xtrim

دولت بزرگ، مشکلات بزرگ می‌آفریند

محمدقلی یوسفی * آگاهی نداشتن نسبت به واقعیت‌های اقتصادی کشور گاه به طرح مباحث احساسی، عاطفی و اخلاقی از سوی برخی مسوولان رده بالای کشوری منجر می‌شود؛ مباحثی که با هدف ترمیم قدرت خرید از دست رفته خانوارها و حمایت از معیشت آنان مطرح می‌شود اما با نادیده گرفتن ریشه‌های اصلی این موضوع، اولا  باید بدانیم که نیت افراد با عملکرد آنها فاصله زیادی دارد و حتی در بسیاری از مواقع نیات خیر، نتایج شری به همراه می‌آورد. در برهه تاریخی کنونی با اهمیت‌ترین مسائل  اقتصاد ایران که بدون شک بر وضعیت معیشت خانوارها نیز اثر می‌گذارد، مذاکرات ایران و آمریکا، اصلاح نظام پولی و بانکی، اصلاح ساختار اقتصادی و همچنین حل مساله کسری بودجه دولت است. اینها را اگر اولویت‌های اصلی اقتصاد ایران بدانیم، مسائلی از قبیل افزایش یارانه‌های نقدی که به افزایش بار هزینه‌های دولت می‌انجامد، اهمیت خود را از دست می‌دهد.

طرح این موضوع مثل این می‌ماند که همه مسائل کشور را حل کرده باشیم و به صندوقچه پر از پولی دست یافته باشیم و آنگاه بخواهیم با خیال راحت دست به توزیع چنین پولی بین اقشار جامعه بزنیم. اما آیا واقعیت چنین است؟ آیا دولت منابع مالی لازم برای حمایت از کم‌درآمدها را دارد؟ آیا مشکلات ریز و درشت اقتصاد ایران اجازه چنین برداشت‌هایی از منابع مالی را به دولت می‌دهد؟ آیا مسوولان کشور حاضراند که ۵۰ درصد از حقوق ماهیانه خود را صرف چنین مساله‌ای کنند؟ آیا فرزندان این مسوولان و وزرای دولتی که به طرح چنین مباحثی می‌پردازند حاضر هستند همچون دیگر اقشار جامعه، زیر بار هزینه‌های سرسام آوری از قبیل هزینه مسکن و خوراک گذران زندگی کنند و هیچ دورنمایی برای آینده زندگی خود و فرزندانشان نداشته باشند؟ اگر این افراد تنها یک بار خود را به جای این افراد قرار دهند به سادگی پی می‌برند که سیاستگذاری نیازمند توجه دقیق به همه مسائل اقتصادی کشور است.

افزایش یارانه مساله مهمی در جامعه امروز ایران است اما اثرات مثبت آن با پرداخت یکسان به همه گروه‌های درآمدی پدیدار نمی‌شود. در عین حال یارانه‌ها عموما باید در اختیار بخش تولید قرار داشته باشد که در این شرایط هم باید از قبل مشخص شود که بخش تولید چه مشکلاتی دارد و پرداخت یارانه از چه مسیری می‌تواند مصایب این بخش را حل‌وفصل کند. ضمن آنکه باید بدانیم مشکلات مردم و جامعه تنها به پایین بودن سطح درآمدی آنان محدود نمی‌شود و افزایش تورم و قیمت‌ها دلیل اصلی این مساله است. تجارب گذشته هم نشان داده که در صورت بردوام ماندن روند افزایش قیمت‌ها، امکان کاهش بیکاری و ترمیم قدرت خرید از طریق افزایش پرداخت‌های ماهانه وجود نخواهد داشت. بنابراین افزایش یارانه را شاید بتوان راهی برای کسب شهرت با هزینه کردن از جیب ملت دانست چه آنکه تنها با گذشت مدت زمان کوتاهی مشخص می‌شود که اثرات تورمی این سیاست به مراتب بیشتر از اثرات حمایتی آن است.

opal

به نظر می‌رسد که مشکل اصلی ما تصمیم‌گیری‌های نادرست و مداخلات بالای دولت در بازار و محدود کردن آزادی عمل فعالان اقتصادی است. مشکلات اقتصادی ایران درونزا است به این معنی که کسانی که باید مشکلات را حل کنند خود، بخشی از مشکل هستند، بنابراین باید پرسید مگر می‌شود کسی هم بخشی از مشکل باشد و هم حلال مشکل؟ مشکل اصلی ما دولت بزرگی است که از جیب مردم هزینه می‌کند و تا زمانی که دولت بزرگ باشد، مشکلات نیز بزرگ باقی می‌مانند. ریشه مشکلات را تنها باید از طریق اصلاح قانون اساسی و کاهش نقش دولت در اقتصاد (جز در موارد استثنا) بخشکانیم و مسوولان نیز اگر به دنبال خدمت‌رسانی به جامعه هستند باید به دنبال احیای برجام، تعامل سازنده با دنیا و اصلاحات عمیق ساختاری باشند و در صورت بی‌توجهی به این مسایل و تداوم وضعیت فعلی جامعه به مسیر مهلکی حرکت خواهد کرد.

* اقتصاددان

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 212190
لینک کوتاه :