رهاورد دمشق
به گزارش جهان صنعت نیوز: وعده رییسی برای مشارکت فعال ایران در مساله بازسازی سوریه ، همراه بود با سفر هیاتی پارلمانی از ایران به این کشور؛ سفری که نشان داد عزم ایران جدی است و از موضع خود در قبال سوریه برنخواهد گشت.
سفر سهروزه هیات گروه دوستی پارلمانی ایران و سوریه که به ریاست عباس گلرو، نایبرییس این هیات انجام شد در واقع گامی عملی برای نشان دادن رویکرد و موضع ایران بود. این هیات در مدت اقامتش در دمشق دیدارهایی با حموده صباغ رییس مجلس ملی، فیصل مقداد وزیر امور خارجه و خانم بثینه شعبان وزیر مشاور ریاستجمهوری سوریه در امور سیاسی و رسانه داشت و به رایزنی پرداخت.
هدف از این گفتوگوها پیدا کردن راهکارهای گسترش همکاریهای دوجانبه مجالس دو کشور و همچنین ارتقای همکاریهای اقتصادی تهران و دمشق در مرحله پسابحران سوریه بود. آنطور که گلرو درباره این سفر و اهداف آن گفته بود، همکاریهای اقتصادی تهران و دمشق مکمل پیروزیهای رزمندگان مقاومت در میدان خواهد بود. تلاش مقامات مسوول نیز افزایش سطح روابط سیاسی راهبردی، همچنین ارتقای همکاریهای اقتصادی است.
هیات مذکور دیدارهای خود در این سفر سهروزه را انجام داد و برگشت. سوال اما اینجا است که آورده این سفر و در نگاه کلیتر آورده این نگاه به سوریه برای ایران چه خواهد بود؟ همکاری اقتصادی با کشوری بحرانزده که نیازمند بازسازی است، آن هم در شرایطی که مردم ایران تحت فشار اقتصادی شدیدی قرار دارند، قرار است چه کمکی به ما کند؟ در نگاه اول ممکن است که پاسخ «هیچ» باشد اما بررسی دقیقتر و کارشناسانهتر نشان میدهد که افزایش تعاملات با این کشور علاوه بر حفظ نفوذ منطقهای که یکی از موارد مورد توجه در سیاستهای ایران است، از نظر اقتصادی نیز دستاوردهایی دارد و حائز اهمیت است.
حفظ سوریه به عنوان یک متحد
جاوید قرباناوغلو کارشناس مسائل بینالمللی در گفتوگو با «جهان صنعت» با اشاره به اینکه «سوریه از متحدان سنتی ما بوده و هست» از ابعاد مختلف اهمیت گسترش روابط با این کشور میگوید.
وی درباره بعد سیاسی توسعه روابط دوجانبه با سوریه گفت: «سوریه در طول جنگ تحمیلی و بعد از آن همیشه متحد ایران بوده است. یعنی فارغ از اینکه در ۱۰ سال گذشته در این کشور چه گذشته و اسد چطور توانسته از شرایطی که بسیاری از کشورها برای رفتن او لحظهشماری میکردند، خلاص شود، سوریه به عنوان واحد سیاسی در جهان عرب و خاورمیانه برای ما مهم بوده و گسترش روابط نیز با او طبیعی است. بر این اساس در ایران چه آقای رییسی رییسجمهور میشد و چه دیگری، باید به گسترش روابط با سوریه فکر و در این جهت اقدام میکرد، چنانچه قبلا اقدام کردهایم.»
این تحلیلگر مسائل خارجی افزود: «آنچه مساله سوریه را خاص میکند و مد نظر افرادی است که نگاه متفاوتی به این کشور دارند، همین اتفاقات در سالهای اخیر و مداخلاتی است که در این کشور صورت گرفته است. به اشغال درآمدن خاک سوریه توسط نیروهای جنگطلب نیز یکی دیگر از مولفههای اثرگذار است. اکنون اما به اعتقاد من از این مساله گذشتهایم و حتی کشورهایی که قبلا برای رفتن اسد روزشماری میکردند در حال عادیسازی روابط با این کشور و حتی سرمایهگذاری برای بازساری سوریه هستند زیرا متوجه شدهاند که هم اسد ماندنی است و هم سوریه کشوری است که تا حد زیادی تمامیت ارضی و محوریت سیاسی خود را ثابت نگاه داشته است. این مسائل هر کشوری را وادار میکند که روابط نرمالی با سوریه داشته باشد.»
قرباناوغلو ادامه داد: «نکته حائز اهمیت این است که هنوز هم بخشهایی از سوریه در اشغال و محل رقابت و منازعات سیاسی بینبخشی از کشورهای منطقه است. به خصوص مسائلی که در مرزهای ترکیه رخ میدهد. این بخش اکنون دست اکراد است که قبلا هویت سیاسی نداشته و اکنون مدیریت سیاسی پررنگی دارند. این نکات را حتما باید در فرآیند گسترش روابط با سوریه مد نظر قرار داد. لازم است که ایران در توسعه روابط خود با این کشور به این معادلات منطقهای و به خصوص ارتباط با ترکیه، عربستان و سایر کشورهای عربی دقت داشته باشد. نباید به سمتی برویم که این عوامل دوباره محل اختلاف بین کشورها شود.»
وی تاکید کرد: «سیاست ما در قبال سوریه حفظ تمامیت ارضی بوده و هست. این مطلب باید مد نظر باشد و با صدای بلند هم اعلام شود اما واقعیت این است که اکنون بخشهایی از سوریه در دست گروههای نیابتی کشورهای دیگر است و نباید به این موضوع هم بیتوجه بود.»
قرباناوغلو خاطرنشان کرد: «کسانی که وضع سوریه را میدانند آن را یک عنصر فعال در محور مقاومت تلقی نمیکنند اما نگاه ما این است. بر این اساس باید تلاش کنیم که سوریه به جمع کشورهای عربی که در قالب سیاستهای آمریکا برای عادیسازی روابط آنان گرد هم آمدهاند، نپیوندد.»
انتظارات اقتصادی از سوریه
این دیپلمات پیشین در ادامه به اهمیت گسترش روابط با سوریه از بعد اقتصادی اشاره کرد و گفت: «مساله مهمتر حول محور ارتباط با سوریه، بحث بازسازی این کشور است. سوریه اکنون جنگزده و ویران شده و بازسازی برای آن بسیار الزامآور است، منتها کشور ثروتمندی هم نیست که برای دریافت خدمات در این راستا، پول بدهد لذا بیشتر در پی جذب منابع بینالمللی است. کشور ما نیز در شرایطی نیست که بتواند به سوریه از نظر مالی کمک کند.»
وی با اشاره به اینکه «اسد مدیون ایران است» گفت: «همه میدانند که اگرچه روسها در سوریه حضور داشتند اما موجودیت اسد را بیشتر ایران و واحدهای زمینی حفظ کردند و نقش پشتیبانی هوایی و سیاسی روسیه آنقدر نبود. بنابراین باید اکنون توقع بسیاری از او داشته باشیم تا وقتی منابع بینالمللی وارد این کشور میشود، سهم شرکتهای ایرانی نیز محفوظ بماند. این مطالبه بحقی است اما میدانیم که در دنیای سیاست هر کشوری که منابع را تامین میکند خواهان حضور و جاسازی شرکتهای خود است. بر این اساس باید راهکاری پیدا کنیم که شرکتهای ایرانی نیز از منابع موجود مثل معادل، فرآوردههای کشاورزی و… مابهازایی داشته باشند چون سوریه درآمدی ندارد که بخواهد در قبال خدمات ایران پول بدهد. ما نیز در شرایطی نیستیم که از نظر مالی به این کشور کمکهای سخاوتمندانه داشته باشیم و این گونه پول خرج کردنها منطبق با مطالبات مردمی در ایران و شرایط کشورمان نیست.»
قرباناوغلو میگوید اما احتمالا ایران میتواند در قبال کمکها و تلاشهایی که برای بازسازی این کشور انجام میدهد انتظار کمکهایی در جهت دور زدن تحریم داشته باشد. ورود دلار به کشور در شرایط تحریمی ایران، سیاست نانوشتهای است که با برخی همسایگان و کشورهای منطقه در پیش گرفته شده لذا سوریه میتواند در این چارچوب قرار بگیرد. خاصه اکنون که اوضاع در مذاکرات برجامی که تنها امید کشور به رفع تحریمها است خوب نبوده و به نظر نمیرسد که دولت سیزدهم بتواند روی آن حساب کند. در چنین شرایطی طبیعی است که برای رفع مشکلات اقتصاد و معیشتی موجود که امان را بریده باید به فکر راههای میانبر بیشتری برای دور زدن تحریم و ورود ارز به کشور بود.
بگذریم از این که بسیاری از تحلیلگران معتقدند بهتر است برای حل معضلات اقتصادی کشور راه ساده و مستقیمتر یعنی تعامل با دنیا از جمله تصویب FATF و توافق با کشورهای طرف برجام را پیش بگیریم.
جمعبندی
افزایش همکاریها و نزدیکی ارتباطات با سوریه از جمله سیاستهای ایران در حوزه منطقهای است؛ سیاستی که در بدترین روزهای سوریه نیز به صورت آشکار دنبال شده و به نظر تغییرکردنی نمیرسد. شرایط خاص این کشور اما این نگرانی را ایجاد میکند که ارتقای روابط با هزینههای سیاسی و اقتصادی همراه باشد. آنطور که کارشناسان و تحلیلگران میگویند اما با در پیش گرفتن یک سیاست دقیق، درست و منطقی مبتنی بر منافع ملی میتوان حتی در چنین شرایطی نیز با سوریه به عنوان یک متحد سنتی در تعامل بود و حتی دستاوردهای سیاسی و اقتصادی قابلتوجهی کسب کرد؛ از حفاظت از نفوذ منطقهای کشورمان گرفته تا سهمی از بازسازی سوریه.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهصنعت و معدنلینک کوتاه :