عقبنشینی بهنگام
نخست اینکه، وقتی ایران در هفته گذشته از پذیرش آقای گروسی خودداری کرد قرار بر این شد که سهشنبه آتی جلسه شورای حکام تشکیل شود و با توجه به مخالفت ایران با ورود کارشناسان آژانس و تحویل ندادن تصاویر دوربینها به آژانس، قطعنامهای علیه ایران صادر شود. با صدور این قطعنامه پرونده هستهای ایران به شورای امنیت رفته و کار را برای ایران مشکل کرد.
ایران اما نهایتا با وجود تصمیماتی که در گذشته مجلس شورای اسلامی گرفته بود برای اینکه از رفتن پرونده به شورای امنیت جلوگیری کند، پذیرفت که گروسی به ایران بیاید و او هم با عجله آمد. باید دید که نتیجه این مذاکرات چیست و آیا ایران از ادامه غنیسازی دست برداشته و یا اجازه بازرسی از مناطقی که مورد شک و تردید آنها است را میدهد. در واقع همه چیز بستگی به این دارد که آقای گروسی چقدر با رضایت ایران را ترک کند. به خصوص که قبلا هم آژانس بینالمللی انرژی اتمی یک قطعنامه تنبیهی علیه ایران صادر کرده بود.
دوم اینکه، با توجه به موضع اولیه ایران و رضایت دادن نهایی آن به سفر گروسی به نظر میرسد که ایران قدری پا پس کشیده و حالت انفعالی پیدا کرده است. دلیلش نیز آن است که اگر گروسی به ایران نمیآمد و گزارش منفی به شورای حکام میداد، وضعیت خطرناک میشد. در آن شرایط حتما پرونده به شورای امنیت میرفت و ما قبل از سال ۲۰۱۵ برگشته و ذیل فصل هفتم منشور قرار میگرفتیم و ایران به عنوان یک کشور یاغی و جنگطلب معرفی میشد. به احتمال زیاد روسیه و چین هم در آن شرایط علیه ما قطعنامه را امضا میکردند، کمااینکه قبلا هم این کار را انجام داده بود. به همین خاطر ایران پذیرفت که آقای گروسی بیاید و امیدواریم که با این سفر مشکلات حل شود و اگر در برجام نتوانستیم به مذاکره برگردیم، در مورد آژانس شراط حاد و نگرانکننده را رفع کنیم.
نکته سوم این است که خیلیها مذاکره با آژانس را با مذاکرات برجامی خیلی به هم نزدیک میکنند. این اشتباه است، اگرچه در نقاطی برجام و مساله آژانس به هم نزدیک هستند، به این خاطر که آژانس باید هر شش ماه یکبار گزارش رضایت یا عدم رضایت را ارائه کند. این اما ارتباطی با قضیه برجام ندارد. حداقل الان ندارد.
به نظر میرسد ایران به این نتیجه رسیده که با توجه به خودداری از شرکت در مذاکرات برجامی، در سوی دیگر قضیه یعنی آژانس کار را سخت نکرده و با گروسی مذاکره کند تا مساله انتقال پرونده ایران به شورای امنیت متوقف شود.
نکتهای که نمیتوان نادیده گرفت این است که اگر ایران به این مذاکرات و سفر گروسی تن نمیداد، این موضوع بر برجام سایه انداخته و نشان میدهد که ایران به هیچوجه نه در برجام و نه در تعامل با آژانس همکاری نمیکند و نهایتا پرونده به شورای امنیت میرفت.
ایران درباره برجام اما فعلا دست دست میکند تا بتواند، امتیازات بیشتری بگیرد. دلیل تاخیر در مذاکرات نیز آن است که عمر برجام سال ۲۰۱۵ فقط تا ۲۰۲۵ بود و در حال به پایان رسیدن است. آمریکاییها نیز به امضای برجام جدید اصرار دارند و ایران حاضر نیست درباره مسائل حقوق بشری، کنترل موشکی و مسائل منطقهای مذاکره کند. ضمن اینکه ایران اصرار دارد آمریکا همه تحریمها را بردارد اما نه آمریکا چنین چیزی را میپذیرد و نه اصلا لغو همه تحریمها در اختیار آقای بایدن است. در نتیجه وضعیت برجام همین است که اکنون شاهد هستیم.
* تحلیلگر مسائل بینالمللی
لینک کوتاه :