گناه خودتحریمیها به گردن کیست
غلامرضا کیامهر * تحریمهای اقتصادی آمریکا و سایر تحریمهای اقتصادی دستاویزهایی بوده که دولتهای ما در سالهای گذشته خصوصا دولتهای یازدهم و دوازدهم برای توجیه ضعف مدیریتها و سوءتدبیرهای بیحد و حصر خود در همه زمینههای اقتصادی تا توانستهاند از آن بهرهبرداری کردهاند. ای بسا اگر ملاحظه را کنار میگذاشتند گناه اختلاسهای بزرگ چند هزار میلیارد تومانی و سیل و زلزلههای ویرانگری را که در سالهای گذشته در شمال و جنوب و دیگر نقاط کشور اتفاق افتاده به گردن تحریمهای آمریکا و دیگر قدرتهای غربی میانداختند و خود را از آن همه سوءمدیریتهای آشکاری که در برخورد با این حوادث طبیعی به منصه ظهور رساندهاند، مبرا میکردند.
به راستی اگر این تحریمها را برای مردم ایران و کسانی که با سرمایه خود در این کشور به فعالیتهای اقتصادی و تولیدی مشغولند، یک شکنجه بزرگ اقتصادی به حساب آوریم، برای کسانی که از آنها در ادبیات ما با عنوان کاسبان تحریم نام برده میشود، یک موهبت بزرگ و وصفناپذیر به حساب میآید. موهبتی که اکثریتی از جمعیت کشور را دچار فقر سیاه کرده و به یک اقلیت کوچک، زندگی رویایی و شاهانه بخشیده است. اما همان اقلیت به فقر کشانده شده که درجه فهم و درک بسیاری از آنها به هیچوجه کمتر از مقامات و مسوولان عالیرتبه دولتها و حاکمیت نیست، در عین حال که میدانند تاثیرات اقتصادی آمریکا و سایر قدرتهای غربی علیه اقتصاد کشور ما یک واقعیت انکارناپذیر است، در همان حال به خوبی تشخیص میدهند که خودتحریمهای ناشی از بیکفایتیها، سوءتدبیرها و سوءمدیریتها، رانتخواریها و اختلاسهای بزرگ و از همه بدتر نبود همدلی و همگرایی فکری، نظری و اجرایی میان تصمیمگیران و برنامهریزان اقتصادی به اندازه تحریمهای خارجی در از کار انداختن ماشین اقتصاد کشور تاثیرگذار بوده است.
همین که میشنویم در ساخت سد پرهزینه و بزرگی به نام گتوند روی درهای با لایههای عمیق نمکی کمترین هماهنگی و همفکری میان دستاندرکاران دولت وقت با مراکز عالی علمی و دانشگاهی وجود نداشته، کمترین توجهی به ملاحظات زیستمحیطی نشان داده نشده و احداث این سد بسیار پرهزینه به جای کمک به توسعه و رونق کشاورزی در منطقه موجبات خشک شدن بسیاری از نخلستانها و غیرقابل کشت شدن اراضی وسیع کشاورزی پاییندستی سد را فراهم کرده، با یک نمونه بارز از این خودتحریمیها مواجه میشویم و یا زمانی که مقادیر زیادی دان و خوراک مرغ مورد نیاز مرغداریها در گمرکات کشور دپو میشود و به دلیل نبود همان هماهنگی و همگراییها میان مدیران و مسوولان سازمانها، بانک مرکزی از دادن مجوز ترخیص این اقلام حیاتی خودداری میکند و ناگهان کشور با بحران کمبود عرضه مرغ و تشکیل صفهای طولانی مقابل مرغفروشیها مواجه میشود، آیا نامی به جز خودتحریمی میتوان روی عوامل بروز این مشکلات گذاشت؟ گرچه عمر دولت دوازدهم هر چه بوده به پایان رسیده اما اگر این خودتحریمیها در دولت سیزدهم نیز همچنان ادامه داشته باشد، حتی بر فرض محال رفع تمام تحریمهای آمریکا، امیدی به رفع مشکلات اقتصادی بیشمار کشور وجود خواهد داشت؟ صرفنظر از انواع تنشها و اختلافنظرهایی که امروز در ارتباط با مسائل عقیدتی و سیاسی و فرهنگی میان نهادهای قدرت در کشور وجود دارد، وجود اختلاف دیدگاههای بزرگ در ارتباط با مسائل اقتصادی خرد و کلان کشور و فقدان یک برنامه راهبردی منسجم برای غلبه بر مشکلات موجود که همه آن نهادها بر سر آن وحدتنظر، همدلی و همگرایی داشته باشند، اجازه نخواهد داد که حتی در صورت به نتیجه رسیدن گفتوگوهای جاری در وین بر سر تجدید حیات برجام، به قول معروف نور رستگاری بر جبین اقتصاد ما تابانده شود. دولت سیزدهم کوتاه زمانی دیگر زمام امور اجرایی کشور را در دست خواهد گرفت، اما تا به امروز به جز کلیگوییهایی که در جریان مناظرههای انتخاباتی از زبان رییسجمهور دولت سیزدهم در حال تشکیل شنیدیم، کسی به درستی نمیداند که ایشان و دولتی که تشکیل خواهد داد چه برنامه راهبردی مشخصی برای نجات پول ملی از سقوط بیشتر و هم زمان با جلوگیری از پرواز و صعود بیشتر نرخ ارز، کاهش نرخ تورم به مرز انفجار رسیده ایجاد اشتغال و کاهش نرخ بیکاری که کیان جامعه و خانوادهها را تهدید میکند و قرار دادن قطار اقتصاد کشور روی ریل توسعه، اقتصادی که نرخ رشد آن به زیر صفر رسیده و انواع مصائب اجتماعی و اقتصادی را با خود به همراه آورده است و یا برای برداشتن موانع از پیشروی تجارت خارجی و روابط بانکی میان ایران و نظام بانکی جهان و به حرکت درآمدن سایر شاخصهای مهم اقتصادی و اجتماعی ایران که در ایستگاه توسعه متوقف شده است، تهیه و تدارک دیده است. چون به دلیل نبود یک برنامه اقتصادی راهبردی در دولتهای گذشته دیگر نمیتوان کلید نجات اقتصاد کشور را از گردابی که مدتهاست در آن گرفتار شده است، تنها در پنجههای طلایی رفع تحریمهای خارجی جستوجو کرد. شاهکلید بازکننده قفل این مشکلات را باید در ریشهکن کردن تحریمهای داخلی و خودتحریمیها جستوجو کنیم که گشایش درهای کشور به روی جهان خارج، با حفظ استقلال و حاکمیت ملی، پذیرش واقعیتهای اقتصادی حاکم بر جهان امروز، هموار کردن راه ورود سرمایههای خارجی به کشور، مبارزه جدی و همهجانبه با رانتخواریها و اختلاسها و مفاسد بزرگ اقتصادی بدون توجه به مقوله خودی یا ناخودی بودن مرتکبان این مفاسد و پرهیز جدی از دادن شعارهای خودکفایی بدون پشتوانه اجرایی که در جهان هزاره سوم دیگر محلی از اعراب نمیتواند داشته باشد، از شاخصههای این شاهکلید جادویی است.
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :