من اینجا بس دلم تنگ است
محمد بلوری * در خطایی فاجعهآمیز با جلوگیری از واردات واکسن خارجی در حیاتیترین نیاز جامعه به نجات از ویروس مرگبار کرونا و دادن وعده تولید صریح واکسن داخلی هزاران تن از مبتلایان را به جای درمان به کشتن دادیم، همچنان تحتتاثیر آن خطای فاحش شاهد پرشمارترین تلفات در میان مبتلایان هستیم در حالی که برنامهای جامع برای شناسایی اولیه و بهموقع مبتلایان و درمانشان نداریم و آنها را به خاطر کمبود تختهای بیمارستانی برای بستری شدن و مراقبت به خانهها بازمیگردانیم و به این نحو دیگر اعضای خانواده را با خطر ابتلا به این ویروس مرگبار روبهرو میکنیم در حالی که خانوادهها برای یافتن سرم و کپسول اکسیژن حتی یک ماسک باید راه داروخانه را طی کند.
در کنار تداوم روند مرگ و میر مبتلایان، علاوه بر مشکلات اقتصادی خانوادهها باید نگران افزایش عارضههای روانی در میان افراد جامعه بود که ناشی از نگرانیهایی درباره بیکاری، بیمناک بودن از آینده خانوادهها، وجود دلهرههایی در رابطه با آینده فرزندان بود در حالی که پزشکان عنوان میکنند از هر چهار نفر یک تن از افراد جامعه برای درمان اختلال روانی به روانشناس نیاز دارد و هشدار میدهند با ادامه گسترش ویروس کرونا و اضطرابهای ناشی از آن روبهروز بهطور نگرانکنندهای بر تعداد مبتلایان به عوارض روانی افزوده میشود که غفلت از درمان و خودداری از مراجعه به پزشکان فاجعهبار خواهد بود.
دبیر انجمن پزشکان تاکید میکند عدم آگاهی از نشانههای اختلال روانی و بیتوجهی به درمان از جمله علل افزایش تعداد روزافزون بیماران روانی است و روانپزشکان هشدار میدهند در صورت عدم توجه مسوولان امر پزشکی کشور به این عوارض فاجعه انسانیای بزرگتر و پردوامتر از ویروس کرونا به بار خواهد آمد که روی چند نسل از جمعیت قابل مشاهده خواهد بود.
در چنین موقعیت اضطراریای در افزایش نگرانکننده مبتلایان به عوارض روانی آنچه که موقعیت درمانی را دچار اختلال کرده تعداد اندک پزشکان متخصص روانی است و براساس آمار در مقابل هر ۱۰ هزار نفر از جمعیت حاضر در کشور دوازده پزشک عمومی فعالیت دارند در حالی که در بسیاری از کشورها در برابر هر ۱۰ هزار نفر از جمعیت تعداد پزشکان عمومی ۳۰ تا ۴۰ نفر است. همچنین در بسیاری از کشورها در مقابل هر ۱۰ هزار نفر تعداد پزشکان متخصص روانی به بیش از ۲۰ نفر میرسد ولی در کشورمان با هر ۱۰ هزار نفر از جمعیت فقط شش پزشک متخصص روانی فعالیت داشتند که با توجه به مهاجرت پرشمار پزشکان به کشورهای مختلف به یقین از تعداد این پزشکان متخصص کشور هم کاسته شده است.
با افزایش نگرانکننده مهاجرت پزشکان و کاستن از تعداد آنان در کشور در حالی با کمبود نگرانکننده پزشکان روبهرو میشویم که هر سال صدها هزار جوان طالب رشتههای پزشکی با رد در قبولی کنکور پشت در دانشگاهها باقی میمانند و تنها تعداد اندکی از جمع کثیر داوطلبان به دانشگاهها راه مییابند و به این ترتیب نمیتوان طی سالها کمبود پزشک را در جامعه برطرف کرد. هر سال ۷۰۰ هزار جوان در رشتههای مختلف علومپزشکی در کنکور شرکت میکنند در حالی که فقط ۵/۱ درصد از این داوطلبان پذیرش میشوند و با چنین پذیرش در رشتههای پزشکی هرگز نخواهیم توانست فاجعه کمبود پزشک را در کشورمان برطرف کنیم در نتیجه اجرای عدالت در تامین سلامت روانی و جسمانی مردم هرگز میسر نخواهد شد در حالی که در روند رو به رشد آمار مهاجرت پزشکان، سرمایههای سرشاری را در عرصه علم و تخصص با فرار مغزها از دست میدهیم و در این روند حتی شاهد مهاجرت رو به رشد چهرههای جوان و موفق المپیادها و برگزیدگان رشتههای مختلف دانشگاهی در رتبههای اول تا دهم در کنکور هستیم که با ناامیدی از موفقیت در آینده کشور بار سفر به خارج را میبندند در حالی که بسیاری از پدران فرزندان خود را به مهاجرت ترغیب میکنند که آمار نشان میدهد هر سال از میان ۱۰ نفر برتر از قبولشدگان در کنکورها به طور متوسط هفت نفرشان اقدام به مهاجرت میکنند در حالی که از مجموع ۱۲۵ دانشآموز برتر المپیادها ۹۰ نفرشان در دانشگاههای کانادا و آمریکا سرگرم تحصیل هستند.
وقتی از میان هزاران جوانی که برای گریز از آینده مبهم و بس نگرانکننده به فکر مهاجرت هستند میپرسی با همه علاقه و شوق به خانواده و وطن قصد مهاجرت به خارج را داری جواب میدهد که مفهوم این سرودهی اخوان ثالث است.
من اینجا بس دلم تنگ است
و هر سازی که میبینم بد آهنگ است
بیا ره توشه برداریم
و ببینیم آسمان هر کجا همین رنگ است؟
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :