توپ در زمین اژهای
نعمت احمدی * انتشار تصاویری از آنچه دوربینهای زندان اوین ضبط کرده و حواشی آن، توجه به چند نکته را ضروری میکند.
نخست اینکه زندان در قانون و آییننامه سازمان زندانها تعریف خاص خود را دارد. بر اساس این تعریف زندان محل نگهداری افراد بازداشتی و محکومان است. زندان محل تحقیق، بازجویی و… نیست. اما آنچه تصاویر اخیر نشان داد این بود که زندان را به شکنجهگاه تبدیل کردهاند لذا پرسش اساسی این است که فرد محکوم است یا متهم؟ اگر محکوم است که قطعا در حال تحمل حکم است و اصلا لزومی به چنین برخوردهایی نیست. اگر هم متهم است و در مرحله تحقیق که زندان محل تحقیق نیست. در هر دو صورت آنچه دیدیم تلخترین واقعهای است که بعد از مساله قتلهای زنجیرهای در تاریخ حقوق ما اتفاق افتاده است. در قتلهای زنجیرهای سال ۸۷ نیز به گفته وزارت اطلاعات افراد خودسر بودند که چند نفر از دگراندیشان و روشنفکران را به قتل رساندند. اما حالا اهمیت مساله بیشتر است چون این بار خاطیان فرد عادی و خودسر نبودهاند، بلکه مامور بودهاند.
نکته دوم اینکه معلوم شد ما از وقایع تلخ کهریزک هم درس نگرفتهایم. دلیلش نیز این بود با افرادی که حوادث را ایجاد کرده بودند، برخورد قاطعی نشد. ما در داخل زندانها حوادث دیگری هم مثل موضوع زهرا کاظمی را داشتهایم. طبیعتا اگر در آن موارد برخورد قاطع صورت گرفته بود، دیگر شاهد این مسائل نبودیم. متاسفانه اما از هیچ یک از این موضوعات درس نگرفتهایم.
سوم اینکه عدم نظارت و عدم مجازات خاطیان در کنار هم سبب تکرار این وقایع میشود. این حادثه در هر کشور دیگری رخ میداد، رییس سازمان زندانها به جای عذرخواهی باید استعفا میداد. به نظر من این قضیه در حال حاضر ماراتنی شد برای آقای اژهای. چراکه در دومین ماه تصدی وی بر ریاست قوه قضاییه این اتفاق افتاده و باید آن را خیلی صریح و شفاف حل کند. اگر درباره نظامیان و غیرنظامیان پرونده تشکیل داده و شروع به تحقیق و بازداشت خاطیان کنند، میتوان امیدوار بود که کاری صورت بگیرد اما اگر به عذرخواهی بسنده کنند، به مثابه روز از نو و روزی از نو خواهد بود.
البته با توجه به اینکه آقای اژهای از روز اول حساسیت خود را نسبت به مساله زندان و زندانیان نشان داده است، میتوان در این رابطه
به ورود قاطع و بدون اغماض ایشان امیدوار بود. او بازدیدهایی داشت، به بندهای امنیتی رفت و ما هم به وسع خودمان از او قدردانی کردیم چون اقدام بیسابقهای بود. اما باید معلوم شود که این وقایع تلخ قبل از بازدید او صورت گرفته یا بعد از آن. باید معلوم شود که چطور این جاها را از دید او پنهان کردهاند. چون حساسیت او نسبت به وضع زندان و قرار بازداشتها و… زیاد است، این موضوع پیچی پیش پای او به حساب میآید. من شخصا با توجه به شناختی که از آقای اژهای دارم و با توجه به عملکرد و حساسیتی که ظرف این دو ماه نشان دادهاند، با توجه به توصیههایشان به قضات و کارکنان زندانها و… معتقدم که اکنون توپ در زمین ایشان است.
نکته چهارم و بسیار مهم در این قضیه اما موضوع هک شدن دوربینهای اوین و مساله امنیتی آن است که دو حالت بیشتر ندارد؛ یا حفرههایی در درون بخش امنیتی وجود دارد که توانسته نفوذ کند یا اینکه از بیرون آنقدر توانایی و قدرت پیدا کردهاند! من در هر دو صورت از این حادثه استقبال میکنم و معتقدم که خیر آن بیش از ضرر آن است. ضرر آن نفوذ و یا حفرههای امنیتی است. به هرحال اوین یکی از امنیتیترین جاهای مملکت است. خیر قضیه اما به این خاطر است که «آیینه چون عیب تو بنمود راست خود شکن آیینه شکستن خطاست». هک شدن این دوربینها عمق فاجعه که پشت درهای بسته رخ میدهد را نشان داد و اگر از آن عبرت بگیریم، نتیجه خوبی خواهد داشت. این کار دقیقا مثل یک رادیوگرافی یا امآرآی بدنه زندانها را زیر دستگاه وارسی برد و عکسی از مخفیترین جایگاه بیرون داد. ما نباید آن دستگاه رادیوگرافی را نکوهش کنیم. اگرچه مسوولان در این حوزه هم باید پاسخگو باشند.
نکته دیگر اما سوالی است که با توجه به محتوای فیلم منتشرشده به ذهن میرسد. در بخشی از ویدئو یک روحانی با خونسردی کامل از کنار مضروب رد شد. به نظر من او باید بیش از همه در این موضوع پاسخگو باشد. به این خاطر که یا در آنجا پست قضایی دارد و یا به عنوان معلم اخلاق در آنجا حاضر است. اگر قاضی باشد که باید بگوید چطور یک جرم مشهود در حضور او رخ میدهد؟ اگر هم نقش و جایگاه معلم اخلاق را دارد هم که جای تعجب دارد که چطور با آن آرامش از روی آن فرد عبور کرد.
* حقوقدان
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :