رقابت سرنوشتساز میان غولهای صنعتی
به گزارش جهان صنعت نیوز: کمبود جهانی نیمهرساناها پیامدهای عجیبی به ویژه از نظر ژئوپلیتیک دارد. در یک سال گذشته، تولیدکنندگان برای به دست آوردن این تراشههای الکترونیکی ضروری برای دستگاههای روزمره، از رایانه گرفته تا توستر، از ماشین لباسشویی تا کنسولهای بازی ویدئوئی، مشکل پیدا کردهاند. در ماه می گذشته، کنسرسیومی از شرکتهای آمریکایی از رییسجمهوری کرهجنوبی درخواست کرد تا رییس سابق سامسونگ را که در حال حاضر به اتهام فساد در حال گذراندن دوران محکومیت خود است، عفو کند. برای مقابله با آسیبپذیری ایالاتمتحده برای تامین تراشهها، سامسونگ باید برنامههای سرمایهگذاری چند میلیارد دلاری خود در این کشور را بدون تاخیر پیش ببرد. واشنگتن با در خطر بودن استقلال الکترونیکی خود، ناگهان گفتمان احترام به حاکمیت قانون و روندهای حقوقی خود را به فراموشی سپرد….
بنابر گزارشی که در این خصوص لوموند دیپلماتیک منتشر کرده، بدون وجود این نیمههادیها که گاهی قیمت آنها برای هر قطعه فقط یک دلار است، نمیشود گولزنکهای آخرین مد، شیک، فانتزی و گران قیمت را به کار انداخت. خودرو برقی، تلفن هوشمند، یخچال هوشمند و مسواک متصل به شبکه هم در سیاهچاله بزرگ سرمایهداری جهانی ناپدید میشوند، گویی دشمنی نامرئی به نمایشگاه لوازم الکترونیکی مصرفی لاسوگاس اعلام جنگ داده است.
هرچند هم این بحران غافلگیرکننده باشد، به هیچ وجه غیر معمول نیست: وفور و کمیابی در بازار ریزتراشهها بهصورتی متناوب ظاهر میشود. با این حال، کمبود کنونی بر زمینه پرسشی کلی از مزایای جهانی شدن و کاهش فعالیت صنعتی غرب رخ داده است. علاوه بر این، فناوریهای جدید، مانند هوش مصنوعی، در چارچوب رویارویی ایالاتمتحده و چین هرچه بیشتر سیاسی میشود و اهمیتی استراتژیک مییابد. در نتیجه، یک بحران فنی پیشپا افتاده که ۱۰سال پیش نمیتوانست توجه کسانی را که در خارج بخشهای مربوطه قرار داشتند به خود جلب کند، سردردهای وحشتناکی برای رهبران کره زمین ایجاد کرده است.
همهگیری کووید۱۹ البته به این امر کمک کرده است. برای ادامه بقا در قرنطینه، بیش از همیشه لازم بود که به خدمات دیجیتالی دسترسی داشت، امری که روترها، سرور(رایانه)ها و سایر دستگاههای مملو از ریزپردازندهها را ضروری میکرد. مصرفکنندگان سپس ملال خود را در دریایی از لوازم خانگی غرق کردند و این امر باعث شد تقاضا برای مخلوط کن یا پلوپز به طور غیرمنتظرهای افزایش یابد. و بالاخره، اقدامات بهداشتی برای مدتی کوتاه، کارخانههای نیمهرسانا را که عمدتا در تایوان، کرهجنوبی و چین واقع شده بود، تعطیل کرد.
محدودیتهای الگوی تولید بدون کارخانه
کمبود فعلی تراشهها به دلیل ایجاد تاخیر در خط تولید صنایع خودرو تاثیری دوچندان داشته، زیرا این بخش از صنعت، موتور رشد اقتصادی و منبع امید برای بهبود وضعیت پس از کووید۱۹ است.
به دلیل شیوع همهگیری، خودروسازان مجبور شدند در میزان ذخیرههای خود تجدیدنظر کرده و سفارشات نیمههادی خود را کاهش داده یا لغو کنند. اما آنها پیشبینی نمیکردند از یک طرف تقاضای جهانی برای تراشه بالا بماند و از سوی دیگر تقاضا برای خودروها به سرعت افزایش یابد. برای رعایت فاصله فیزیکی در دوران کرونا، بسیاری از مصرفکنندگان ترجیح دادند با خودروهای جدید خود جابهجا شوند تا وسایل نقلیه عمومی مملو از جمعیت.
واکنش طبیعی به این امر افزایش تولید ریزپردازندهها بود. اما مجموعهای از حوادث غیر منتظره، همراه با همهگیری کووید۱۹، مانع از آن شد. بین موج سرما در تگزاس – جایی که بیشتر تولیدات ریزپردازنده آمریکا در آن قرار دارد- خشکسالی در تایوان – که دسترسی به آب را کاهش داده است- آتش سوزی در یک خط تولید در ژاپن، به گل نشستن یک کشتی کانتینری در کانال سوئز و اشتیاق ناگهانی چینیها برای ذخیرهسازی نیمههادیها قبل از لازمالاجرا شدن تحریمهای ایالاتمتحده، همه چیز دست به دست هم داد تا از تولید و تحویل ریزپردازندهها جلوگیری کند. خودروسازان اروپائی شگفت زده شدند. حتی بزرگترین آنها به ندرت ارتباط مستقیم با تولیدکنندگان تراشه داشتند. همه آنها تهیه تجهیزات الکترونیکی خود را به شرکتهایی مانند بوش یا کانتیننتال واگذار میکنند. اما در یک بازار زیر فشار، تولیدکنندگان ریزپردازندهها ترجیح دادند ظرفیت تولید خود را به سودآورترین بخشها، مانند رایانه و تلفنهای هوشمند، هدایت کنند.
چرا سازندگان خودرو قطعات الکترونیکی خود را نمیسازند ؟ این سوالی است که ایلان ماسک سعی در پاسخگوئی به آن دارد. تسلا نهتنها درحال پیش پرداخت و انبار کردن نیمه رساناهای خود است – به نظر میرسد که تولید به هنگام (Just in Time) دیگر از محبوبیت زیادی برخوردار نیست – بلکه این سازنده خودروهای الکترونیکی و هیبریدی درحال خرید یک خط تولید نیمه رسانا است. فولکس واگن به نوبه خود طراحی قطعات الکترونیکی برای «خودروهای خودران» را آغاز کرده است. اما طراحی یک چیز است و تولید داستان دیگری.
در اروپایی که اغلب واقعیتهای ژئوپلیتیک از پنجره تولیدکنندگان خودرو دیده و درک میشود، این مشکلات از دیدهها پنهان نمیمانند. آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان در ماه مه گذشته اظهار داشت: « به نظر من درست نیست بلوکی به اندازه اتحادیه اروپا نتواند نیمههادیهای خود را تولید کند.» و سپس اضافه کرد: «در سرزمین خودرو، شرم آور است که نتوانید تجهیزات اصلی را خودتان تولید کنید.»
نکته سنجیای منطقی: در سال ۱۹۹۰، اروپا ۴۴ درصد از ظرفیت تولید جهانی را در اختیار داشت، در حالی که امروزه تنها ۱۰ درصد از آن را در اختیار دارد. اما، برای موثر واقع شدن این خویشتننگری دیرهنگام، حداقل لازم است که اعتقادات در مورد جهانی شدن، تجارت آزاد، امنیت ملی و استراتژی صنعتی که دهههاست هدایت گر سیاستهای بروکسل و واشنگتن در مورد نیمه رساناهاست، زیر سوال برده شود.
ساختن تراشه الکترونیکی یک فرایند بسیار دشوار است، که بعضی از مراحل آن میتواند چند ماه طول بکشد؛ مانند هر صنعت رقابتی، تولید نیمههادیها نیز مستلزم این است که ما همیشه بیشتر با هزینهای کمتر تولید کنیم. در مورد تراشهها، مسئله افزایش قدرت محاسباتی و کاهش هزینههای مالی و انرژی آنهاست.
پایان هژمونی آمریکا
تا دهه ۱۹۵۰، ایالاتمتحده بر این بخش تسلطی بلامنازع داشت. بودجه تحقیقاتی فراوان، همراه با حمایت همه جانبه پنتاگون، هژمونی شرکتهای آن را تضمین میکرد. این انحصار در دهه ۱۹۷۰ شکسته شد، زمانی که شرکتهای ژاپنی رقابت خود را در زمینه حسگرها(سنسورهای الکترونیکی) و تراشههای حافظه آغاز کردند. آنها در همان حالی که بازار خود را با جدیت به روی تهاجمات خارجی میبستند، تلاشهای جسورانهای را برای خرید شرکتها در ایالات متحده آغاز کردند.
پس از این ماجرا نیز نوبت به چینیها رسید. برای دستیابی به این موفقیت، دولت چین اقداماتی با دقت جراحی برای دوپینگ تولید داخلی انجام داده و به نظر میرسد این تلاش نتیجه داشته است؛ چین اکنون بیش از هر کشور دیگری درحال ساخت کارخانه تولید تراشه است. بیش از هزار طرح رسمی برای ساخت نیمههادیها به طور مستقیم یا غیرمستقیم مورد حمایت قرار گرفته است. طرح «مدارهای مجتمع» ۲۰۱۴ به تنهایی ۱۵۰ میلیارد دلار برای حمایت از صنعت داخلی، تشویق خرید شرکتهای خارجی و تامین مواد اولیه بسیج کرد. در سال ۲۰۱۹، ۹/۲۸ میلیارد دلار دیگر به این طرح تزریق شد. خود رییس جمهور چین، شی جین پینگ، متعهد شده است که تا ۶سال آینده ۴/۱تریلیون دلار در فناوریهای استراتژیک سرمایه گذاری کند. لیو هه، فارغالتحصیلهاروارد و معاون نخست وزیر، که سلطان تراشه نامیده میشود، ماموریت ساخت آخرین نسل ریزپردازندهها را برعهده گرفته است.
دلیل این پافشاری چیست؟ اگر قرار است چین کارخانه جهان باقی بماند، برای برآورده کردن اشتهای صنعت غولپیکر خود نیاز روزافزونی به ریزپردازنده دارد و هنوز تا رسیدن به مقدار کافی فاصله زیاد است؛ تنها در سال ۲۰۲۰، این کشور ۳۵۰ میلیارد دلار تراشههای الکترونیکی از خارج خریداری کرد، بیشتر از واردات نفت آن. از سال ۲۰۰۵، این کشور به طور رسمی بزرگترین واردکننده نیمه رسانا در جهان است. تضادبزرگی که شکاف عظیم بین تولید و مصرف آن را نشان میدهد.
یک شکست اروپایی
اما اروپا در این میانه چه میکند؟ واکنش رهبران آن مشابه همتایانشان در آنسوی اقیانوس اطلس است؛ وحشت. در ماه مه گذشته، تیری برتون، کمیسر مسوول سیاستهای دیجیتال، توضیح داد اتحادیه باید سیاست «بسیار ساده لوحانه و بسیار باز» خود را تغییر دهد و حداقل ۲۰ درصد از تولید نیمهرساناهای جهان را تا سال ۲۰۳۰ تولید کند. روش مودبانهای است برای اعتراف به اینکه برخلاف ایالاتمتحده، اروپا نتوانسته جهانیسازی را به نفع خود جهت دهد. اروپا تنها ۳درصد از بازار طراحان تراشه بدون کارخانه را در اختیار دارد. در ۵۰ شرکت برتر، تنها شرکت اروپایی
Nordic Semiconductor نروژی حضور دارد.
اکثر شرکتهای اروپایی در وضعیت خوبی قرار دارند، زیرا تقاضا در بخش خودرو کاهش نمییابد. اما، این ریزپردازندهها که در وسایل نقلیه به کار میروند، واقعا در خط مقدم دستاوردهای تکنیکی نیستند. باتوجه به اینکه اروپا جاهطلبی رقابت با اپل و سامسونگ در تولید تبلت و تلفنهای هوشمند را کنار گذاشته است، هیچکس نمیتواند اطمینان دهد تقاضائی اروپائی برای ریزپردازندههای پیشرفته با تکنیک حک بسیار ظریف وجود داشته باشد و اگر تقاضایی در اروپا نیست، چرا شرکتهای چند ملیتی باید خطوط تولیدی در جائی ایجاد کنند که دستمزد بیشتری نسبت به آسیا بپردازند؟ به سختی میتوان شرکتهای آمریکایی را برای تولید قطعات خود در درسدن (آلمان) به جای تایپه (تایوان) متقاعد کرد.
بنابراین، همانطور که انتظار میرفت، اظهارات آقای تیری برتون شور و شوقی ایجاد نکرد. غولهای اروپایی هیچ تمایلی به سرمایهگذاری میلیاردی برای تولید تراشههای پیشرفته در اروپا تا سال ۲۰۳۰ ندارند. اینتل، همراه با سامسونگ و TSMC به تقاضای کمک اروپا شجاعانه! پاسخ داد،البته به شرطی که هر کارخانه حداقل چهار میلیارد یورو یارانه دریافت کند.
برتون متقاعد شده هرچند در حال حاضر اروپا بازاری برای تراشههای پیشرفته ندارد، اما رسالت آن ایجاد فناوریهایی برای تولید آن است. اعتقادی که بیشتر به سحرپنداری و تفکر جادوئی میماند. وابستگی اروپاییها به نیمههادیها ضعف بسیار عمیقتری را نشان میدهند که تزریق مالی برای از بین بردن آن کافی نخواهد بود. اروپا با سپردن سیاست نظامی به پنتاگون و استراتژی صنعتی خود به خودروسازانش، تمام توانایی خود را برای برنامهریزی استراتژیک تولید لوازم الکترونیکی از دست داده و گاهی اوقات تعجب میکند که چرا باید این همه وقت را به فکر کردن درباره آن هدر دهد.
نظام تکنولوژیکی که اقتصاد اروپا را پیش میبرد، قرار بود فقط از قوانین بازار اطاعت و از مسائل ژئوپلیتیک دوری کند. نگرشی که کاملا احمقانه به نظر میرسد. میتوان حتی پیشبینی کرد: «ایرباس نیمهرساناها» که تکنوکراتهای اروپایی مزه آن را خواهند چشید، بدون شک زیر پرچم چین به پرواز در میآید.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهصنعت و معدنلینک کوتاه :