هوش مصنوعی و نقش آن در پایه‌ای‌ترین وسیله ارتباطی: زبان

البرز آصفی * موفقیت‌های بیشمار بشر بی‌شک مرهون این است که انسان‌ها توانستند با زبان خود و به وسیله تکلم با یکدیگر ارتباط بگیرند.شاید درست باشد که بگوییم زبان کلیدی‌ترین وسیله برقراری ارتباط و رساندن منظور و مفاهیم بین انسان‌ها بوده است.

یکی از ویژگی‌های فوق‌العاده زبان آن است که محملی برای اندیشه انسانی و تفکرمنطقی است. در واقع هیچ فعالیت ذهنی وجود ندارد مگر آنکه در بستر زبان انجام می‌گیرد. حتی وقتی در سکوت نیز با خود فکر می‌کنیم باز هم از زبان بهره می‌گیریم. دیگر خاصیت زبان همین حدیث نفس است که به آن اشاره شد؛ یعنی موقعی که در خلوت با خود سخن می‌گوییم یا افکارمان را مرتب می‌کنیم.

همه مواردی که در بالا اشاره شد بخشی از تعریف و ویژگی‌های زبان است در اینجا مقصود از زبان، عضو عضله‌ای داخل دهان نیست؛ بلکه مجموعه‌ای از کلمات و جزء‌های کوچک‌تر آن هستند.

دیری نیست (شاید حداکثر اندازه یک قرن) که مباحث زبان‌شناسی جای خود را میان علوم باز کرده است.

از زمانی که کامپیوتر و تکنولوژی وارد زندگی ما انسان‌ها شده است نیز زمان زیادی نمی‌گذرد.

بحث ارتباط میان زبان‌شناسی و هوش مصنوعی از آنجا شروع شد که از کامپیوترها انتظار درک افکار بشری رفت و در عمل رایانه‌ها بخش جدایی‌ناپذیری از زندگی ما شدند. طبیعتا اگر قرار بر برقراری ارتباط عمیق بین هر دو جزئی باشد، باید بتوانند هم را درک کنند و زبان همدیگر را بفهمند.

در دوران تحصیل شاید موارد بسیاری ما را از مطالعه زبان (علم شناخت زبان) بازداشته‌اند در این مقاله خواهیم دید که زبان‌شناسی چه نقش‌محوری با ارزشی در تمام استفاده‌های ما از تکنولوژی، کامپیوتر و موتورهای جست‌و‌جو‌گر ایفا می‌کند.

اغلب تحقیقات نوین در حوزه هوش مصنوعی حول محور دستیابی به نتایج آماری و یادگیری ماشینی برای استفاده دربسترهای بزرگ داده می‌گردد در حالی که کمتر به مدل‌سازی آنچه در واقعیت مردم از آن استفاده می‌کنند یا چگونه استفاده می‌کنند پرداخته می‌شود.

در کتابی با عنوان «زبان‌شناسی برای عصر هوش مصنوعی» نویسندگان کتاب «مارجوری مک‌شین» و «سرگئی نیرنبرگ» بار دیگر به این سوال نخستین بازگشته‌اند که اصلا چرا ما به دنبال بازآفرینی هوش انسانی در ماشین‌ها هستیم؟

آنها مدلی پیچیده بر مبنای یادگیری زبان با الهام از انسان ساخته‌اند که بر معنای عمیق جزءهای کوچک زبان تاکید دارد. [به نظر نگارنده مقاله این مدل باید برمبنای ساحت دوساختی زبان یعنی تکواژ (به‌عنوان کوچک‌ترین جزء معنا‌دار زبان) و واج (کوچک‌ترین واحد زبان یا صورت ملفوظ زبان که بسیط است؛ یعنی قابلیت تقسیم شدن به واحدهای کوچک‌تر را ندارد)ساخته شده باشد.[

مک‌شین و نیرنبرگ دراین کتاب این موضوع را عنوان می‌کنند که تنها راه برای اینکه ماشین‌ها همچون انسان‌ها درک کنند و بفهمند این است که زبان‌شناسی را در جلو و مرکز مدل قرار دهیم و ازبزرگ‌داده‌ها و مدل‌های آماری به عنوان منابع مشارکتی استفاده کنیم.

در واقع این دو محقق برای مدلشان ترکیبی از آنچه تاکنون به عنوان زبان‌شناسی محض بود را با علوم کامپیوتر ترکیب کردند و مدلی ارائه دادند که به واقعیت نزدیک‌تر است.

در جستارهای بعدی بیشتر به این موضوع خواهیم پرداخت.

* فعال حوزه دیجیتال

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 208418
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا