فروپاشی زیرساختها و رنج مضاعف
به گزارش جهان صنعت نیوز: اقتصاد یک کل بههمپیوسته است که اگر دولت و هر نهاد قدرت سیاسی دیگر بخشی از آن را دستکاری کند در بخش دیگری آن را تلافی میکند. بهطور مثال میتوان به داستان بورس در دو سال تازهسپریشده اشاره کرد. دولت روحانی نیازهایی داشت که میخواست آن را از بازار سرمایه به دست آورد. وزیر و معاون و رییس بورس دست به کار شدند و نرخ بهره بانکی را کاهش دادند و بازار سکه را از سکه انداختند و راههای بازارهای موازی را بستند تا بورس داغ شود. اما بورس به اندازهای داغ شد که فقط یک خسارت آن افزایش قیمت دلار بود که قیمت کالاها را یکسره به اوج میبرد. فراری دادن سرمایه و سپردهها از بانکها پیامد دیگر این داستان بود. در این وضعیت بود که- دولت از بیم سوختن همه بازارها جز بازار سهام- شعله این بازار را کمفروغ کرد و حالا میلیونرهای ورشکسته در بازار سهام روی دست مانده است.
این دستکاری و بیتوجهی به اقتصاد اگر در ابعاد کلان اتفاق بیفتد به فروپاشی میرسد و جبران خسارتها ناممکن میشود.
متاسفانه در حال حاضر به این سو رفتهایم. فشار سرچشمه گرفته از تحریمها بودجه سالانه را نامتعادل کرده و در این بودجههای سالانه چیزی به اسم هزینههای عمرانی دیده نمیشود. در داستان بودجهریزی به سویی رفتهایم که منابع لازم برای نوسان زیرساختها از بودجه حذف شده است. از سوی دیگر دولتها برای جلوگیری از نارضایتیها و شکلهای ناشناس ظهور نارضایتی، قیمتگذاری دستوری برای آب و برق و گاز و بنزین را با سختگیری اعمال میکنند و در این وضعیت سرمایهگذاری خصوصی در زیرساختها انجام نمیشود. تحریمها نیز شرایط را بدتر کرده و سرمایهگذاری خارجی نیز به این بخش نمیتواند بیاید.
نتیجه بسته شدن راههای سرمایهگذاری در زیرساختها همین وضعیتی است که این روزها گریبان شهروندان را گرفته است. در گرمای جهنمی خوزستان برق نیست، ۱۰۱ شهر با تنش آبی دست به گریبان هستند، فشار گاز در عسلویه پدیدار شده، نیروگاهها از نفس و پالایشگاهها به سختی افتادهاند و جادهها و راهآهن با شتاب کافی توسعه را تجربه نمیکنند.
روزنامه «جهانصنعت» پیش از این با تیتر «خطر فروپاشی زیرساختها» هشدار داده بود که به نظر میرسد داراییها و ثروتهای انباشتشده ایران در زیرساختها به مرور و به دلیل خشکسالیهای سرمایهگذاری نهتنها رشد را تبدیل به توسعه نمیکنند بلکه احتمال دارد به دلیل استهلاکهای سالانه از همین میزان فعلی نیز کمتر شود. در وضعیتی که قدرت پسانداز ملی روند کاهنده دارد و بیشترین بودجهها به حقوق و دستمزد داده میشود، باید نگران بود که زیرساختهای ایران با خطر فراموشی و توسعهنیافتگی مواجه شدهاند.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهلینک کوتاه :