هزینه اصلاحات ناموفق

به گزارش جهان صنعت نیوز: بسیاری از ناظران هنگامی که به چین می‌نگرند، رهبری آن را در قامت یک بازی استادانه می‌بینند. در دید آنها چین از انعطاف سیاست‌های خود برای انطباق با هنجارهای جهانی امتناع ورزیده و با موفقیت به راه خود ادامه می‌دهد. واقعیت این است که پکن سعی کرده تحت رهبری شی جین پینگ به طور مکرر نظرات و تصمیمات او را ناخواسته بپذیرد، اما تقریبا هر بار شکست خورده و مجبور شده است به روش‌های قدیمی خود بازگردد- (که البته موفقیت‌آمیز نبوده است). کمیت و کیفیت رشد چین (گذشته از ناهنجاری‌های دوره همه‌گیری) هر دو تخریب شده‌اند و تا زمانی که رهبری حزب کمونیست چین به مسیر آزادسازی اقتصادی بازنگردد، آینده چین بسیار متفاوت از تصویر گلگون حزب کمونیست چین خواهد بود.

فوریت اصلاحات نتیجه خوشایند صعود چین به وضعیت درآمد متوسط از فقر شدیدی است که فقط چند دهه پیش تجربه کرد. چیزی برای شرمنده بودن وجود ندارد، اما اگر شی نتواند بحث سیاست را تحمل کند و جاه‌طلبی‌های سیاسی محدودتری را که شامل محدودیت‌های توانایی حزب کمونیست می‌شود را نپذیرد، تحسین‌هایی که این کشور برای موفقیت‌های اقتصادی خود به دست آورده، فروکش خواهد کرد.

یک ارزیابی صادقانه از عقب‌نشینی‌های اخیر نشان می‌دهد که زمان برای حزب کمونیست در حال اتمام است. سرمایه‌گذاران و مشاغل موجود در چین و خارج از کشور و همچنین سایر دولت‌ها تاکنون این ادعا را دنبال کرده‌اند که چین یا در اصلاحات موفق می‌شود یا به طور قابل قبولی تصمیم به تعویق انداختن آن می‌گیرد. تعداد کمی مایل به این نتیجه‌گیری بودند که چین تلاش کرده اصلاحات انجام دهد، اما موفق نشده است. شی جین پینگ ممکن است معتقد باشد که او یک دهه دیگر فرصت دارد تا با مدل اقتصادی کشور در جهان سر و صدا به پا کند. اما با در نظر گرفتن بسیاری از برنامه‌های اصلی سیاسی که حزب کمونیست آغاز اما سپس آنها را رها کرده است، خلاف این موضوع اثبات می‌شود. رهبر چین حداکثر چند سال فرصت دارد تا قبل از پایان رشد اقتصادی اقدام کند. اگر رهبران چین تا آخرین لحظه صبر کنند، خیلی دیر خواهد بود.

حزب کمونیست چین مراحلی را به عنوان اصلاحات حامی مصرف‌کننده ارائه کرده که در جهانی که بسیاری از کشورها به دنبال مهار تیتان‌های فناوری خود هستند، منطقی به نظر می‌رسد. اما برای پکن، این حرکات به معنای پایان یک گشایش مالی مهم است. الگوی سیاست‌های اقتصاد کلان در دوره شی مشخص است: هر تلاش برای اصلاحات یک بحران کوچک ایجاد کرده که تهدید به تبدیل شدن به یک بحران بزرگتر شده است و باعث می‌شود حزب کمونیست به آنچه که خود بهتر می‌داند- فرمان و کنترل- برگردد. مسلما خط‌مشی این است که هیچ‌گونه شکستی حاصل نشده و چین با برنامه «اصلاح و گشایش» دنگ به طرز غیرقابل تحریری به پیش می‌رود. شی در یک سخنرانی در دسامبر سال ۲۰۲۰، مبنی بر اجرای ۴۸۵/۲ طرح اصلاحات، مطابق با اهداف حزب طبق برنامه، به خود می‌بالید.

اقتصاددانان چینی تصدیق می‌کنند که چالش‌های موجود در سیستم‌های اقتصادی بازار از زمان بحران مالی جهانی دلیل کافی برای کندی روند را فراهم می‌کنند. در واقع داستان واقعی نه موفقیت اصلاحات چین است و نه تردید در اصلاحات. شی تلاش کرده است، اما تا حد زیادی نتوانسته برنامه‌ای را که دنگ در سال ۱۹۷۸ راه‌اندازی کرده بود، پیش ببرد. عواقب آن شکست روشن است. از زمان کنترل شی، کل بدهی از ۲۲۵ درصد تولید ناخالص داخلی به حداقل ۲۷۶ درصد رسیده است. رشد تولید ناخالص داخلی از حدود ۶/۹ درصد در سال‌های قبل از شی به کمتر از شش درصد در ماه‌های قبل از همه‌گیری کاهش یافت. رشد دستمزد و رشد درآمد خانوار نیز کند شده است. در حالی که رشد بهره‌وری به اندازه نیمی از گسترش اقتصادی چین در دهه ۱۹۹۰ و یک‌سوم دهه بعد محاسبه می‌شود، امروز تخمین زده می‌شود که تنها یک درصد از رشد شش درصدی چین را داشته باشد، یا با توجه به برخی محاسبات، هیچ چیزی. تمام این نقاط داده به معنای از دست دادن پویایی اقتصادی است.

چرا درک این نکته مهم است که شی در برابر اصلاحات مقاومت نکرد، اما در عوض در آن شکست خورد؟ دلیل آن این است که وقتی صحبت از چشم‌اندازهای چین می‌شود، درک مهم است. اگر سرمایه‌گذاران، مشاغل و دیگر دولت‌ها معتقد باشند که شی اصلاحات را لغو کرده است اما چین می‌تواند بدون آن رشد کند، در این صورت آنها الگوی پکن را تایید و سرمایه‌گذاری می‌کنند. اما اگر آنها درک کنند که شی در واقع تلاش کرده اقتصاد آزاد شود اما به یک اقتصاد با کنترل و بهره‌وری پایین عقب‌نشینی کرده است، در صورت عدم انصراف، درنگ می‌کنند و اصرار دارند که پکن قبل از اینکه بتواند به نتیجه برسد، کار سخت اصلاح سیاست را انجام دهد.

بر اساس اعتقاد خود شی مبنی بر اینکه چین بدون اصلاحات به بن‌بست خواهد رسید، به نظر می‌رسد که محاسبه اجتناب‌ناپذیر است. سوال این است که چه زمان از راه خواهد رسید آیا پکن می‌تواند با گام‌های جسورانه خود به مسیر نجات بازگردد.

اگر پکن نتواند شرکت‌های خصوصی را وادار به افزایش سرمایه‌گذاری خود کند و نتواند اقتصادهای بزرگ را ترغیب کند که با چین در ارتباط باشند، در این صورت چشم‌انداز اقتصادی این کشور آشفته خواهد شد. تلاش‌های اصلاحات دوره شی در حال حاضر باعث ایجاد مجموعه‌ای از کوچک‌سازی‌ها شده است که هرکدام فضا را برای آزمون و خطا در آینده کاهش می‌دهد. در حالی که سطح بدهی مشاغل و خانوارها بسیار زیاد است، چین می‌تواند با انباشت وام‌های بیشتر، دو یا سه سال دیگر ثبات اقتصادی را از بین ببرد، تا زمانی که جریان‌های سرمایه جهانی و زنجیره‌های تامین خشک نشود. اگر بنگاه‌ها و سرمایه‌گذاران عقب‌نشینی کنند، یا اگر چین نیاز به افزایش نرخ بهره در داخل کشور داشته باشد، محاسبه می‌تواند خیلی زودتر اتفاق بیفتد.

در برخی موارد، رهبران چین باید با این مبادله مقابله کنند: کارایی اقتصادی پایدار و قدرت مطلق سیاسی با هم همخوانی ندارند. در طول تاریخ، رهبرانی که در چین و جاهای دیگر با این معما روبه‌رو شده‌اند، سعی کرده‌اند برای خرید زمان، افت بهره‌وری را پنهان کنند و به دنبال راهی برای داشتن همه آن باشند. در واقع، به تازگی تعدادی از آمارها در چین در دسترس نیستند. پکن به سوابق استثنایی خود اشاره می‌کند، اما اگر بخواهد راهی برای حفظ ثبات، کنترل دولت و پویایی اقتصادی یکباره پیدا کند، نخستین کشور در تاریخ خواهد بود. با توجه به سوابق سردرگم اصلاحات این سال‌های شی، بدبینی موجه به نظر می‌رسد.

اگر چین به سرنوشت سایر کشورهای با درآمد متوسط دست یابد که نتوانستند راه خود را برای کاهش بهره‌وری اصلاح کنند، تصویر این حزب تاریک خواهد شد. قیمت دارایی‌های املاک و اوراق قرضه شرکتی به طور قابل توجهی کاهش می‌یابد و باعث نارضایتی سیاسی می‌شود. با تزلزل اعتماد به نفس و سوء‌استفاده بیش از حد از اعتبار وعده‌های دولت برای اطمینان از ثبات، سرمایه‌گذاری جدید کاهش می‌یابد، ایجاد شغل آهسته می‌شود و پایه مالیات و درآمد کاهش می‌یابد. همه اینها قبلا اتفاق افتاده‌اند، اما پکن مجبور خواهد شد در ادامه کار انتخاب بسیار دشوارتری انجام دهد.

این به معنای یک دوره ریاضت اقتصادی دردناک برای چین و همچنین شرکای آن در خارج از کشور است، زیرا آنها به عنوان خریدار سنگ‌آهن، تامین‌کننده کمک‌های توسعه و سرمایه‌گذار مستقیم در شرکت‌های تازه‌تاسیس و بسیاری از شرکت‌های دیگر حساب می‌کنند. این اتفاق عواقب ژئوپلیتیکی عظیمی دربر خواهد داشت، زیرا یک تجدید ارزیابی از رقابت قدرت‌های بزرگ صورت می‌گیرد. پکن می‌تواند در جست‌وجوی راه‌حل‌ها جنگ‌طلبانه عمل کند. برعکس، این کشور می‌تواند به مرکز توسعه داخلی سال‌های گذشته بازگردد و دوباره در عمل به نصیحت دنگ تمرکز حزب را محدود نگه دارد.

اقتصاددانان به خوبی توانایی پیش‌بینی رهبران در انتخاب‌های بزرگ سیاسی را ندارند. با این حال، تاریخ نشان می‌دهد که هر کشوری که در سطح بالای درآمد فارغ‌التحصیل می‌شود، به ویژه در امور بانکی دچار بحران‌های سیستمی شده است. کسانی که ضرورت تعدیل را می‌پذیرند و تصور می‌کنند که کارایی بدون اصلاح وجود ندارد، رقابتی‌تر هستند. چین میراث قوی پذیرفتن اصلاحات و تعدیل‌ها را دارد، که این افزایش آن را به خود اختصاص داده است. اصلاحات یک دستور کار غربی نیست که به چین تحمیل شود: این حق ابتدایی مدرن چین است. پس از یک دهه تلاش ناموفق برای اجرای آن، پکن به دنبال راهی آسان‌تر است. شی باید دوباره کشف کند که اصلاحات سخت‌ترین راه است، به جز تمام موارد دیگر.

اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژه
شناسه : 199826
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا