این افراد بار اقتصاد را به مقصد نمیرسانند
محمدصادق جنانصفت * سیدابراهیم رییسی اسامی وزیران مورد نظر خود را برای اداره اقتصاد ایران در بخش واقعی اقتصاد و نیز در بخش سیاستگذاری بودجهای و مالی به مجلس معرفی کرده است. بدون تردید رییسی و گروه همکارانش اگر افرادی کارآمدتر را از درون جناح سیاسی اصولگرایان میشناختند آنها را انتخاب میکردند. بنابراین کسانی که از سوی رییسی و حلقه اول یارانش برای وزارتخانههای اقتصادی برگزیده شدهاند ورزیدهترین بودهاند.
واقعیت اما این است که بازتاب و داوری درباره تواناییهای این افراد برای عبور دادن اقتصاد از این روزهای سخت، ابهام و نااطمینانی وجود دارد. به طور مثال میتوان به وزارت نیرو اشاره کرد. در شرایطی که ایران با بدترین بحرانهای برق و آب دست و پنجه نرم میکند و به نظر میرسد مجادله آبی استانها به اوج برسد آیا آقای محرابیان دانش و تخصص و ورزیدگی مدیریتی چند لایه برای این بخش را دارد؟ تا جایی که کارنامه او نشان میدهد، وی پیش از رسیدن به مقام وزارت صنعت در دوره احمدینژاد مقام اجرایی حتی سطح میانی هم نداشته است و در هشت سال ریاستجمهوری حسن روحانی هم خبری که نشان دهد او در چه نهادی و در چه فعالیتی بوده، منتشر نشده است که نشان دهد توانایی اداره نیروی کشور را داشته باشد. از سوی دیگر آقای فاطمیامین نیز یکی از سختترین کارهای دولت را بر دوش گرفته است. او باید بسیار کوشش کند تا تجارت خارجی ایران را که یکی از با اهمیتترین بخشهای اقتصادی ایران به حساب میآید و باید راه توسعه صادرات را به معنای واقعی هموار کند. آیا فعالیت کوتاهمدت در یکی از معاونتهای وزارت صنعت این دانش و تخصص را برای او فراهم کرده است؟ حقیقت این است اگر تجارت خارجی ایران کوچک بماند از اقتصاد جهانی بیرون رانده خواهیم شد و برگشت به دوران خوب در اقتصاد جهانی یک رویا خواهد شد.
برنامههای ارائه شده از سوی وزیر جهادکشاورزی نیز نشان میدهد وزیر انتخاب شده برای این بخش بسیار با اهمیت اقتصاد تولیدی ایران که باید امنیت غذایی ایران را تامین کرده و کاری کند که روستانشینان این محلها را به سوی شهرها ترک نکنند نیز چنگی به دل نمیزند و بیشتر از هر چیز، ردیف کردن همه آرزوهای خوب است. وزیر جوان انتخاب شده برای وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز فاقد تجربه کافی در این بخش بسیار با اهمیت اقتصادی – اجتماعی کشور است و اداره نهادی مثل شستا که یک سازمان کوهپیکر است، برای او نباید کار آسانی نباشد.
واقعیت این است که وزیر معرفی شده برای وزارت اقتصاد نیز در کارنامهاش سابقه و نقطه درخشان اجرایی و تئوریک که نشان دهد او میتواند یکی از بزرگترین وزارتخانهها را اداره کند، دیده نمیشود و اصولا نگاه او به مقولههایی مثل تحریم و نیز افایتیاف نگاه آشتیجویانه نیست. در این وضعیت آیا او میتواند دهها وظیفه بزرگ و کوچک را اداره کند؟
این نوشته اولا میداند شاید دیگر دیر است که بتوان روی تصمیم رییسی برای تغییر در افراد معرفی شده اثرگذاشت، اما میشود امیدوار بود مجلس قانونگذاری به وظایف ذاتی خود بدون برخورد سیاسی- جناحی عمل کرده و اگر برنامهها و کارنامه اقتصادگردانان دولت سیزدهم را ناکارآمد دانستند، در دادن رای عدماعتماد تعارف و رودربایستی نشان ندهند. شاید اگر مجلس نیز به همین افراد رای اعتماد داد تنها راه این باشد که وزیران یادشده در انتخاب معاونان و به ویژه مشاوران ارشد، کاستیها و کجیها را جبران کنند. به نظر نمیرسد این تیم اقتصادی بار گران و سنگین اقتصادایران و کسبوکار و زندگی شهروندان را به مقصد برساند.
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :