خبرنگاران خسته از خودسانسوری
به گزارش جهان صنعت نیوز: در سفر، خانه، مراسم عروسی و عزا تلفنهایشان زنگ میخورد و باید پاسخگو باشند. گاهی مجبورند تا دیروقت کار کنند و گاهی زودتر از همه مردم بیدار میشوند. تا جایی که به آنها اجازه داده شود، سعی میکنند صدای مردم باشند و دردهای اقشار مختلف را فریاد بزنند و در نهایت هم به حقوق بخور و نمیری که میگیرند راضی باشند. امنیت شغلی یکی از مشکلاتی است که همگان با آن دستوپنجه نرم میکنند. این در حالی است که امروزه مهمترین معضل خبرنگاران و روزنامهنگاران اتهامات امنیتی است که بعضا به خبرنگاران زده میشود و ضمن زیر سوال بردن اصل آزادی بیان و رسانه، امنیت آنان را به عنوان یک شهروند نیز به خطر میاندازد. با این حال امسال هم مثل هر سال خبرنگاران و روزنامهنگاران برای خودشان جشن میگیرند و سعی خواهند کرد که به بهترین وجه روز خودشان را گرامی بدارند. چرا که قرار بود امروز گرمیبخش دل اهالی رسانه باشد اما بیشتر در حد شعاری باقی مانده و محلی برای عرضاندام و سخنرانیهای پرطمطراق و انشاءگونه مدیران و مسوولان است. حال دو سال است بخت یارشان شده و به واسطه کرونا نیازی به برگزاری همان مجالس نیمبند و دادن چند لوح تقدیر هم نمیبینند و به همان پیامهای منتشره و تنظیمشده روابط عمومیها بسنده میکنند. اگر در گذشته دکههای روزنامهفروشی دچار معضل کمبود روزنامه بودند و برخی روزنامهها در اول صبح نایاب میشد، یا ساعتهایی در روز همه در سکوت پای تلویزیون بودند، این روزها با گسترش روزافزون شبکههای مجازی و ایدههای جدید دیگر شاهد چنین تصاویری نیستیم.
اینکه چه شده که رسانه همانند گذشته در مرکز توجه مردم نیست و این بیاعتنایی و بیاعتمادی از کجا ناشی شده ماجرای مفصلی دارد و نمیتوان همه چیز را ناشی از گسترش رسانههای مجازی دانست. در این میان اما مردم هر شهر و دیار با اینکه روزانه اخبار و گزارشات را از راههای مختلفی همچون رسانههای صداوسیما، روزنامهها و شبکههای مجازی دنبال میکنند شاید چندان با حرفه و تلاش شاغلان عرصه رسانه آشنا نباشند و حرفهایی دارند که شاید کمتر شنیده شده است.
آزار و اذیت جنسی و کلامی بر خبرنگاران زن
علاوه بر مشکلات عمومی خبرنگاران و روزنامهنگاران، زنان این حرفه دارای معضلاتی همچون آزار و اذیت جنسی و کلامی در محیط کار و تحریریهاند که براساس آمار حداقل ۹۰ درصد زنان خبرنگار چنین تجربهای را داشتهاند. در بهمنماه دو سال گذشته، ماهنامه مدیریت ارتباطات در ایران، تحقیق مشابهی انجام داد که براساس مصاحبه با ۵۹ خبرنگار زن در رسانههای مختلف تهیه شده بود. بر اساس یافتههای این تحقیق، ۹۰ درصد مصاحبهشوندگان دستکم یک بار در مسیر انجام وظایف شغلیشان درگیر آزار جنسی شده بودهاند. نکته جالب توجه اینکه عاملان ۳۶ درصد از این آزارهای جنسی مدیران دولتی و غیردولتی هستند.
۶۵ درصد این آزارها کلامی، ۳۲ درصد در فضای مجازی و سه درصد به صورت تعرض فیزیکی بوده است.
خبرنگاران زن علاوه بر آزارهای کلامی از رابطه نابرابر قدرت در محیطهای خبری و همچنین مخاطرات شغلی در صورت افشای این آزارها نیز ناراضی هستند. برخی از خبرنگاران و روزنامهنگاران زن از سوی نمایندگان مجلس و افرادی در سطح معاون وزیر حداقل یک بار آزار کلامی را تجربه میکنند.
اگرچه مزاحمتهای کلامی و ارسال پیامهایی با محتوای جنسی در ساعات مختلف شبانهروز یکی دیگر از مشکلات خبرنگاران زن است. بر اساس گزارشها تنها ۴۵ درصد از افرادی که در معرض این مزاحمتها قرار داشتهاند توانستهاند موضوع را با مدیرانشان در میان بگذارند. زیرا مدیران مطبوعات در اکثر مواقع سعی در مسکوت گذاشتن موضوع دارند و حتی از ادامه همکاری با آزارگر نیز دست نمیکشند. جامعهشناسان معتقدند ریشه اصلی بروز آزار برای زنان به طور عام و خبرنگاران زن به طور خاص در جامعه مردسالار ایرانی نهفته است و عاملی به نام قدرت باعث میشود این آزارها تداوم داشته باشد.
اما گزارش امسال «جهانصنعت» برخلاف سایر گزارشها در خصوص روز خبرنگار نشستن پای درددل همکاران است تا برای اولین بار صدای خود را به گوش مسوولان ذیربط برسانیم.
عدم امنیت شغلی
در همین راستا آرزو فرشید، روزنامهنگار درخصوص مصائب حرفه خبرنگاری به «جهانصنعت» گفت: به نظرم مهمترین دغدغه هر خبرنگاری نبود امنیت شغلی است. ما در رسانههای مختلفی کار میکنیم اما هیچ تضمینی وجود ندارد که روزنامه یا سایت و خبرگزاری که در آن فعال هستیم فردا توقیف نشده نباشد. یا مدیرمسوول آن به دلیل مسائلی مالی و… تصمیم به تعطیلی یا تعدیل نیرو نگیرد. مصداق مشخص و اخیر آن اتفاقی است که چند هفته قبل برای چند نفر از همکاران ما در تیم سیاسی روزنامه اعتماد افتاد. فقط این نیست و مسائل دیگری هم امنیت شغلی ما را تحت تاثیر قرار میدهد. بارها شاهد بودهایم که خبرنگاران از روزنامهها به دلیل فشار بیرونی و مشخصا از سوی نهادهای امنیتی اخراج شدهاند. من شخصا تجربه این نوع از اخراجها را دارم. به اضافه اینکه در حرفه ما هم مثل خیلی از شغلهای دیگر روابط بر ضوابط غالب است و موارد بسیاری را شاهدیم که افراد با توانایی و سابقه کار کمتر در جایگاههایی به مراتب قابل توجهتر قرار میگیرند.
وی افزود: دومین دغدغه همیشگی خبرنگاران مسائل مالی است. این شغل اگرچه از جمله مشاغل سخت و پراسترس در دنیا به حساب میآید، در کشور ما کمترین درآمد را دارد. حداقل حقوق کارگری و بیمه آن چیزی است که طبق قانون باید نصیب یک خبرنگار شود و متاسفانه همین هم بعضا نمیشود. مصداق مشخص آن این است که بیمه خبرنگاران در اغلب رسانهها همان بیمه کارگری است.
این روزنامهنگار در ادامه اظهار کرد: نبود یک نهاد صنفی موثر و کارآمد اما از دیگر مسائل و کمبودهای قابل توجه در این حرفه است. بارها و بارها خلاء حاصل از نبود یک نهاد صنفی حامی را تجربه کرده و عملکرد ضعیف نهادهای اصطلاحا صنفی استانی و عملا تحت تاثیر دولت و بیشتر همراه با کارفرما را دیدهایم.
فرشید تاکید کرد: از دیگر مصائب خبرنگاری در ایران آن است که به خاطر ضعف در نظام حزبی و نهادهای مدنی شاهدیم که روزنامهنگاران و خبرنگاران خود را در جایگاه فعالان مدنی و سیاسی قرار میدهند و این موضوع اگرچه در شرایط فعلی جامعه ما از جهاتی سودمند است، اما باعث دور شدن آنان از کار حرفهای و صرفا ژورنالیستی میشود. رویهای که شاید بتوان آن را از جمله دلایل افزایش بیاعتمادی به رسانه دانست. مهمتر از همه موارد گفته شده اما اتهامات امنیتی است که بعضا به خبرنگاران زده و ضمن زیر سوال بردن اصل آزادی بیان و رسانه، امنیت آنان را به عنوان یک شهروند نیز به خطر میاندازد.
پاسکاری مسوولان
نسترن فرخه خبرنگار ایلنا با تاکید بر استرس و فشارهای کاری به «جهانصنعت» گفت: در کنار تمام استرس و فشارهایی که در حرفهی خبرنگاری متحمل میشویم، به نظرم درد دیگری وجود دارد که هر روز پررنگتر از قبل میشود و آن تضاد صحبتهای مسوولان با شرایط موجود است، روزهایی که خبر نبود تخت خالی بیمارستان برای بیماران بدحال کرونایی به گوشت میخورد و گاه حتی خودت از نزدیک لمسش میکنی، اما وزیر از پشت میکروفن از تلاشهای تیمش میگوید که هیچ مریضی پشت در بیمارستانهای کشور نمانده است.
وی افزود: بسیار تلخ است که جملات و کلماتی را کنار هم ردیف میکنی و بعد منتشر میکنی که تفاوتهای زیادی با واقعیت دارد و هر روز به شفافی جدایی بیشتر مرز اعتماد مردم از رسانه به چشم میخورد و این تنها بخشی از فشارهای روانی برخی خبرنگارها در این روزهای پراضطراب است، اما باز هم با وجود تمام مصیبتهایی که بر سر راه میبینم، سعی دارم محکمتر از قبل در این مسیر قدم بردارم.
حقوقهای پایین
اما علی افشار یکی دیگر از خبرنگاران درخصوص فشارهای مالی این حرفه به «جهانصنعت» میگوید: به عنوان یک خبرنگار در این چند سال گذشته با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کردهام، مهمترین مشکلی که شاید یک خبرنگار در ایران با آن مواجه میشود، حقوق پایین، بیمه نشدن و ناامنی شغلی است. البته به جز چند رسانهی خاص که حقوق قابل قبولی دارند، بقیه پا در هوا هستند. مسالهی بعدی از نظر من آزادی در نوشتن است، آنقدر در نوشتن خودمان را سانسور کردهایم که به نوعی در درون ما نهادینه شده و نبودن یک اتحادیه و انجمن درست و حسابی که بتواند خبرنگاران را دور هم جمع کند تا مطالبات خود را پیگیری کنند، از دیگر مشکلات است.
خبرنگاران صدای بیصدایان
زاوش محمدی خبرنگار حوزه ورزشی با تاکید بر رسالت حرفه خبرنگاری به «جهانصنعت» گفت: شاید اگر خبرنگارها نبودند، امروز کسی از وضعیت دریاچه ارومیه، جنگلهای زاگرس، رودخانههای خشک شده خوزستان و حتی کرونا خبری نداشت. خبرنگارها در طول سال به صورت ۲۴ ساعته در حال پوشش خبر هستند و کسی هم حواسش به آنها نیست که تمام جان و زندگیشان را پای این شغل گذاشتهاند. در این راه تهدید میشوند، توهین میشنوند و حتی جانشان را هم از دست میدهند. هنوز داغ درگذشت دو همکارمان در ایسنا و ایرنا بر دلمان تازه است. اما تا اینکه ۱۷ مرداد میرسد همه به یکباره با خبرنگارها مهربان میشوند. همان مدیران و مسوولانی که جواب تلفنهایمان را نمیدهند، پیام تبریک میفرستند و حرفهای قشنگ میزنند.
وی افزود: بیشتر خبرنگاران پای صحبت مردم و مسوولان مینشینند اما کمتر کسی پای صحبت آنها مینشیند. در حالی که درد دلهای زیادی دارند اما همه حرفهایشان گفتنی نیست. بیشتر آنها درد مشترک دارند و از تجربیات یکسان در روزنامهها و خبرگزاریهایی که در آن کار میکردند یا همچنان کار میکنند، میگویند اما دوست ندارند نامی از رسانه یا خودشان بیاید چون معتقدند امنیت شغلی ندارند. خیلیها از ما میپرسند چرا این کار؟ چرا وقتی با توجه به کاری که انجام میدهید، حقوق کمی دریافت میکنید، به دنبال شغل دیگری نمیروید؟ اینجاست که باید بگوییم عشق به این کار چشمان ما را کور کرد که بیخیال همه امکانات و امتیازاتی بشویم که سایر مشاغل به کارکنانش میدهد.
محمدی اظهار کرد: نزدیک ۱۰ سال است در حوزه خبر کار میکنم و هیچوقت هم با علاقه واردش نشد. از روی اجبار بود اما عشق و علاقه به این کار چنان روزبهروز در من ایجاد شد که اگر دوباره به عقب برگردم این شغل را انتخاب خواهم کرد. اما در این وضعیت کرونایی، خبرنگاران از جمله اقشاری هستند که باید جهت اطلاعرسانی در قلب جامعه حضور داشته باشند و این حضور اغلب در مکانها و فضاهای پرریسک اتفاق میافتد. خبرنگار وظیفه خود میداند که همچون پزشکان و پرستاران که متعهدانه و فداکارانه در حفظ سلامت جامعه و شکست کرونا میکوشند در سنگر خود که اطلاعرسانی شفاف است، به یاری جامعه و کشور خود بشتابد.
این خبرنگار در آخر بیان کرد: حضور خبرنگاران و اصحاب رسانه همواره در همه حوادث و رخدادها پررنگ بوده، اما این مرتبه نابودی دشمنی مرموز و نامریی به نام ویروس کرونا بدون حضور خبرنگار و اطلاعرسانی میسر نمیشود چراکه خبر درست و اطلاعرسانی به جامعه مانند درمان این بیماری اهمیت دارد.
تغییر دغدغه خبرنگاران
خبرنگار ایرنا با تاکید بر تغییر دغدغه خبرنگاران در دوران کرونایی به «جهان صنعت» گفت: دغدغههای خبرنگاران و فعالان رسانهای پس از انتشار ویروس کرونا به کلی دستخوش تغییر شده است. تا همین چند ماه پیش نداشتن بیمه، پایین بودن درآمد و سپری شدن همه وقت شبانهروز، دغدغههای خبرنگاران بود اما این روزها احتمال ابتلا به بیماری کرونا و با توجه به وضعیت ضعیف مالی بیشتر خبرنگاران تامین هزینههای بیماری از نگرانیهای آنان محسوب میشود.
وی با اشاره به اینکه بیشتر خبرنگاران خودرو ندارند، گفت: این قشر زحمتکش به دلیل نیاز به رفت و آمد بیشتر با استفاده از ناوگان حملونقل عمومی در معرض ابتلا به بیماری کرونا هستند.
وی با یادآوری دردسرها و شرایط سخت بیمه تکمیلی و بیمه اجتماعی خبرنگاران عنوان کرد: شناسایی فعالان حوزه رسانه و خبر برای اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کار سادهای است. ایجاد شرایط ساده برای قرار گرفتن خبرنگار زیر پوشش بیمه اجتماعی و بیمه تکمیلی حداقل مطالبه این قشر است که سالها از مسوولان درخواست میشود.
خبرنگار انسان است!
یکی دیگر از خبرنگاران حوزه اجتماعی درخصوص مصائب این شغل به «جهانصنعت» گفت: حدود ۱۵ سالی میشود که در حوزه خبر کار میکنم و متوجه شدهام هنوز مدیریت رسانه به این بلوغ فکری نرسیده که خبرنگار انسان است نه ابزار دست. به نظر من نگاهی که برخی از دبیران و سردبیران یا مدیران رسانهها به خبرنگار دارند مثل نگاهی است که به سیستم یا خودکارشان دارند که اگر اراده کنند باید در خدمتشان باشند. به همین دلیل هم هر ساعتی از روز، در تعطیلات، سفر و حتی جشن عروسی و عزا به خودشان اجازه میدهند با خبرنگار تماس بگیرند یا این جسارت را داشته باشند که مصاحبهها یا گزارشهای خبرنگار را با توجیه اینکه سوژه را با دبیر مربوطه چک نکردی، منتشر نکنند. در همه این سالها فکر کردم اگر مرد بودم خیلی موفقتر میشدم. با وجود اینکه رسانهها ادعا میکنند افراد فرهیختهای در آن کار میکنند اما واقعیت چیز دیگری است و متاسفانه هنوز هم تفکرات جنسیتزده مانند اینکه مردان بهتر از زنان کار میکنند، مانع پیشرفت یک مجموعه میشود.
وی افزود: به همین دلیل هم بسیاری از موقعیتهای تجربی از زنان خبرنگار گرفته میشود. در تمام سالهای کاریام برنامههای مختلف از بازدید سرزده فلان مسوول در ساعت ۵ صبح یا طرح فلان نهاد در ساعت ۱۲ شب را پوشش دادهام اما حالا به این فکر میکنم که چرا باید این کارها را انجام میدادم؟ چرا به جای خبرنگاری که نمیتوانسته کار خودش را بکند، من داوطلب میشدم؟ شاید اگر رسانهای که در آن کار میکردم من را به عنوان یک خبرنگار زن میپذیرفت، هیچ وقت برای ثابتکردن اینکه من هم توانایی انجام ماموریتهای خبرنگاران مرد را دارم، روح و روانم را آزار نمیدادم. جالبتر اینکه وقتی همه تلاشم را برای نشاندادن توانایی زنانهام میکردم، از سوی همکاران دیگر به خودشیرینی متهم میشدم و حالا بعد از ۱۲ سال کار به جایی رسیدهام که میگویم بعد از انجام آن کارها، در حال حاضر چه جایگاه ویژهای نسبت به یک خبرنگار تازهوارد در مقابل سردبیرم دارم؟
این خبرنگار اظهار کرد: زمانی که خبرنگاری را شروع کردم، وقتی برای تهیه گزارش میرفتم با افتخار خودم را خبرنگار معرفی میکردم و مردم هم دوست داشتند از مشکلاتشان بگویند اما حالا خجالت میکشم خودم را به عنوان خبرنگار معرفی کنم چون دچار روزمرگی شدهام و احساس میکنم قلمم دیگر تاثیری ندارد و میبینم که مردم هم امید کمتری نسبت به قبل دارند. حالا هم برای انجام کارم مقاومت میکنم چون به آینده اندکامیدی دارم. از طرفی منِ خبرنگار آیندهام را با دفترچه قسطهای متفاوت پیشفروش کردهام و انگیزهام برای ادامه کار علاوه بر اینکه یک شغل دارم، این است که آخر ماه حقوق ناچیزی میگیرم.
سال ۱۳۷۵ محمود صارمی به عنوان مسوول دفتر خبرگزاری جمهوری اسلامی در مزار شریف افغانستان انتخاب شد. در هفدهم مرداد ماه سال ۱۳۷۷ «محمود صارمی» خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی به همراه هشت نفر از اعضای کنسولگری ایران در مزار شریف افغانستان به دست گروهک تروریستی طالبان به شهادت رسید. به مناسبت شهادت این خبرنگار وظیفهشناس شورای فرهنگ عمومی، ۱۷ مردادماه را به عنوان «روز خبرنگار» نامگذاری کرد و همه ساله در این روز و هفته منتهی به این روز مراسم مختلفی در راستای تجلیل از خبرنگاران برگزار میشود.
اخبار برگزیدهپیشنهاد ویژهلینک کوتاه :