و بانکی اگرچه روی کاغذ برداشته شده بودند، اما در عمل امکان اجرا نداشتند، حل شود. آمریکا نیز موضع جدید خود را دارد و در نتیجه آن رسیدن به تصمیمات سیاسی لازم قدری سخت شده است.
با این وجود معتقدم که امکان توافق در این شرایط که من از آن تحت عنوان نقطه نهایی یاد میکنم، وجود دارد. به این ترتیب که طرفین سعی کنند اراده طرف مقابل را راستیآزمایی کنند و امکان حصول توافق را فراهم آورند. مثلا روی پیشنویسها که اکنون مورد تفاهم است، توافق و همان را اجرا کنند، بعد اگر این جرا موفقیتآمیز بود، بخشهای دیگری هم قابل حل باشد.
این البته به معنی حذف تدریجی تحریمها نبوده و به معنی بههم ریختن شاکله تحریمها است. باید دقت داشت که بین این راهبرد و راهبرد کاهش تدریجی تحریمها در قبال بازگشت ایران به تعهدات تفاوت وجود دارد. توافق روی پیشنویسها شاکله تحریم را بههم میریزد و اگر توافقی صورت بگیرد، موجب حذف بخش اعظمی از تحریمها خواهد بود. یعنی فقط تحریمهای دوره ترامپ و بخشی از تحریمهای کنگره که طبق ادعای آمریکا سازوکار خود را دارد، برداشته خواهد شد. به این باور اگر ساختار تحریم بههم بریزد، این بخش نیز برداشته خواهد شد.
این راهحلی است که دو طرف باید به سوی آن بروند زیرا در غیر این صورت به زمین بازی ترامپ برگشته و آنجا مشغول بازی خواهند شد. ضمن اینکه تنشهای دیگری هم اضافه خواهد شد و مثلا رژیم صهیونیستی منتظر این نوع تنشها است تا واکنش نشان دهد. طبیعی است که در این صورت طرف ایرانی هم ساکت نمانده و سعی میکند که قابلیتها خود را در حوزه هستهای تقویت کند و همه اینها امکان رسیدن به تصمیم سیاسی مورد نیاز را دشوار میکند.
البته آمریکا نباید انتظار داشته باشد که این تصمیم از جانب ایران در قالب همان موافقتنامه سوم آذر سال ۹۳ که مقدمه برجام بود، اتخاذ شود. باید توجه داشت که ایران در شرایط تحریم و در عین حال در شرایط تهدیدهای رژیم صهیونیستی قابلیتهای جدیدی را در عرصه هستهای به دست آورد که طبیعی است از آن عدول نمیکند به خصوص اگر گامهای برداشته را همراه با آثار عملی در برداشتن تحریم ارزیابی نکند.
بنابراین، معتقدم که امکان رسیدن به تصمیم درست است که در شرایط فعلی موضعگیریها را تشدید کرده است. همچنین چالشهای جانبی که مثلا در عراق و سوریه بین گروههای حامی ایران و آمریکا ایجاد شده است.
حال این مساله مطرح میشود که رسیدن به توافق در این نقطه نهایی چقدر زمان میبرد و آیا تا قبل از اتمام کار دولت روحانی انجام خواهد شد؟
به نظر من تحرکاتی که رژیم صهیونیستی انجام میدهد، چالشهای بین حامیان ایران و آمریکا در عراق و سوریه و موارد اختلافی طرفین، نشانه بدی برای مقامات سیاسی دو طرف است و این پیام را دارد که اگر در دور تازه مذاکرات دیپلماتها حامل تصمیم سیاسی طرف خود نباشند، امکان دارد که مدیریت این مساله بعد از این سختتر شود.
باید توجه داشت که تردیدهایی که مطرح میشد مبنی بر اینکه دولت بعدی ایران ممکن است تفاوت موضع با دولت روحانی داشته باشد، رفع شده و تقریبا مشخص است که رییسجمهور فعلی و آتی نوعی سیاست مشترک را دنبال میکنند لذا اگر این توافق در دوره انتقال قدرت انجام شود، میتواند بنیاد محکمی برای اجرایی شدن داشته باشد.
از باب همراهی یا عدم همراهی مجلس شورای اسلامی نیز نگرانی وجود ندارد، زیرا همانطور که بارها گفته شده است، مقوله کلان سیاست خارجی در شورای عالی امنیت ملی که رییس مجلس نیز عضو آن است تصمیمگیری میشود و حتی قانون اخیر با عنوان اقدام راهبردی برای لغو تحریم نیز بدون هماهنگی و در چارچوبی خارج از این ساختار تصویب نشده است. علاوه بر این دیپلماتهای ایرانی تا کنون سعی کردهاند که به قانون مصوب مجلس یازده عمل کرده و پایبند باشند. بنابراین به نظر نمیرسد که نگرانی از بابت عدم همراهی مجلس وجود داشته باشد.
* عضو کمیسیون امنیت ملی در مجلس دهم
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :