برندگان و بازندگان تحولات افغانستان
به گزارش جهان صنعت نیوز: بعد از ملت افغانستان که این روزها آوارهتر از قبل شدهاند، انگار ایران بیش از سایرین باخته است. شاهدش نیز ورود ملا عبدالغنی برادر به افغانستان است. او که یکی از چهار بنیانگذار گروه طالبان است، همین چند روز قبل و با یک هواپیمای نظامی و البته آمریکایی از دوحه به قندهار رفت و این موضوع قاعدتا با آن چهره ضدآمریکایی طالبان که اخیرا برخی بر آن تاکید داشتند، همخوانی ندارد.
درستی یا نادرستی شنیدهها درباره رویکرد طالبان با برخی کشورهای منطقه که حداقل با سکوت و عدم مداخله خود زمینه به قدرت رسیدن آنان را فراهم کردند، به زودی زود مشخص خواهد شد. تا آن زمان اما بر اساس شواهدی از جمله همین استفاده ملابرادر از هواپیمای آمریکایی میتوان به این نتیجه رسید که ایران در این بازی به نتیجه مورد انتظار خود نخواهد رسید. دلیلش نیز غیرقابل اعتماد بودن طالب و ویژگیهای ایدئولوژیک آن که به هیچوجه با ایران نمیخواند است. این را البته تحلیلگران طی ماههای گذشته به کرات گفتهاند. یکی از آنها نیز پیرمحمدملازهی، کارشناس مسائل شبه قاره است.
او در گفتوگو با «جهانصنعت» ضمن تاکید بر اینکه «در ایران طی تحولات جاری در افغانستان دو نگاه وجود داشت» گفت: «یک برداشت که در بخش اصولگرایی قدرت و نیروهای امنیتی و نظامی وجود داشت این بود که ما باید با طالبان کار کنیم، مواضع مشترک داریم چون طالبان ضدآمریکاست و میخواهد آمریکا را از افغانستان اخراج کند. بر اساس همین نگاه بود که به طالبان نزدیک شدیم. منتها این جریان به یک واقعیت توجه نکرد و آن اینکه طالب دو چهره و دو ظرفیت دارد.»
وی توضیح داد: «یک ظرفیت طالب ایدئولوژیک است یعنی همه چیز را میخواهد در چارچوب شریعت حلوفصل کند. برداشتی هم که از شریعت دارد کاملا با برداشت موجود در ایران از شریعت متفاوت است. واقعیت آن است که طالب از نظر ایدئولوژیک تحت تاثیر سه جریان قرار داد. یک، مکتب دیوبندی هندی که نوعی خلافتگرایی است. دو، سلفیت خاورمیانهای که تحت عنوان وهابیت عربستان سعودی شناخته میشود. سه، ارزشها قومی پشتون. طالبان به شکل ماهرانهای این سه را با هم ترکیب کرده و به شکل فعلی درآمده است. بنابراین این تصور که طالب به لحاظ ایدئولوژیک تغییر میکند، واقعبینانه نیست.»
ملازهی ادامه داد: «ظرفیت دوم طالبان اما ظرفیت سیاسی است که میتواند تغییر کند. به نظر میرسد که طالبان در این بخش واقعبینتر شده و به نسبت گذشته خط و ربطهای بینالمللی و منطقهای را میشناسد. همچنین میخواهد که قدرتش تثبیت شود و این قدرت مورد شناسایی کشورهای منطقه و جهان قرار بگیرد. با توجه به مشکلات اقتصادی میخواهد از کمکهای مادی سایر کشورها استفاده کند. بنابراین این بخش قضیه قدری طالبان را نسبت به گذشته انعطافپذیرتر کرده است.»
این کارشناس مسائل افغانستان با اشاره به اینکه «طالب هم یک دست نیست» گفت: «مساله این است که در طالب هم جریانهای مختلفی مثل شورای کویته و شبکه حقانی وجود دارد. شبکه حقانی هیچ چیز را غیر از امارات اسلامی نمیپذیرد. بر همین اساس معتقدم که ایرانیها در این بخش که طالب تغییر کرده و بر اساس تبلیغاتی هم در صداوسیما و مطبوعات راه انداختند، اشتباه کردند. این با واقعیتهای افغانستان همخوانی ندارد. ممکن است در کوتاهمدت این نیاز و بر اساس نیازهای افغانستان به ایران شاهد واکنشهای متفاوت باشیم اما در بلندمدت این طور نیست و در نهایت ایران در این قضایا سودی نخواهد داشت.»
وی تاکید کرد: «طالبان از نظر سیاسی بیشتر تحت تاثیر پاکستان و به لحاظ ایدئولوژیک هم تحت تاثیر عربستان است.»
پیرمحمدی درباره اینکه آیا استفاده ملابردار از هواپیمایی آمریکایی مصداق آن است که ایران درباره ضدیت طالبان با آمریکاییها اشتباه کرده است؟ گفت: «بله، تصور ایرانیها در این زمینه کاملا اشتباه بوده است. طالبان بر اساس یک توافق بین ملا برادر و آقای خلیلزاد روی کار آمد. تا حالا خیلی خارج از توافق عمل نشده است بنابراین اینکه میبینیم ملا برادر با هواپیمای آمریکایی میآید کاملا قابل فهم است. به هر حال این طور نبوده که طالبان یک مرتبه و در نتیجه رو به راه شدن اوضاع آمده و آمریکا را اخراج کرده باشد. آمریکاییها برنامه بلندمدتی در افغانستان دارند. به اضافه اینکه الان یک رقابت شدیدی بین چین و روسیه و آمریکا در افغانستان وجود دارد. آمریکاییها میخواهند که از جریان رادیکال خلافتگرای اهل سنت در جهت منافع خودشان بهره ببرند.»
وی در نقد سیاست ایران در تحولات اخیر افغانستان گفت: «ایران با نزدیکی به طالبان دو جبهه را از دست داد. یکی شیعیان افغانستان یعنی هزارهها که از ایران انتظار کمک داشتند و دیگری آن گروههای فارسی زبان که در حوزه تمدنی ایران قرار دارند. مثل تاجیکها و فارسی زبانان هرات و شمال افغانستان. الان این نیروهای شمال افغانستان همینهایی هستند که در پنجشیر پشت سر احمد مسعود و امرالله صالح قرار گرفتهاند. اگر ایران همچنان به سیاست فعلی خود ادامه دهد کلا آن نیروهای سنتی که با ایران کار میکردند را از دست میدهد و این در نگاه بلندمدت به نفع ایران نیست. اما در کوتاهمدت ممکن است اینطور توجیه شود که ما با طالبان نزدیک شدیم تا نیروهای داعش به مرزهای شرقی ما نیامده و ناامنی ایجاد نکنند. این توجیه هم البته اصولی نیست.»
وی در پاسخ به این اینکه برنده و بازنده تحولات اخیر در افغانستان کدام کشورها هستند و ایران در کدام گروه جای دارد؟ گفت: « اگر تصور کنیم که تحولات افغانستان برندگان و بازندگانی دارد، به نظر میرسد که ایران و هند بازنده اصلی و پاکستان و عربستان در حد منطقه برنده اصلی. قطر و تا حدی هم ترکیه نیز همینطور. بقیه جریانات نیز هر یک به نوعی در میانه این قضایا قرار میگیرند.»
با همه اینها چارهای غیر از انتظار نیست و باید دید که سیاستهای رسمی ایران در قبال طالبان و افغانستان تغییر میکند یا خیر؟ باید دید این طالبان است که راضی به همراهی و تامین منافع سیاسی ایران میشود یا این ایران است که رودست خورده و در قبال از دست دادن همراهی گروههای سنتی در افغانستان، به مقاصد سیاسی خود نخواهد رسید.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهسیاسیلینک کوتاه :