جان مردم افغانستان از آثار باستانی مهمتر است
به گزارش جهان صنعت نیوز: مشخص نیست از چه روی طالبان قصد تخریب آثار باستانی را دارد و چه هدفی را از نابودی آنها دنبال میکند. کارشناسان معتقدند با هشدارهای مداوم از طریق رسانههای ملی افغانستان مانند صداوسیما باید مردم را نسبت به لزوم حفاظت از میراث فرهنگی افغانستان آگاه کرده و از تخریب آثار باستانی قدیمی و ارزشمند افغانستان توسط طالبان جلوگیری کنیم.
منار جام در غور، تندیسهای بودا در بامیان، تخت رستم در سمنگان، منارهای هرات، شهر غلغله، شهر آی خانم و دهها اثر و ساحات تاریخی دیگر، از نمونههای آثار ارزشمند تاریخی در افغانستان هستند.
یونسکو در اولین ابلاغیه خود از زمان تصرف افغانستان توسط طالبان، خواستار حفاظت از میراث در این کشور شده است. در سکانسهای پایانی فیلم قلمرو بهشت، بالیان، فرمانده مسیحیان به مردم میگوید اورشلیم از سنگ و کلوخ ایجاد شده است. جان شما از چند بنای خشتی که به دست مردم ساخته شده ارزشمندتر است. حال چگونه است که قرنها پس از جنگهای صلیبی، سازمانهای حقوق بشر که در راستای صلح تلاش میکنند مانند یونسکو، آثار باستانی را مهمتر از جان مردم میدانند؟ اگر این مردم نباشند آثار باستانی چه سودی دارد؟ مگر قرار نیست آثار باستانی ابزاری باشند تا از تاریخ درس عبرت بگیریم؟ چگونه است که حتی این یک درس را نیز نیاموختهایم؟ برای میراث فرهنگی افغانستان نگرانیم و برای زندگی مردم این کشور، هراسی به دل راه نمیدهیم؟ ظاهرا این نگرانیهای شعارگونه ثابت کرده است سازمانهایی مانند یونسکو و نهادهای حقوق بشر به جز شعار دادن کاری انجام نمیدهند. به نظر میرسد رسالت چنین نهادهایی سالیان سال است که فراموش شده است. به امید آنکه طالبان هم یک اثر تاریخی از خود به یادگار بگذارد تا درس عبرتی باشد برای آیندگان. میراث فرهنگی اگرچه مهم هستند اما مردم و زندگیشان بسیار بااهمیتتر هستند. جای تاسف دارد که باید چنین حقیقتی را به سازمانهای حقوق بشر یادآوری کرد.
حفظ میراث فرهنگی
آدری آزولای، مدیرکل یونسکو، خواستار «حفظ میراثفرهنگی افغانستان با رعایت کامل قوانین بینالمللی و اتخاذ کلیه اقدامات احتیاطی لازم برای حفظ و حفاظت از میراثفرهنگی در برابر آسیب و غارت» است.
این سازمان که در پاریس مستقر است، اعلام کرده که وضعیت را از نزدیک پیگیری میکند و تمام تلاش خود را برای حفاظت از میراثفرهنگی ارزشمند افغانستان به کار میگیرد. آدری آزولای گفته است که این سازمان از نزدیک وضعیت افغانستان را زیر نظر دارد.
بسیاری از سازمانهای کمکرسان فرهنگ و میراث، از اظهارنظر برای مطبوعات خودداری کردهاند، زیرا وضعیت در افغانستان همچنان ناپایدار است و محققان، باستانشناسان و دیگر فعالان میراثفرهنگی در آنجا حضور دارند.
بنیاد Aliph که وظیفهاش کمکرسانی به پروژههای مرمت در مواقع اضطراری است و همچنین بنیاد کوه فیروزه که بر مصنوعات بشری تمرکز دارد، هر دو از مصاحبههای مطبوعاتی خودداری کردند تا زمانی که اطلاعات بیشتری درباره پیشرفت پروژههای مرمتی و باستانشناسی در حال انجام در این کشور به دستشان برسد.
همچنین این امید وجود دارد که طالبان مانند دوران قدرت قبلی خود که حدود سهچهارم کشور را از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ در اختیار داشتند، تفکرات افراطگرایانه نداشته باشد. در سال ۲۰۰۱، آنها بوداهای بامیان، که در میراث جهانی یونسکو ثبت شده بود را تخریب کردند. نابودی بوداها با ارتفاع ۳۸ متر و ۵۵ متر و با قدمتی ۱۵۰۰ساله واکنش جهانیان را برانگیخت و موجب محکومیت گسترده بینالمللی این گروه افراطی شد.
در عین حال، موزه ملی افغانستان از ایمنی اشیای تاریخی خود ابراز نگرانی کرده و خواستار حفاظت از آنها در برابر غارت و قاچاق شده است.
این موزه که مجموعهای از ۸۰ هزار اثر باستانی را در خود جای داده، روز شنبه در فیسبوک خود اعلام کرد: «تسخیر این کشور توسط طالبان منجر به «هرج و مرج بیسابقه» در کابل شده است و قاچاقچیان از این فرصت برای غارت اموال خصوصی و عمومی استفاده میکنند.»
در ادامه این بیانیه آمده است: «کارکنان موزه و اشیای تاریخی در امنیت به سر میبرند، اما تداوم این وضعیت آشفته باعث افزایش نگرانیها درباره امنیت کارکنان موزه و اشیای تاریخی آن میشود.»
این موزه همچنین از نیروهای امنیتی و حتی طالبان خواسته است تا امنیت این موزه و اشیای داخل آن را تضمین کنند.
افغانستان دارای چشمانداز فرهنگی غنی است، زیرا چندین امپراطوری و پادشاهی در دوران باستان این قلمرو را تحت تسلط خود داشتهاند. از جمله اماکنی که در لیست میراث جهانی یونسکو قرار دارند میتوان دره بامیان و بقایای موجود آن، موزه ملی در کابل و شهر قدیمی هرات را نام برد.
تاسیس شهر هرات به حدود ۲۵۰۰ سال قبل بازمیگردد و ۱۵۰ سال پس از آن توسط اسکندر مقدونی تصرف شد. معماری باقیمانده آن نهتنها متعلق به آن دوره، بلکه متعلق به امپراطوریهای عباسی، تیموری و غوری است که بیانگر فرهنگ عمیق و تاریخ کشور افغانستان است.
پروژههای متعددی در افغانستان برای احیای میراث جهانی یونسکو و سایر میراث فرهنگی این خطه انجام شده و همچنین حفاریها و تحقیقات بسیاری در این کشور در حال انجام است. تقریبا همه این فعالیتها توسط خیرهای بینالمللی تامین مالی شده که آینده این کمکها در حال حاضر نامعلوم است.
شعارهای پوشالی
پژوهشگران میراث فرهنگی میگویند این نگرانیها و خواستههای یونسکو و نهادهای حقوق بشر، شعاری بیش نیست. اگر شعار نبود به جای نگرانی برای میراث فرهنگی، نگران جان مردم افغانستان بودند. از سوی دیگر همه نهادهای بینالمللی دنیا میدانستند طالبان قرار است بر سر کار بیاید، چرا هیچ اقدامی نکردند؟
سعید فلاحفر، مدرس دانشگاه و پژوهشگر باستانشناسی به «جهانصنعت» گفت: نگرانی من در رابطه با آثار باستانی افغانستان بسیار کمتر از دوره قبلی است. حتی اگر بپذیریم که طالبان از نظر ایدئولوژیکی و رفتارها تغییر نکرده، تجربهای پیدا کرده است و طالبانیها فهمیدهاند اگر بخواهند حکومت بادوامتری داشته باشند باید تعهدات بینالمللی را بپذیرند.
او افزود: اگرچه تخریبهای آثار باستانی رخ خواهد داد اما فجایعی مانند انفجار بامیان و غارت موزه ملی افغانستان به وقوع نخواهد پیوست. فاجعهای که در مورد میراث فرهنگی افغانستان رخ خواهد داد به اندازه فجایع چند سال پیش نخواهد بود.
فلاحفر تاکید کرد: جامعه جهانی نیز اگر نگران میراث فرهنگی افغانستان بود قطعا چنین رفتاری نمیکرد. بیشتر از نگرانی شعار میدهند مانند شعارهای سازمانهای حقوق بشر در مورد حضور طالبان در افغانستان که بیش از شعار نیستند.
جان مردم بیشتر از میراث فرهنگی اهمیت دارد
او افزود: اگر سازمانهایی مانند یونسکو، سازمان ملل و سازمانهای حقوق بشر که در آمریکا و اروپا هستند نگران آثار باستانی افغانستان هستند، باید نگران جان مردم افغانستان نیز بودند. بعد از سالها تجربه این شعارها را باور نمیکنم. اینها تنها ادعاهای بشردوستی هستند.
این مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه علاقمندان به میراث فرهنگی ابتدا نگران جان و امنیت مردم هستند بیان کرد: جان آدمها بسیار باارزشتر از آثار باستانی است. اگر بشریت نباشد این آثار فایدهای ندارند. آثار باستانی به این منظور حفاظت میشوند که درک بهتری از تاریخ داشته باشیم اگر به درک ما از تاریخ کمک نکنند هیچ سودی ندارند.
او به یونسکو توصیه کرد به جای شعار دادن وارد عمل شود و از جان مردم افغانستان حفاظت کند. فلاحفر گفت: تمامی نهادهای بینالمللی دنیا از شش ماه قبل میدانستند که طالبان قرار است قدرت افغانستان را در دست بگیرد. ترکیه سه ماه قبل از اینکه در مرز دیوار بسازد میدانست که طالبان قرار است بر سر کار بیاید و مردم افغانستان از سر ناچاری خواهان پناهنده شدن به دیگر کشورها هستند.
این پژوهشگر هنرهای تجسمی تاکید کرد: نشستهای طالبان در دوحه برگزار شد و همه دنیا فهمیده بودند طالبان قرار است بر سر کار بیاید. این شعارها در واقع پنهان کردن مساله اصلی و مهمی است که افغانستان را تهدید میکند.
او به نهادهای بینالمللی توصیه کرد به جای شعار و تبلیغات رسانهای، اقدامی عملی انجام دهند. فلاحفر افزود: آمریکا بلافاصله بعد از به قدرت رسیدن طالبان، سگهای خود را از این کشور جمعآوری کرد اما به مردم افغانستان پناه نداد.
این پژوهشگر میراث فرهنگی گفت: از دوستان ایرانی که درباره میراث فرهنگی افغانستان بیانیه نوشتهاند سوال میکنم، چطور میراث فرهنگی افغانستان برایتان مهم است اما جان مردم اهمیتی ندارد؟ چطور میراث فرهنگی را میبینید و زندگی مردم افغانستان را خیر؟ اینها بهجز نمایش چیز دیگری نیست. باستانشناسی که زندگی مردم برایش اهمیتی ندارد، چه سودی دارد؟ حتی ایتالیا و آلمان با افغانستان وارد مذاکره میشوند، آن وقت نگران میراث فرهنگی این کشور هستند؟
برخورد ناشایست طالبان با آثار باستانی
برخی کارشناسان میراث فرهنگی معتقدند این نگرانیها بجا است.
وحید شاهسوارانی، مدرس باستانشناسی به «جهانصنعت» گفت: میراثهای فرهنگی که از اهمیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی برخوردارند، طی چند دهه اخیر در افغانستان به انواع مختلف تهدیدهای فیزیکی و معنوی و دیگر عوامل مواجه شدهاند. بعضی اوقات به نابودی آنها منجر شده که نگرانیهای زیادی را به بار آورده است.
او افزود: جامعه افغانی امروز با توجه به درگیریهای سیاسی و نظامی داخلی در چند دهه اخیر شاهد خلأهای عظیمی در بخش حفظ میراثهای فرهنگی خویش بوده است بهطوری که در بخش اطلاعدهی و چگونگی شیوههای حفظ میراثهای فرهنگی نیز از طرف نهادهای ذیربط در این کشور کارهای درست و صحیحی صورت نگرفته است. از طرف دیگر، این خلأها، تاثیرات بزرگی را در ابعاد مختلف، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی از خود به جا گذاشته است.
شاهسوارانی تاکید کرد: بناء، شناخت این عوامل و کاستیها نیازمند انجام دادن تحقیقات علمی، دقیق و همه جانبه است. چگونگی حفظ میراث فرهنگی در افغانستان، با توجه به مشکلات فعلی داخلی در این کشور با پیشینه فرهنگی غنی نیاز به یک تحقیق علمی در حوزههای جنسیتی، سنی، حالتهای مختلف مدنی و ایدئولوژیهای سیاسی دارد. صیانت و حفاظت در فرهنگهای مختلف به گونه مشابه تعریف شده است. به طور عموم به معنای نگاه داشتن، نگهبانی، مراقبت، مواظبت و حراست اطلاق میشود.
او افزود: توسعه و موفقیت کامل در این مهم زمانی حاصل خواهد شد، که محیط طبیعی و فرهنگی با هم مرتبط باشند و به این ترتیب حفظ شوند. تحقق بخشیدن به این هدف ملزوم داشتن اخلاق زیست محیطی برای تمامی اقشار یک جامعه در یک کشور و در مقیاس جهانی، کره زمین است. هیچ ملت و کشوری در دنیا یافت نخواهد شد که بدون پیشینه تاریخی باشد.
این مدرس باستانشناسی بیان کرد: هر ملتی با توجه به این داشتههای تاریخی و فرهنگی که دارد، دارای هویت خاص در میان کشورهای دنیا است. افغانستان نیز در بطن خود بقایا و آثار فرهنگی زیادی را پرورش داده، که این آثار نشانهای از غنامندی فرهنگ مردمان ساکن در این سرزمین بوده است. منار جام در غور، تندیسهای بودا در بامیان، تخت رستم در سمنگان، منارهای هرات، شهر غلغله، شهرای خانم و دهها اثر و ساحات تاریخی دیگر، همه نمونههای گویای تاریخ پربار وفرهنگ غنی این سرزمین است. پس از سرنگونی رژیم طالبان که در کنار افراطگرایی، دشمنی خاصی با آثار باستانی این سرزمین داشت، ما شاهد رشد و تاسیس رسانههای زیادی در افغانستان بودیم؛ اما شماری از رسانهها کمتر به مسائل مهمی مانند ارزشیابی میراث فرهنگی و تاریخی پرداختند.
او افزود: البته این به معنای نادیده گرفتن فعالیت مثمر برخی رسانهها در این زمینه نیست. به دلیل سیاستزدگی، برخی رسانهها کمتر به معرفی مکانهای تاریخی پرداختند. در حال حاضر از میان حدود سی شبکه تلویزیونی در کابل، تنها تعداد کمی از آنها در این کشور به صورت اختصاصی برنامههایی در راستای معرفی و بررسی اماکن و آثار تاریخی کشور دارد، که آن هم تحت شعاع سایر برنامهها قرار گرفت.
این کارشناس میراث فرهنگی گفت: حوادث و وقایع چند دهه اخیر سیاسی، تاریخی و طبیعی در کشور و نابسامانیهای گوناگون تاثیر بهسزای بالای میراثهای فرهنگی افغانستان گذاشته و فعالیتهای فرهنگی کمتر مورد توجه قرار گرفتند، خصوصا حفاظت از ساحات و آثار باستانی و طبیعی که نیاز به بسیج کردن مردم برای مسوولیتپذیری و سهم داشتن در حفاظت از آنها را دارد. یکی از روشهای مثمر حفاظت از میراثهای فرهنگی در حال حاضر در افغانستان روشن ساختن اذهان عامه از طریق رسانههای جمعی، موزهها و مکاتب به شمار میرود، خصوصا نهادهای تعلیمی و تحصیلی و موزهها که به حیث منابع تاثیرگذار در زندگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی انسانها رکنی اساسی شمرده میشوند.
اجتماعی و فرهنگیاخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهخواندنیلینک کوتاه :
با آرزوی خرد و صلح جهانی ، وجود استاد فلاح فر عزیز مانا برای دید و مطالب روشنگرایانه ایشان