حباب آمارهای خام و غیرواقعی
به گزارش جهان صنعت نیوز: در مهر ماه سال گذشته خبرگزاری کار ایران (ایلنا) طی گزارشی در این خصوص اعلام کرده بود: در حالی که بالاترین ریزش شغل در بخش صنعت (بدون ساختمان و معدن) از سال ۸۴ تاکنون مربوط به سالهای ۸۷ و ۸۸ با ۱۱۴ هزار کاهش شغل بوده، در بهار سال ۹۹ نسبت به بهار سال ۹۸، ۵۳۳ هزار و ۹۹۲ نفر از تعداد شاغلان بخش صنعت کاسته شده است. این اتفاق این نگرانی را به وجود آورده که تعداد شاغلان بخش صنعت به کمترین میزان خود در ۱۵ سال اخیر که مربوط به سالهای ۹۰ و ۹۱ است، برسد. با ریزش ۵۳۳ هزار نفری شاغلان بخش صنعت، تعداد شاغلان این بخش به ۱۵ سال پیش نزدیک شده است؛ یعنی بعد از ۱۵ سال با اجرای طرحهای مختلف در جا زدهایم. این در حالی است که نسبت به سال ۸۴ باید بیش از ۱۰ میلیون شغل ایجاد میشد که سه تا چهار میلیون آن میتوانست مربوط به بخش صنعت باشد.
ادعای شیرین!
با این حال وقتی پای صحبت مسوولان مینشینیم، دائما روند موفقیتها در کاهش آمار بیکاری به گوش میرسد. به عنوان نمونه کار به جایی رسیده که اسفندماه سال گذشته مدیر کل اداره صمت استان تهران در ادعایی عجیب در مراسم تقدیر از صادرکنندگان نمونه استان تهران از روند خوب سرمایهگذاری در بخش تولیدی این استان خبر داده و گفت که بهرغم تحریمها و کرونا، امسال شش هزار میلیارد تومان طرح توسعه صنعتی در تهران به بهرهبرداری رسیده و این تقاضا برای سرمایهگذاری به میزانی افزایش یافته که واحدهای صنعتی برای گرفتن کارگر دچار مشکل هستند و حتی تعداد عرضه کار بیشتر از نیروی کار است!
یا اینکه اخیرا بابک دینپرست قائممقام رییس ستاد تسهیل و رفع موانع تولید کشور با اشاره به طرحهای صنعتی نیمهتمام در کشور گفته که در صورت اجرایی شدن آنها ۳/۲ میلیون شغل پایدار ایجاد خواهد شد.
در این رابطه تحلیل صحبتها و مطلوبنمایی شرایط کار ایران تنها در بخش صنعت، چند نکته را برجسته میکند: نخست اینکه شاید واحدهای صنعتی برای گرفتن کارگر دچار مشکل باشند و بپذیریم که حتی عرضه کار بیشتر از نیروی کار است، اما این موضوع به هیچ عنوان نمیتواند دلیلی جهت رونق تولید و واحدهای صنعتی باشد، بلکه شواهد نشان میدهد به علت مشکلات عدیده تولیدکنندگان و روابط چالشبرانگیز حقوق و دستمزد میان کارفرمایان و کارگران، این نیروی کار است که قید فعالیت در این واحدها را زده و به سمت فعالیتهای دیگر به منظور امرار معاش رفته است.
کار «Work» یا شغل «job»؟
از سوی دیگر در حالی که نرخ مشارکت اقتصادی در ایران ۴۴ درصد و نسبت تعداد شاغلان به جمعیت در سن کار کشور حدود ۳۸ درصد است، کاهش توامان نرخ بیکاری و نرخ مشارکت اقتصادی در طول سه سال گذشته نشاندهنده دلسردی جویندگان کار از یافتن شغل است. به همین دلیل در حالی که شاخص محاسبه شاغلان در کشور معیاری عجیب داشته و در برخی موارد چند ساعت کار در هفته جزئی از آمار اشتغال محسوب میشود، مهمترین موضوع تعریف و نگاه مسوولان از شغل و کار است که اهمیت بررسی دارد. یعنی در هیاهوی ارائه آمار و ارقام جهت کاهش نرخ بیکاری و نیز شغلهای خالی در بخش صنعت سوال مهمی که مطرح میشود این است که منظور مسوولان از فرصت شغلی ایجاد شده، کار به مثابه کار است یا شغل؟
اگر کار به مثابه کار مد نظر است، باید گفت که مفهوم این کار در واقع تقلا و زحمت برای زنده ماندن است. در این صورت انسان با حیوانات تفاوتی ندارد؛ چرا که هر دو به منظور زنده ماندن تلاش کرده و در واقع تابع ضروریات هستند.
اما اگر مفهوم شغل باشد، این امر به معنای متفاوتی مطرح میشود که علاوه بر مشارکت در روند اجتماعی، تولید و مولد بودن، دورنمایی از پیشرفت و رفاه را نیز در شغل ترسیم میکند. به همین دلیل لازم است نهادی مستقل بررسی کند که چه میزان از مشاغل موجود در کشور به خصوص در بخش تولیدی و کارگری دارای مفهوم کار بوده و چه میزان در زیرمجموعه شغل قرار میگیرند؟
طبق گزارشی که در این خصوص مرکز پژوهشهای مجلس منتشر کرده است: بهرغم رشد ارزشافزوده بخش صنعت و معدن، روند نرخ بیکاری در اقتصاد ایران که انتظار میرود رابطه معکوسی با رشد بخش صنعت و معدن داشته باشد، چنین رفتاری از خود بروز نداده و به طور کلی اشتغالزا نبوده است. این بدان معنا نیست که هیچ اشتغالی در بخش صنعت و معدن صورت نگرفته، بلکه مهم این است که اشتغال به میزانی نبوده که برای کاهش نرخ بیکاری کافی باشد.
بررسیهای یکطرفه
در این راستا بهرغم تمامی آمار و ارقام اعلام شده در خصوص بهبود وضعیت تولید و اشتغال به صورت بالقوه و بالفعل، تمامی این اعداد و ارقام در سنجش با سایر شاخصها رنگ میبازد. حتی بررسی همین آمارهای رسمی هم نشان میدهد برخلاف نمایشهای عمومی، علاوه بر اینکه در سال گذشته سه درصد از مشارکت اقتصادی کاسته شده، در بخش کشاورزی ۲۵۰ هزار نفر، در بخش صنعت ۱۷۵۰۰ نفر و در بخش خدمات در حدود ۷۵۰ هزار نفر شغل خود را از دست دادهاند.
در این رابطه آرمان خالقی قائممقام خانه صنعت، معدن و تجارت ایران به «جهانصنعت» میگوید: به شخصه چندان به صحت چنین آمارهایی اعتقاد ندارم، زیرا معتقدم این آمارها به صورت میدانی سنجیده نمیشود. چنین اطلاعاتی یا توسط سازمانهای صنعت، معدن و تجارت استان تهیه میشود یا توسط واحدهای صنعتی که آن هم بیشتر بر مبنای شمایی است که قصد دارند از خود ارائه دهند.
لذا معتقدم که در این خصوص باید ریزش و رویش را با یکدیگر سنجید. یک زمانی واحدهای جدید وارد چرخه تولید میشوند، اما به ازای آنها مقداری نیز از چرخه تولید خارج میشوند. واقعیت امر این است که ما ورودیها را میبینیم، ولی در مورد پروسه خروجیها از چرخه تولید صحبتی نمیکنیم. مثلا در مورد اشتغال آماری که وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی ارائه میکند، مشخصکننده میزان واقعی اشتغال ایجاد شده است. در آمارها گفته میشود که بالای ۲۰ هزار شغل از احیای واحدهای راکد در سال ۹۹ ایجاد شده است، اما گفته نمیشود که در همین فاصله چه میزان اشتغال از دست رفته است. به همین دلیل است که در اینجا اطلاعات ارائه شده با یکدیگر تطابق ندارند. به غیر از وزارت صمت، مرکز آمار نیز به عنوان یک سازمان فرادستی بیطرف لازم است چنین آمارهایی را نهایی کند. البته در این راستا سال ۹۹ مرکز آمار شروع به ارائه و رصد آمارهای بخش صنعت کرده و ما منتظر هستیم که ببینیم نتیجه این اطلاعات چیست؟
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهصنعت و معدنلینک کوتاه :