ترکیه و منافع ملی ایران
محمود اشرفی * دیپلماسی یک رفتار سیاسی سازگار با تمهیداتی از پیش تعیینشده در قالبهای مرسوم سیاسی است. اما کنشهای سیاسی برخاسته از نژادپرستی و نیتهای تجاوزگرانه در دایره دیپلماتیک جای نمیگیرد. ملتسازی بر پایه نژادپرستی، کنشی نامتعارف است که در یک سوی آن تبلیغات تجزیهطلبانه و در سوی دیگر آن تجاوز نظامی وجود دارد. این راهبرد ترکیه در وضعیت کنونی منطقه است. این فرآیندی بوده که در چارچوب مرسوم رفتار دیپلماتیک نیست. ترکیه سراسیمه در اندیشه برهم زدن موازنه قوای منطقه در راستای منافع ملی خود است. تحرکات ترکیه در چند سال اخیر در منطقه گویای تمایلات توسعهطلبانه این کشور است. ترکیه در تحرکات نظامی خود به ویژه مانور نظامی اخیر پا را از همداستانی با همپیمان قدیمی حوزه دریای کاسپین فراتر گذاشته است. ترکیه در صدد توافقات نظامی با جنوب آسیا و پاکستان است. تحریکات نژادی همواره بیبازتاب، ترکیه را در سراشیب دوری از دیپلماسی و حسن همجواری میاندازد. در برابر این اقدامات غیردیپلماتیک و ستیزهجویانه پنهان و گاه آشکار برای حفاظت از منافع ملی ما چه وظایفی پیشرو داریم. هنگامی که طرف مقابل زبان و رفتاری غیردیپلماتیک دارد این الزاما به مفهوم رویارویی نظامی برای حفاظت از منافع ملی نیست. نزدیکترین و منطقیترین شیوه افزایش توان حفظ تمامیت ارضی از طریق بهبود جایگاه در برآیند ژئواستراتژیک منطقه است. موازنه قوا در هر جغرافیایی رهاورد تثبیت اوضاع سیاسی منطقهای است. از این رو در دوران پسا جنگ تعادل استراتژیک و موازنه قوا برقرار میشود. در جهان امروز تنها جنگ، به بر هم خوردن موازنه قوا نمیانجامد.
دگرگونیهای سیاسی پیرامونی و شکلگیری زرادخانههای نو و افزایش توان نظامی یک حوزه جغرافیایی یا یک کشور، میتواند برهمزننده موازنه قوا باشد. در شرایط کنونی خاورمیانه سطح تنش سیاسی و برخوردهای نظامی پراکنده به حدی بوده که شکلگیری موازنه قوا در کوتاهمدت امکانپذیر نیست. اما این فرصت خوب را ما در اختیار داریم که با محدود کردن تحرکات نظامی منطقهای و فرامرزی، توان خود را در محدوده ملی برای حفظ تمامیت ارضی به کارگیریم.
لینک کوتاه :