بازگشت به رقابت استراتژیک
به گزارش جهان صنعت نیوز: فارین پالیسی به طور کامل به فهرست طولانی نپرداخته است، اما این نکته برای خوانندگان سیاست خارجی آشنا خواهد بود: از پیوستن مجدد به سازمانهای چندجانبه و تقویت مجدد اتحادها تا اهدای واکسن، تیم بایدن جایگزین نمونه قبلی خود بوده است. در مناطق دیگر، مانند رقابت استراتژیک با چین، به نظر میرسد روزنهای از امیدواری وجود دارد.
دانیل دودنی و جی جان ایکن بری در گزارشی در فارین پالیسی استدلال کردند که فعالیت سیاست خارجی بایدن چیزی کمتر از یک انقلاب نیست، تصور مجدد گستردهای درباره نقش جهانی واشنگتن که از زمان ریاستجمهوری فرانکلین دی روزولت دیده نشده است. واقعیت ممکن است کمی محرمانهتر باشد، اما تیم بایدن بدون شک مشغول کار خود بوده است و باعث تعجب بسیاری از افرادی میشود که انتظار سرعت دیوانگی کمتری دارند.
چین: استقبال بایدن از رقابت استراتژیک
زمانی که جو بایدن وارد دفتر ریاستجمهوری شد، برخی در پکن تصور کردند که دولت جدید به سرعت برای تنظیم مجدد روابط آمریکا و چین، تعدیل تعرفههای تجاری و کاهش تحریمهای اعمالشده در دوره دولت دونالد ترامپ رییسجمهور سابق آمریکا اقدام خواهد کرد، اما پکن خیلی زود ناامید شد.
تیم سیاست آسیایی دولت بایدن دعوتهای چین را برای از سرگیری گفتوگوی استراتژیک در سطح بالا رد کرد و تقریبا کل محدودیتهای دوران ترامپ را حفظ کرد. همزمان کاخ سفید در حال بررسی جامع استراتژی ایالات متحده و چین است که طیف کاملی از سیاستهای دیپلماتیک، امنیتی، تجاری و فناوری را در بر میگیرد. این بررسی باید در پاییز به پایان برسد.
اما در گستردهترین سطح، دولت بایدن پذیرفته است که مفهوم «رقابت استراتژیک» -که توسط دولت ترامپ مورد توجه قرار گرفته است- همچنان چارچوب تعیینکننده روابط است. اما در این رویکرد، تیم بایدن سعی کرده است رابطه را تثبیت و رقابت را به شکلهای دقیق هدایت کند تا اینکه شرایط چهار سال گذشته را ادامه دهد. این تلاش به بهترین وجه بیانگر سخنان آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده درباره رویکرد ایالاتمتحده نسبت به پکن است مبنی بر اینکه «در صورت لزوم باید رقابتی، آماده مشارکت یا خصمانه باشد.»
در حالی که بررسی سیاست دولت چین در حال اتمام است، بسیار مهم خواهد بود که ببینیم اکنون چگونه مولفههای مختلف روابط ایالاتمتحده و چین را طبقهبندی میکند: کدام بخشها برای سخنرانیها و بیانیههای عمومی است که به حوزه عملیاتی محول میشود و کدام یک با یک گفتوگوی اساسی با پکن تعیین میشود. پاسخ به این سوال در میزان ظهور چارچوب استراتژیک پایدارتر ایالات متحده و چین در آینده میانمدت تاثیر خواهد گذاشت.
یک عامل مهم که به پیچیدگی این وظیفه میافزاید، تغییر در تفکر استراتژیک پکن است. به طور خاص، تصمیم اخیر پکن در مورد مجازات شرکت فناوری چینی DiDi به دلیل تصمیم خود برای پیشبرد پیشنهادات اولیه ایالات متحده سیگنالهای پیشنهادی شی جین پینگ، رییسجمهور چین به این نتیجه رسیده است که انفصال مالی گستردهتر از ایالات متحده نتیجه قابل قبول و شاید اجتنابناپذیر از رقابت استراتژیک است. این امر همچنین تلاش طولانیمدت او را برای تبدیل چین به اقتصاد متکی به خود در برابر فشارهای فزاینده ایالات متحده تقویت میکند.
به عبارت دیگر، شی آغاز به نشان دادن این موضوع کرده که چین مایل است از مولفههای اقتصادی قابل توجه روابط آمریکا دور شود، زیرا مایل است در برابر اهرمهای اقتصادی، مالی و فناوری ایالات متحده آسیبپذیر نباشد. این امر با تعدادی از مفروضات ایالات متحده متفاوت است که جدا کردن اتصال عمدتا یک انتخاب سیاسی است که فقط در دست غربیها است. در عوض ممکن است شی در حال ارسال این سیگنال باشد که چین ارتباطات ایالات متحده را با رضایت خود قطع خواهد کرد، به خود متکی میشود و از طریق سیاست تجارت و سرمایهگذاری مناسبتر از گذشته، تعاملات اقتصادی خود را با اروپا و دیگر مناطق جهان تسریع میکند.
این موضوع به مولفه اصلی گمشده در استراتژی ایالات متحده و چین تا به امروز اشاره دارد: تجارت و اقتصاد. واشنگتن از پذیرفتن این مساله تاکنون امتناع کرده است. به صراحت میتوان گفت، ایالات متحده نمیتواند در رقابت استراتژیک خود با چین پیروز شود، مگر اینکه بازارهای خود را به طور کامل و متقابل به سایر آسیا، اروپا و فراتر از آن باز کند و به دوستان و متحدان فعلی و آینده خود جایگزینی برای بزرگ جنگ جهانی اقتصادی چین ارائه دهد. به همین دلیل است که بسیاری از کشورهای جهان هنوز سیاست واشنگتن در قبال چین را دنبال نکردهاند و همچنان محافظهکاری میکنند.
نقشه قدرت بایدن
نقشه قدرت بایدن تجزیه و تحلیل تعاملی و تحلیلی بازیگران اصلی در دولت بایدن را در هفت اولویت اصلی سیاست خارجی ایالات متحده فراهم میکند، از جمله تغییرات اقلیمی، واکنش به همهگیری کووید۱۹، فضای سایبری و فناوری، رقابت اقتصادی، جنگهای ابدی و خاورمیانه، مهاجرت و پناهندگی و گسترش سلاحهای هستهای که از پایه و اساس برنامه مبارزات انتخاباتی بایدن بوده و در کانون ابتکارات اصلی دولت قرار داشته است.
چین: بایدن گزینههای شخصی خود را محدود کرده
جو بایدن در معامله با شی جین پینگ یک ضرر عمده رقابتی دارد. مشغلههای کلیدی تشکیلدهنده آن کوتاهمدت است: چگونه حزب دموکرات وی میتواند از انتخابات میان دورهای در نوامبر ۲۰۲۲ جان سالم به در ببرد؟ اگر بایدن با چین نرم رفتار کند جمهوریخواهان او را ملامت میکنند. از این رو، اقدامات معقولانهای که بتوانند منافع بلندمدت واشنگتن را تامین کنند از دسترس خارج شده است، از جمله لغو جنگ تجاری با چین -که باعث آسیب رساندن به مصرفکنندگان، کارگران و کشاورزان آمریکایی شده است- یا پیوستن به توافقنامه جامع و مترقی برای مشارکت بین اقیانوس آرام.
در مقابل، شی در انجام مانورهای استراتژیک طولانیمدت، مانند گسترش طرح کمربند و جاده، که ۱۳۹ کشور برای آن ثبتنام کردهاند، یا پیوستن به مشارکت اقتصادی جامع منطقهای، که توسط انجمن ملل جنوب شرقی آسیاASEAN) ) آغاز شده و ۳/۲ میلیارد نفر را به منظور ایجاد پویاترین اکوسیستم اقتصادی در جهان متصل خواهد کرد. اگرچه آسهآن به عنوان یک سازمان طرفدار آمریکا در سال ۱۹۶۷ متولد شد، اما اکثر آمریکاییها نمیدانند که این اتحادیه چقدر در مسابقه ایالات متحده و چین حساس خواهد بود. در سال ۲۰۰۰، تجارت ایالات متحده با آسهآن ۱۳۵ میلیارد دلار بود که بیش از سه برابر ۴۰ میلیارد دلار تجارت بود. امروز تجارت چین با آسهآن بیش از ۶۴۱ میلیارد دلار است که بیش از دو برابر ۳۰۰ میلیارد دلار ایالات متحده است. جایی که تجارت پیش میرود، نفوذ به دنبال دارد. به طور موثر، ایالات متحده در حال قطع ارتباط با شرق آسیا است، در حالی که چین در حال ادغام است.
جهان قرن بیست و یکم ثروتمند و پیچیده خواهد بود: چندتمدنی، چندقطبی و چندجانبه. منطقی نیست که بایدن سیاستهای خود را بر این اساس بنا کند که جهان در یک رقابت سیاه و سفید میان دموکراسیها و خودکامگیها قرار دارد. رقابت چینیها با مقامات آمریکایی، مسابقهای بین پلوتوکراسی در ایالات متحده و شایستهسالاری در چین است. این مسابقهای است که چین میتواند برنده شود.
اکثر کشورها آرام آرام این موضوع را میپذیرند که چین به طور حتم بزرگترین اقتصاد در جهان خواهد بود. تعداد کمی میخواهند به کمپین واشنگتن برای منزوی کردن یا قطع رابطه با پکن بپیوندند. در طی یک دهه، اکثر کشورها بیشتر از ایالاتمتحده با چین تجارت خواهند کرد. اگر آمریکا خود را از چین جدا کند، چین منزوی نخواهد شد. در عوض، ممکن است این ایالاتمتحده باشد که خود را منزوی میبیند. در هنگام معامله با پکن، بایدن باید در محاسبات بلند مدت نسبت به آنچه که تاکنون انجام داده، تاثیرگذار باشد.
روسیه: درگیر شوید و به عقب برگردید
زمانی که جو بایدن روی کار آمد، روسیه یک مساله داخلی سمی در ایالاتمتحده بود. این به دلیل تمجیدهای بیسابقه رییسجمهور سابق آمریکا از ولادیمیر پوتین و اعتقاد برخی مناطق آمریکایی مبنی بر کمک روسیه به انتخاب ترامپ بود که این کشور را در زمان تصدی دونالد ترامپ قطبی کرده بود. بایدن با انتقاد از سیاستهای پوتین و کرملین موفق شده است روسیه را از دستور کار داخلی خارج کند و میتواند به عنوان یک چالش در سیاست خارجی با آن مقابله کند. در حقیقت، یکی از اولین اقدامات سیاست خارجی او هنگام روی کار آمدن، تمدید پیمان کاهش تسلیحات استراتژیک جدید به مدت پنج سال بود، تنها پیمان باقیمانده برای تنظیم زرادخانههای هستهای دو ابرقدرت هستهای جهان که قرار بود در ماه فوریه منقضی شود.
تاکنون بایدن سیاست آشنای دوجانبه با روسیه را دنبال کرده است: درگیر کردن در جایی که به نفع ایالات متحده است و عقب راندن در برابر اقدامات خصمانه روسیه. در ماه آوریل، دولت به دلیل دخالت در انتخابات ۲۰۲۰ و سایر اقدامات زیانآور، از جمله حملات سایبری مسکو را تحریم کرد. اما بایدن پس از اینکه او را یک دشمن شایسته خواند، در ژوئن نیز در ژنو با او ملاقات کرد. مذاکرات سهساعته توافقنامهای را برای بازگشت سفیران ایالات متحده و روسیه به پستهای خود ایجاد کرد. بایدن لیستی از ۱۶ بخش مهم زیرساختی آمریکا را به پوتین داد که یک حمله سایبری علیه هر کدام از آنها منجر به تلافی میشود. تغییرات آب و هوایی، شمالگان، اوکراین و سوریه نیز در دستور کار قرار گرفتند. در کنفرانسهای خبری جداگانه، دو رییسجمهور اختلافات خود را صریح و روشن بیان کردند، اما هر دو نشست را تجاری و عملی توصیف کردند.
بایدن گفته است که به روسیه شش ماه فرصت میدهد تا ببیند آیا این دیدار واقعا موفقیتآمیز بوده است یا خیر و روسیه مداخلات سایبری خود را متوقف میکند. اما از زمان این اجلاس، حملات سایبری و باجافزارهای روسی بیشتر شده است و باید دید که واشنگتن چگونه میتواند تلافی کند. بایدن گفت که او دوست دارد یک رابطه پایدار و قابل پیشبینی با روسیه داشته باشد، اما هنوز زود است که بگوییم آیا او میتواند به این هدف برسد.
اروپا: تقسیم چین
برای اروپا، انتخاب جو بایدن یک بخشش الهی بود. تیم مقابلهای غیرقابل پیشبینی دونالد ترامپ که اتحاد اروپا، متحدان سنتی و همه انواع چندجانبهگرایی را تحقیر کرد، حال از بین رفته است. در داخل، آتلانتیستهای باتجربه معتقدند که اتحادهای قوی، بستر سیاست خارجی ایالاتمتحده است. بایدن به سرعت به توافقنامه پاریس و سازمان بهداشت جهانی پیوست و همچنین بر تعهد ایالات متحده به ناتو تاکید کرد. اما اکنون، با گذشت شش ماه از دوره بایدن، دو مساله نشانگر تنش مداوم ترنس- آتلانتیک است.
مهمترین مساله نحوه مدیریت چین است. مقامات آمریکایی بر رشد فزاینده خطرات نظامی، اقتصادی و فناوری ناشی از پکن تاکید میکنند. بایدن آمریکاییها را به پیروزی در قرن ۲۱ ترغیب کرده تا واگذاری آن به چین. شی جین پین، در صدمین سالگرد حزب کمونیست در اول ژوئیه به کسانی که قصد زورگویی یا ستمگری علیه چین را دارند هشدار داد.
اروپاییان با لرزشی فزاینده شاهد ظهور مبارزه مانوی بین ایالاتمتحده و چین هستند. سلامت اقتصادی اتحادیه اروپا به عملکرد صادراتی قوی وابسته است و چین اکنون بازار اصلی صادرات آن است. باوجود افزایش اختلافات در مورد نقض حقوق بشر در چین، اروپاییها هنوز امیدوارند که بتوانند آینده دوجانبه پیروزمندانهای بسازند.
در بیانیههای مشترک اخیر در جلسات جی ۷، اتحادیه اروپا و اجلاس ناتو، همه برای اولین بار چین را به عنوان یک موضوع مشترک مورد توجه قرار دادند. هدف نهایی آنها خرید نفوذ در واشنگتن برای رویکرد متعادل ترنس آتلانتیک به چین است. دولتهای ایالات متحده و اروپا بیش از هر چیز بر ارائه بهبود اقتصادی عادلانه تر از بحران کووید ۱۹ نسبت به بحران مالی ۲۰۰۸ متمرکز هستند. برنامههای محرک اقتصادی دولت بایدن در دستور کار انگلیس و بسته بهبودی بروکسل بازتاب دارد.
شش تا ۱۲ ماه آینده مشخص خواهد کرد که آیا رهبران هر دو سوی ترنس آتلانتیک میتوانند اولویتهای اقتصادی داخلی خود را با نیاز بالقوه متناقض برای همکاری در مورد چین مطابقت دهند یا خیر. آنها باید در مورد موضوعات اصلی بهبود اقتصادی، از جمله مالیات بر انتشار کربن، حداقل مالیات شرکتها، مالیات بر سود جهانی غولهای فناوری ایالات متحده و سایر شرکتهای چندملیتی و حذف تعرفههای دوران ترامپ برای صادرات فولاد و آلومینیوم اروپا به توافق برسند. در غیر این صورت، دیدگاه ایالات متحده در مورد چین اساسا به عنوان یک تهدید استراتژیک و دیدگاه اروپا در مورد چین به عنوان یک شریک اقتصادی ضروری میتواند روابط ترنس آتلانتیک را با وجود شروع مثبت دولت بایدن تضعیف کند.
خاورمیانه: بیعملی واشنگتن را آزار میدهد
شش ماه سیاستهای دولت بایدن در مورد خاورمیانه به یک هدف اشاره دارد: مهار مشکلات منطقه. مداخله تهاجمی آمریکا در دوره جورج دبلیو بوش، رییسجمهور سابق آمریکا، بیعملی که با سخنان الهامبخش در زمان رییسجمهور پیشین آمریکا باراک اوباما پوشانده شده و اقدام غیرقابل پیشبینی اما محدود در زمان دونالد ترامپ رییسجمهور سابق آمریکا، از بین رفته است.
به نظر میرسد دوران ریاستجمهوری جو بایدن با جستوجوی یک رویکرد «به اندازه کافی خوب» از دیدگاه ایالاتمتحده مشخص شده است: فقط به اندازه کافی درگیر شوید تا مشکلات خاورمیانه را دور نگه دارید تا آنها منطقه را آشفته نکنند و تهدیدی برای منافع ملی ایالات متحده نباشند. نیروهای آمریکایی همچنان در مکانهایی مانند سوریه و عراق حضور دارند تا از هرگونه تجدید حیات «دولت اسلامی» و به عنوان ابزاری برای فشار بر ایران محافظت کنند، اما این نقطه شروع گسترش حضور نظامی ایالات متحده یا سایر درگیریها در منطقه نیست. فعالیتهای محدود دیپلماتیک و نظامی ایالات متحده با هدف مهار درگیریهای فعال در خاورمیانه و محدود کردن نقش ایران در منطقه، از واشنگتن در تمرکز بر سایر مناطق جهان به عنوان اولویتهای سیاست خارجی حمایت میکند.
با این حال، جدا شدن آمریکا از منطقه نفوذ روسیه و ایران را به ترتیب در سوریه و لبنان مهار میکند. همچنین این امر زمینهساز نقش بیشتر چین در خاورمیانه است. بایدن برای آینده قابل پیشبینی دوره ریاستجمهوری خود ممکن است سردردهای خاورمیانه را برطرف کند، اما از بین بردن رابطه هرگز خنثی نیست: بیعملی عواقب مشخصی دارد که با تغییر درگیریها و احساس جسارت بازیگران منطقه، واشنگتن را در مسیرهای دیگر آزار خواهد داد.
جنوب آسیا: ماندن در رقابت
جو بایدن در پیشرفت مسیری که سلف او در آسیای جنوبی تعیین کرده، صلاحیت و هدف بیشتری دارد، او در حال شتاب بخشیدن به تغییر ژئوپلیتیک در شبه قاره و تغییر جهت شرایط تعامل بین واشنگتن و منطقه است. تمرکز واضح در کنار آمدن با چالش چین به دولت بایدن کمک کرده تا چندین تصمیم زودهنگام اتخاذ کند.
اگرچه باراک اوباما و دونالد ترامپ هر دو نتیجه گرفته بودند که در جنگ افغانستان نمیتوان پیروز شد، اما آنها تمایلی به ادامه کار نداشتند. بایدن تصمیم گرفته نیرهای خود را از این منطقه خارج کند، اگرچه این عقبنشینی هزینههای سیاسی ایجاد میکند، اما به تمرکز واشنگتن بر هند و اقیانوس آرام کمک خواهد کرد. بایدن به درستی روی این موضوع شرط بست که یک شکست در افغانستان بهتر از ادامه حضور نظامی است که شانس کمی برای موفقیت دارد. این تصمیم همچنین وابستگی استراتژیک ایالات متحده به پاکستان را که از زمان مداخله جماهیر شوروی در سال ۱۹۷۹ در افغانستان ثابت بوده است، به میزان قابل توجهی کاهش میدهد. پس جای تعجب نیست که بایدن علاقه چندانی به هرگونه ارتباط سیاسی با پاکستان نشان نداده است.
اخبار برگزیدهپیشنهاد ویژهلینک کوتاه :