آزادی زندانیان آمریکایی: مکانیسم پیش‌برنده یا اهرم بازدارنده احیای برجام؟

دکتر صلاح‌الدین هرسنی * با توجه به کاهش شتاب در مذاکرات و نشست‌های وین، دیگر شکی برای بی‌نتیجه ماندن نشست‌های وین و سرانجام احیای برجام در دولت دوازدهم باقی نمی‌ماند. به عبارت دیگر طول عمر دولت دوازدهم آنقدر کوتاه است و از طرف دیگر سازوکار‌های وین آنقدر فرسایشی شده که دیگر نمی‌توان امید به احیای برجام در دولت دوازدهم داشت و باید شاهد گشایش‌های برجامی در دولت سیزدهم باشیم. حال اگر حاکمیت و نظام قائل به تداوم مذاکرات و نشست‌های وین بابت احیای برجام از سوی دولت سیزدهم باشد، پای این پرسش به میان می‌آید که آیا برخی مطالبات مانند آزادی زندانیان آمریکایی در ایران از سوی مقامات واشنگتن می‌تواند تسهیل‌کننده شرایط مذاکره در سازوکار‌های وین و به عبارتی نتیجه‌مند شدن آن باشد و یا آنکه اساسا باید آن را مکانیسمی بازدارنده در احیای برجام دانست؟

به نظر می‌رسد که چنین مطالباتی از سوی واشنگتن آن هم در شرایطی که مذاکرات وین حالت فرسایشی به خود گرفته است، قبل از آنکه عاملی بازدارنده و به معنای زیادی‌خواهی‌های واشنگتن در بازگشت به برجام و احیای آن باشد، بیشتر می‌تواند به معنای عاملی شتابزا در به بار نشستن مذاکرات وین باشد. در واقع چنین تقاضا‌ها و خواسته‌هایی از آنجایی که به صورت مستقیم  مطالبه می‌شود، تا میزانی زمینه‌های ادراکی و ذهنی امر مذاکره  و تداوم به گشایش‌های برجامی را فراهم می‌کند. در واقع چنین خواسته‌های مستقیمی می‌تواند به معنای گذار از دیپلماسی پنهان به دیپلماسی آشکار باشد.

 از سوی دیگر، پیشینه نقش‌های واسطه‌ای مانند  نقش‌های واسطه‌ای توکیو، مسقط، برن، بغداد، دوحه و همچنین میانجی‌گری‌های برخی از نهادهای بین‌المللی درگیر برجام  نظیر آژانس انرژی هسته‌ای و اتحادیه اروپا  نشان داد که دیپلماسی مستقیم به جای دیپلماسی پنهان و نقش‌های واسطه‌ای بیشتر  می‌تواند  متضمن گشایش‌های برجامی باشد و حتی زمینه را برای مذاکرات مستقیم در آینده روابط پرمنازعه تهران- واشنگتن فراهم کند. قطعا از رهگذر دیپلماسی مستقیم، تهران نیز می‌تواند به برخی از مطالبات خود که محل مناقشه غرب است، دست یابد و سبب اخذ امتیازات تهران از واشنگتن شود. نکته قابل توجه در این میان آن است که چنین مطالبه‌ای از سوی رابرت مالی (نماینده دولت بایدن در امور ایران) تقاضا شده است. رابرت مالی کسی است که با ساختار سیاسی ایران و مطالبات آن به خوبی آشنایی  دارد و اساسا رویکرد تعامل سازنده برای او به‌جای رادیکالیسم در قبال ایران اولویت دارد. این ادعا با توجه به قیاس کنش‌ها و الگو‌های رفتاری رابرت مالی با کنش‌ها و الگو‌های رفتاری «بریان هوک» و «الیوت آبرامز» نمایندگان امور ایران در دولت ترامپ به خوبی قابل اثبات است. در واقع چه بریان هوک و چه الیوت آبرامز، بخشی از پازل ایران‌آزاری و راهبرد فشار حداکثری ترامپ در قبال ایران بوده‌اند. طرفه آنکه رابرت مالی اولین کسی در تیم و گروه کاری سیاست خارجی دولت بایدن بود که قویا اعلام کرد فشار حداکثری ترامپ و سیاست ایذا و آزار ترامپ در قبال تهران شکست خورده است. از سوی دیگر وجود افرادی چون آنتونی بیلنکن وزیر امور خارجه و جیک سالیوان مشاور امنیت در تیم سیاست خارجی بایدن کمک خواهد کرد که چنین مطالباتی به یک دیپلماسی مستقیم با دولت سیزدهم در گشایش‌های سیاسی و اقتصادی  و مشخصا بازگشت واشنگتن به برجام و احیای آن منجر شود. جان کلام آنکه آزادی پنج شهروند آمریکایی از ایران در گذشته تا حدودی موجب تلطیف در روابط پرمنازعه  تهران- واشنگتن شد، حال اگر تهران بتواند به خواسته واشنگتن بابت آزادی سایر زندانیان آمریکایی در ایران به ویژه (سیامک نمازی) تن دهد، قطعا روابط پرمنازعه تهران- واشنگتن در مسیر سازنده‌گرایی و مصالحه و در نتیجه موجب افزایش ضریب واشنگتن به برجام و احیای آن خواهد شد.

* کارشناس مسائل بین‌الملل

اخبار برگزیدهیادداشت

شناسه : 203043
لینک کوتاه :