گزارش تاریک بانک جهانی نیاز به روشنگری دارد
محمدصادق جنانصفت * برآیند سیاستهای اقتصادی در ایران در دوره ریاستجمهوری چهار سیاستمدار ایرانی و مجلس قانونگذاری و نیز سایر نهادها از ۱۳۶۸ تا امروز در اقتصاد این شده است که رشد اقتصادی ایران به مثابه اصلیترین و مهمترین شاخص پیشرفت یا پسرفت اقتصادی روندی ناامیدکننده را تجربه کند. آمارهای در دسترس نشان میدهد میانگین رشد اقتصادی در سالهای فعالیت دولتهای پنجم و ششم برابر با ۵/۵ درصد، در دولتهای هفتم و هشتم ۲/۴ درصد، در دولتهای نهم و دهم برابر با ۳/۳ درصد و در دولتهای یازدهم و دوازدهم معادل ۴ دهم درصد یا نزدیک به صفر بوده است.
روند کاهنده رشد اقتصادی دو نتیجه منفی قابل اعتنا در درون سرزمین و نیز در مناسبات جهانی داشته و دارد. در درون سرزمین شهروندان ایرانی فقیرتر شده و توانایی به دست آوردن حداقل کالری مورد نیاز برای شمار روزافزونی از شهروندان از دست رفته است. در بیرون از ایران نیز سهم ایران از اقتصاد جهانی نسبت به ۴۰ سال قبل نصف شده و در حال حاضر جایگاه کشور به انتهای زنجیره ارزش آسیایی (تامینکننده انرژی و مواد اولیه) تقلیل یافته است. سهم ایران از تجارت جهانی نیز در دهههای تازهسپریشده سقوط کرده و به دودهم درصد رسیده است. پیامد رشدهای ناپایدار و روند کاهنده آن به هر دلیل که رخ داده باشد به از دست رفتن اعتماد عمومی نسبت به کارآمدی نظام سیاسی منجر شده و در بیرون از مرزهای ملی نیز به از دست رفتن اقتدار منطقهای منجر خواهد شد. حالا در این وضعیت بانک جهانی گزارشی از تحولات اقتصاد ایران و مقایسه آن با سایر کشورها از جمله کشورهای رقیب ایران در خاورمیانه داده که اساس این مقایسه میزان تولید ناخالص داخلی است. در این گزارش بر اساس قیمت جاری دلار در سال گذشته سهم ایران از اقتصاد جهانی تنها ۲ دهم درصد شده و رتبه اقتصاد ایران نیز با سقوط مواجه شده است در حالی که جمهوری اسلامی طی سالهای گذشته رسیدن به جایگاه ۱۸ بزرگترین اقتصادهای جهان را هدفگذاری کرده بود. بانک جهانی در آمارهای جدید خود درباره اقتصاد ایران میگوید، تولید ناخالص داخلی کشور بر اساس قیمت جاری دلار آمریکا در سال گذشته به زیر ۱۹۲ میلیارد دلار رسیده که کمتر از نصف سال ۲۰۱۷ و کمتر از یکسوم سال ۲۰۱۲ است. جایگاه اقتصادی ایران نیز طی سه سال گذشته از رده ۳۱ در میان کشورهای جهان به ۵۱ سقوط کرده است.
برخی نکات در این گزارش وجود دارد که نباید آنها را نادیده گرفت و البته با لحاظ کردن این نکات وضعیت با این گزارش تفاوت خواهد کرد اما باز هم نباید از اینکه ایران در مقایسه با کشورهای رقیب در منطقه از نظر رشد اقتصادی عقب افتاده است غفلت کرد و با دلخوش بودن به اینکه ایران کشوری نیرومند است و ثروت فراوانی دارد روزگار را سپری کرد. واقعیت تلخ این است که امارات کوچک و قطر کوچک اکنون با سرمایهگذاری در سیاست خارجی نقش و سهم بیشتری از تحولات منطقه را به سود خویش شکل میدهند و ترکیه و عربستان نیز اقتصادشان با شتاب از ایران فراتر رفته و روزهایی از راه میرسند که رسیدن به این دو کشور همانطور که رسیدن به ژاپن به افسانهها پیوست به تراژدی تبدیل میشود. کارشناسان و اقتصاددانان باور دارند با توجه به اینکه میزان تغییرات شاخصهای کلان اقتصادی به نهادهای معتبر مثل صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی از سوی این دو نهاد داده میشود درباره این اعداد ارائهشده از سوی بانک جهانی سکوت نکرده و پاسخ کارشناسانه و علمی و مستند و به دور از شعار تهیه کرده و به اطلاع افکار عمومی برسانند. علاقهمندان به اقتصاد سیاسی و کسانی که خبرهای اقتصاد سیاسی ایران را دنبال میکنند از گزارش بانک جهانی بدون تردید دچار اندوه و تردید شدهاند. گزارش تیره و تار بانک جهانی را کالبدشکافی کرده و در کوتاهترین زمان پاسخ دهید قبل از اینکه نخبگان به مسائل دیگری بیندیشند.
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :