xtrim
DBA

چین‌، ‌تهدید و یکجانبه‌گرایی

ads

محمود اشرفی * چین نمونه نادر و تمام‌عیار کشوری با گرایش یکجانبه‌گرایی است. سیاستی که با بی‌اعتنایی به منافع سایر جوانب یعنی کشورهای دیگر، تنها اجرای سیاست‌های موافق با منافع خود را پیگیری می‌کند. در طول تاریخ روابط بین‌المللی چندجانبه‌گرایی و رفتار بین‌المللی با در نظر گرفتن منافع سایر کشورها به صورت مطلق وجود نداشته است. اما حتی در دوران جنگ سرد، گونه‌ای از چندجانبه‌گرایی در بین دو بلوک شرق و غرب وجود داشت. شکل‌گیری پیمان امنیت جمعی ورشو در اردوگاه شرق به سردمداری شوروی سابق و پیمان ناتو در بلوک غرب به گونه‌ای چند‌جانبه‌گرایی به شمار می‌رود.

در اواخر قرن ۲۰ و سال‌های قرن ۲۱ پیمان‌های تجاری منطقه‌ای و قاره‌ای و از جمله شکل‌گیری اتحادیه اروپا اشکالی از چند‌جانبه‌گرایی است. اما در این میان چین برکنار از تمامی پیمان‌ها با پیروی از سیاست یکجانبه‌گرایی به سیاست مستقل از منافع جمعی جهانی ادامه می‌دهد. اجرای این سیاست با توجه به توسعه اقتصادی شتابان چین نگرانی‌ها و تنش‌هایی را در روابط بین‌المللی سبب شده است؛ نگرانی‌هایی که گاهی به صورت هراس از تهدید امنیت جهانی توسط چین مطرح می‌شود. با توجه به سیاست یکجانبه‌گرایی چین، آینده روابط بین‌الملل یک سویه ویژه در مورد چین خواهد داشت و آن سمت و سوی سیاسی اجماع جهانی برای مقابله با تهدیدات چین است. در حال حاضر روابط روسیه و آمریکا چندان تیره نیست که این دو کشور در تکاپوی نقاط منافع مشترک نباشند.

منافع مشترک گاهی خود را به صورت تهدید مشترک نشان می‌دهد. تهدیدات چین نقطه مشترک منافع آمریکا و روسیه است. آمریکا و روسیه برای مقابله با تهدیدات چین ناگزیر به پیش گرفتن سیاست چند‌جانبه‌گرایی ویژه‌ای خواهند بود و در این میان اروپا نمی‌تواند سیاست بی‌طرفانه‌ای را در پیش بگیرد. سیاست آینده اروپا همداستانی با این سیاست چند‌جانبه‌گرایانه است. 

* روزنامه‌نگار

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 201229
لینک کوتاه :