طبقه مهم متوسط
به گزارش جهان صنعت نیوز: رییسی راهحل را در صادقالوعده بودن دانسته و مثل هر رییسجمهوری تازهکار راه شروع کردهای مدعی است که این صفت را دارد. نگاهی به مواضع و کنشگری وی در هفتههای اخیر اما این نگرانی را ایجاد میکند که جناب رییسی با چیدن همه تخممرغهای خود در سبد وعدههای معیشتی و اقتصادی، بخش مهمی از جامعه را نادیده گرفته و زمینه عدم موفقیت در بازیابی اعتماد عمومی را به دست خود فراهم میکند!
توضیح آنکه، از وعدههای انتخاباتی گرفته تا سفرهای استانی و سرکشی به مناطق محروم، نشان میدهد که رییس دولت سیزدهم تمرکز خود را بر جلب نظر یا بازیابی اعتماد طبقه فرودست گذاشته است. امیدواریم که در این عرصه موفق باشد زیرا طبقه مذکور در سالهای اخیر و با توجه به مشکلات اقتصادی گسترده که علل درونی و بیرون داشته است، به مراتب بزرگتر از قبل شده و بخشی از طبقه متوسط را نیز در خود بلعیده است.
امیدواری به موفقیت رییسجمهوری و دولت محترم در ساماندهی به اوضاع اقتصادی اما کافی نیست زیرا میدانیم که برآمدن از پس وعدههای داده شده، آنقدرها که برخی تصور میکنند، ساده نیست و در ادوار گذشته نیز از این دست وعدههای نهایتا روی زمین مانده زیاد شنیدهایم. بر همین اساس هم لازم است که خدمت دولت محترم و رییس آن یادآوری کنیم، باید فکری هم برای جلب رضایت مردم در حوزههای غیراقتصادی کنند.
طبقه فراموش شده
باید از آقای رییسی بپرسیم که فرض کنیم با توجه به این نگاه و سرسختی که به نظر میرسد در حوزه سیاست خارجی و مذاکرات برجامی دارید، لغو تحریمها را ندیدیم و یا آن توان داخلی و روشهای مدیریتی که حرفش را میزدید و میزنید، برای حل مشکلات اقتصادی کافی نبود و اعتماد طبقه فرودست که اکنون با این همه وعده و شعار هدف قرار دادهاید، جلب نشد؛ آنوقت چه خواهید کرد؟ کدام اقدام رضایتآفرین شما را از اعتراض و انتقاد مضاعف مردم حفظ خواهد کرد؟
اینطور که به نظر میرسد، رییسجمهوری محترم طبقه متوسط را که با وجود اشتراک در دغدغه نان و جان با طبقه فرودست، هنوز آرمانهایی از قبیل آزادی مدنی و سیاسی دارد، طبقهای که با بازداشت یک روزنامهنگار تاسف میخورد و با اخراج یک استاد دانشگاه به فکر فرو میرود، طبقهای که بارها و بارها به حکم منافع ملی و با وجود دلخوریها پای صندوق رای آمده است و… را فراموش کرده یا جدی نمیگیرد! ما اما بنا به رسالت رسانهای خود لازم به یادآوری میدانیم که جلب رضایت این طبقه با اقدامات و رویکردهایی که خرجی ندارد و مثل حل مسائل اقتصادی دشوار یا در گرو مذاکره با غرب نیست، بهترین راهکار برای عبور رییسی از مسیر ناهمواری است که پیشرو دارد.
اهمیت حساسیتهای اجتماعی و سیاسی
تحلیلگران و کارشناسان نیز ضمن تاکید بر در اولویت بودن ساماندهی به اقتصاد و معیشت مردم، دولت سیزدهم را به توجه به همین موضوع رهنمود میکنند. مثلا محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگویی با تمرکز دولت بر اقتصاد موافق است اما خیلی هم امیدی به موفقیت در این حوزه ندارد و از لزوم توجه به حساسیتهای اجتماعی و غیراقتصادی میگوید.
او در گفتوگویی با «جهانصنعت» ضمن تاکید بر «اینکه دولت طرفدار طبقه فرودست است به معنی آن نیست که فقط همان طبقه از اقدامات دولت در بخش اقتصاد، منتفع خواهند شد» میگوید: «برداشت من آن است که قفل و بندهای سیاست اقتصادی دولت خیلی به هم چفت نشده است. آنچه میبینیم حکایت از وجود یک سیاست مشخص که نتیجه آن هم معلوم باشد، ندارد. در نتیجه نمیتوانم پیشبینی کنم که دولت بتواند تغییر مهمی در این عرصه ایجاد کند. به خصوص با توجه به اینکه ظاهرا مذاکرات در برخورداری دولت از پشتوانه مالی خیلی تعیینکننده است و خوب پیش نمیرود و انگار اصلا قرار نیست که خوب پیش برود.»
ابطحی با اشاره به اینکه «اعتماد عمومی دو بخش دارد» میگوید: «یک بخش بدنه جامعه است که بازگشت اعتماد آن خیلی بستگی به عملکرد آقای رییسی دارد. این بخش اما نه رسانه دارد و نه خیلی تاثیرگذار است. بخش دوم اما یک بخش سیاسی است که قرار است از دولت حمایت کند و قرارش هم مشروط به عملکرد نیست بلکه قرار بر اصل حمایت است. طبیعتا آن مجموعهها تلاش میکنند که افکار عمومی را بر عکس دوران روحانی به شکل دیگری تصور کنند و فراموش نکنیم که بدنه جامعه هم از آن نوع تبلیغات تاثیرپذیر است.»
او توضیح میدهد: «بدنه غیرمتوسطی که به حوزه سیاسی و اجتماعی توجه دارد شاید تعداد زیادی نداشته باشد و رییسی هم مدام اشاره دارد که به بدنه جامعه بیش از این بخش توجه دارد اما با توجه به بافت سیستم ارتباطات در همه دنیا از جمله ایران و اینکه رسانهها از انحصار خارج شدهاند، خیلی در تعیین حساسیتهای دولت تعیینکننده است. من تصور نمیکنم که دولت به این حساسیتها توجه نداشته باشد. به نظر من حساسیتهای سیاسی و اجتماعی برای دولت خیلی مهم است چون اگر بخواهد که راهش در حوزه اقتصاد نیز باز باشد، باید فضای اجتماعی را که در اختیار همین قشر حساس است، آرام نگه دارد.»
ابطحی البته نشانهای از توجه به این بخش در عملکرد دولت نمیبیند اما در فضای تحلیل امیدوار است چنین توجهی در کار باشد. او میگوید: «من معتقدم مسیر باز بودن فضای اجتماعی، فضایی است که به دولت حتی در حوزه اقتصادی کمک میکند و دولت و حاکمیت هم این را میفهمد. من تصور میکنم که علاقهمندی آقای رییسی و رییس جدید قوه قضاییه این است که به این بخشها توجه کنند.» ابطحی در عین حال میگوید که به این امر خوشبین نیست اما دلیلی هم برای بدبینی ندارد.
تمرکز بر مشکلات اقتصادی
برخی دیگر از تحلیلگران اما از همان زاویهای مینگرند که دولت مینگرد و آنچه را که رییسی انجام میدهد را برای جلب اعتماد عمومی کافی میدانند! مثلا بیژن مقدم فعال سیاسی و رسانهای اصولگرا در گفتوگو با «جهانصنعت» میگوید: «اگر مطالبات از دولت را طبقهبندی کرده و برای این کار به نظرسنجیهای دقیق مراجعه کنیم، متوجه میشویم که اولویت مردم حل مسائل اقتصادی و معیشتی است که مسکن و حقوق و… هم ذیل آن تعریف میشود. نمیتوان گفت که مطالبه، مشخصا مطالبه کدام طبقه اجتماعی است اما اگر بنا به تقسیمبندی از نظر حجم باشد، میتوان گفت که طبقه فرودست به خاطر شرایط اقتصادی حتما بیشتر از سایر طبقات است و توجه به آن یک ضرورت است.»
او در پاسخ به اینکه آیا دولت قادر به حل مشکلات این طبقه و جلب رضایتمندی آن است؟ میگوید: «دقت کنیم که بخشی از مسائل و مشکلات موجود، ناشی از ندیدن است. یعنی یک مقام مسوول باید با چشم باز مشکلات را ببیند و لمس کند. این اقدام حداقلی اتفاق خوبی است که الان رخ داده است. مثلا سفر آقای رییسی به چابهار که از شهر دور شده و به حاشیه رفتند؛ وقتی رییسجمهوری تا آنجا میرود و تلاش میکند مشکلات را ببیند، حتما باید آن را یک اقدام خوب تلقی کنیم.»
مقدم ادامه میدهد: «حتما اولویت اول در این دولت اقتصاد است. معنی این سخن آن نیست که مطالبات اجتماعی، سیاسی و امنیتی اهمیت ندارد اما در نظر مردم و مسوولان اولویت نخست نیست، اگرچه هر دستگاهی به وظایف خود در این حوزهها عمل میکند. حتما اولویت الان آنچه که یک جمعیت محدود یا دو تا NGO روی آن متمرکز میشود، نیست. بر این اساس حتی اگر برخی مسائل و مشکلات اصلی در حوزه اقتصاد حل نشود، همین دیدن و توجه کردن به مسائل از یک سو موجب جلب اعتماد عمومی است و از سوی دیگر بخشی از مشکلات را حل میکند.»
این فعال سیاسی اصولگرا در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه آیا حل برخی مسائل جزئی که اکنون و در هفتههای اول کار دولت، امیدبخش به نظر میرسد و برای اینکه دولت به هدف خود یعنی بازیابی اعتماد عمومی برسد، کافی است؟ میگوید: «دو بحث وجود دارد؛ سال قبل در یکی از جلسات دولت آقای روحانی به هیات دولت میگویند که ما این هفته یک سد را با هزینه کلانی افتتاح کردیم اما این خبر واکنشی در جامعه نداشته و کسی نگفت دست شما درد نکند. خودشان هم دلیلش را گفته و تاکید کردند که چون گرفتاری امروز مردم تخممرغ است، آن کار زیرساختی و بزرگ دیده نمیشود (نقل به مضمون). بنابراین معتقدم که اگرچه مسائل اساسی اقتصاد کشور باید حل شود اما پیش از آن باید گرفتاریهای مردم رفع شود تا قدری از اعتماد عمومی بازیابی شود. همین اعتماد به حل مشکلات بزرگتر که بارها گفتهایم و نیاز به جراحیهای اقتصادی دارد، کمک خواهد کرد.»
دوراهی دولت
امر مسلم این است که اقتصاد و معیشت در اولویت مردم و دولت قرار دارد و نمیتوان و نباید اهمیت این موضوع را انکار کرد، نتیجه موفقیت در حل مسائل این حوزه نیز روشن و قاعدتا بازیابی اعتماد عمومی خواهد بود. این اما همه ماجرا نیست و نمیتوان تا این اندازه بیمهابا پا در عرصه کشورداری گذاشت. نمیتوان و نباید احتمال عدم توفیق در حل مشکلات اقتصادی را نادیده گرفت. در نتیجه همین فرض است که توجه به مطالبات غیراقتصادی که عموما از سوی طبقه متوسط طرح میشود، اهمیت مییابد. اینکه به این مهم توجه بشود یا نشود اما در اختیار ما نیست و این دولت سیزدهم است که میتواند مثل بیژن مقدم و بسیاری دیگر از کارشناسان همسو با خود، به نتیجهبخشی سفرهای استانی و بازدیدهای سرزده امیدوار باشد، یا قدری واقعبینی چاشنی کار خود کرده و همان طور که ابطحی هم میگوید، به حساسیتهای غیراقتصادی توجه کند.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهلینک کوتاه :